Luna ، تشک هوشمندی که کیفیت خواب را رصد کرده و گرما را برای خواب راحت ثابت نگه میدارد
اگر شما بدنبال یک راه حل برای خواب راحت همراه با آرامش و چاشنی تکنولوژی هستید، تشک Luna دقیقا همان چیزی است که نیاز دارید. مانیتورینگ وضعیت خواب شما، کنترل دمای بستر و امکان اتصال به طیف وسیعی از دستگاه ها از جمله امکانات این تشک می باشد.
تشک Luna که قابل شستشو در ماشین لباسشویی هم می باشد، در دو سایز به قیمت پایه ۱۷۹ دلار به فروش می رسد. این تشک مدرن دارای سنسور هایی برای اندازه گیری وضعیت فاز خواب، فرکانس تنفسی، ضربان قلب، دما و نور محیط و همچنین دارای میکروفن و Wi-fi می باشد. همچنین قابلیت ادغام با سیستم های اتوماسیون IFTTT برای طراحی فرآیندهای سفارشی است.
اطلاعات بدست آمده توسط سنسورهای تعبیه شده در پوشش این تشک با اپ اختصاصی Luna که برای iPhone و گوشی های اندرویدی طراحی شده است، قابل رویت و استفاده می باشد.
این تشک به مرور زمان الگوی خواب فرد و عادات او را یاد می گیرد. این تخت برای زوج هایی که برای دمای اتاق خواب تفاهم ندارند راهکار خوبی دارد. هر یک از دو نفر برای سمت خود می توانند دمای متفاوتی را انتخاب و خواب راحتتری را تجربه کنند.
میکروفن تعبیه شده در این تشک برای ضبط خروپف در حین خواب افراد در نظر گرفته شده است، اما همین نکته باعث نگرانی افراد در حفظ حریم خصوصی انها خواهد بود! با مرور زمان و جمع اوری داده ها و تجزیه و تحلیل آنها، تشک پیشنهادهایی برای بهبود فرآیند خواب به فرد می دهد.
با استفاده از سیستم Open-source بکار گرفته شده در این تشک، امکان اتصال به انواع تجهیزات هوشمند دیگر برای لونا راحتتر شده است. اسپیکر، لامپ و دریچه های هوا از جمله دستگاه هایی هستند که این تشک امکان مدیریت انها را برای قبل و بعد از خواب شما بعهده خواهد گرفت، مثلا وقتی به خواب رفتید چراغ ها خاموش شوند و یا صدای اسپیکر قطع گردد و دمای اتاق با کنترل دریچه های هوا تنطیم شود.
تجهیزات و سیستم های جدید متنوعی برای به ارمغان آوردن خواب راحت طراحی و تولید شده اند اما تشک Luna با توجه به گستردگی امکانات و قابلیت ها از گزینه های مطرح و غیر قابل چشم پوشی برای کاربران به شمار می آید.
حتما تا به حال خوابیدن در ماشین را تجربه کرده اید و به احتمال زیاد هم اصلا دلنشین نبوده. خوابیدن بر روی صندلی ماشین هم باعث خشک شدن عضلات گردن و هم فشار به ستون فقرات می شود و در این زمان چه چیز بهتر از یک تشک بادی که بر روی صندلی های پشتی قرار می گیرد و پس از خوابیدن به راحتی می توانید باد آن را خالی کرده و در صندوق عقب ماشینتان بگذارید.
این اختراع کوچک در کذشته استفاده ی بیشتری داشت و امروزه که بیشترین بخش بسته های چیپس را هوا تشکیل می دهد استفاده ی چندانی ندارد ولی خوب گاهی اوقات پیش می آید که چیپس ها و پفک های بزرگی را می خریم و مقدار زیادی از آن دست نخورده باقی می ماند, در این زمان به راحتی می توانید سر آن را بسته و در زمان دیگری مصرف کنید.
این اختراع یکی از محبوب های من در این پست است. دیگر مجبور نیستید در نزدیکی پریز برق قرار بگیرید تا لپ تاپ و یا تلفن همراهتان شارژ شود. می توانید پریز برق را به هرجایی که لازم است با خودتان ببرید البته امیدوارم همه ی جوانب احتیاطی این اختراع را در نظر گرفته باشند.
فرض کنید صبح زود برای انجام ورزش صبحگاهی به پارکی می روید و علاوه بر قمقمه و یا شیکر (shaker ) پول و کلید خانه را هم همراه خودتان داشته باشید و یا به باشگاه بروید مشغول به ورزش شوید. معمولا بطری آب همیشه در کنارتان خواهد بود ولی کلید و پول را مجبورید در جیبتان گذاشته و این خطر گم شدن آنها را افزایش می دهد. با این اختراع ساده همه را با هم در یک جا داشته باشید.
واقعا پهن و جمع کردن اسباب بازی ها یکی از کابوس های روزانه ی والدین محسوب می شود. در اینجا با کیسه ای آشنا می شویم که این کار را به راحت ترین روش ممکن برایمان انجام می دهد
با دیدن عکس زیر شاید فکر کنید با نایلونی روبرو هستیم که سالم و یا فاسد بودن ساندویچ را نشانمان می دهد ولی خیر اینگونه نیست. این نایلون بدین منظور طراحی شده که دیگران با دیدن ساندویچ شما فکر کنند که فاسد شده و از غذای شما نخورند
این هم یکی از ایده های مفیدی که با استفاده از یو اس بی می توانید باتری های خودتان را شارژ کرده و در هزینه ها صرفه جویی نمایید
مطمئنا هیچکس دوست ندارد آشغال ها و گرد وخاک باقی مانده در جارو را با دستش جدا کند. این وسیله ی ساده برای انجام همین کار ابداع شده است
وسیله ای برای استفاده ی راحت تر از بطری های بزرگ نوشیدنی
فرض کنید در یک روز ابری و پس از بارش باران به پارکی می روید تا دقایقی از هوای تازه ی آنجا استفاده کنید ولی همه ی صندلی های پارک خیس هستند و جایی برای نشستن نیست. با این نوع از صندلی می توانید با چرخاندن اهرم قسمت خیس را به زیر برده و از قسمت خشکی که باران نخورده استفاده کنید
- - - Updated - - -
استفاده از شارژر ها و پریز های مختلف هم یکی از مشکلاتی محسوب می شود که همه ی ما با آن آشنایی کامل داریم. با این گیره ی انعطاف پذیر که به میزمان وصل می شود به راحتی مشکل را حل کنید.
با این ایده می توانید از دو طرف خمیردندان ها استفاده کنید و مطمئن شوید هیچ خمیردندان استفاده نشده ای هدر داده نمی شود
- - - Updated - - -
دستیگره هایی زیبا برای تبدیل قوطی های نوشیدنی به لیوان
- - - Updated - - -
همه ی ما دوست داریم که وقتی بیدار می شویم صبحانه ی کاملی بخوریم ولی آماده ی کردن صبحانه ای کامل نیاز به حوصله و وقت زیاد هم دارد. با این وسیله, صبحانه ای لذیذ در مدت زمان کوتاهی برایتان آماده می شود
- - - Updated - - -
شاید با دیدن این فنجان متوجه ی عملکرد خاص آن نشوید ولی این فنجان با برش خاصی که در قسمت پایین دارد از ریختن چکه های نوشیدنی بر روی لباستان جلوگیری می کند
تکنیک های کلی پزشکان بر این پایه بنا شده ” تا جایی که امکان دارد به بدن بیمار صدمه ای وارد نشود” ولی با مطالعه بر روی روش های درمانی که در طول تاریخ رواج داشته به نتیجه ای می رسیم که این سخن چندان هم رعایت نمی شده است .با اینکه پزشکان باستان از نظر علم طب و شناخت بیماری ها در درجه ی بالایی نسبت به سایر علوم قرار داشتند ولی در مواردی به متد هایی بر پایه ی خرافات و گمراهی متوسل می شدند که نه تنها سلامتی را برای فرد بیمار به همراه نداشت بلکه در بعضی موارد باعث تسریع در فوت شخص هم می شد .
مته کاری
در بین طبیب های قدیمی ترعمل های جراحی به روش بسیار دردناکی صورت می گرفت . در ۷۰۰۰ سال گذشته کلا انسانها رابطه ی خوبی با تراشکاری و مته کاری داشتند و برای علم پزشکی هم از آن برای سوراخ کردن جمجمه ی فرد بیمار و خارج کردن بیماری استفاده می کردند . پژوهشگران به طور دقیقی نمی توانند دلیلی برای این عمل آنها بیان کنند ولی به احتمال زیاد این کار را نشات گرفته از خرافات و برای آزادسازی ارواح خبیثه از بدن فرد انجام می دانند . بعضی دیگر از پژوهشگران هم سوراخ کردن جمجمه را برای درمان بیماری صرع , سردرد و لختگی خون می دانند . از تحقیق بر روی اسکلت هایی که در پرو کشف شده می توان به این نتیجه رسید که در همه ی موارد سوراخ کردن جمجمه منجر به مرگ بیمار نمی شده و بیمار می توانست به زندگی اش ادامه دهد .
جیوه
در یونان باستان جیوه به عنوان یک مرهم یا روغن کاربرد داشت. مصریان و رومیان باستان هم از آن به عنوان ابزار آرایشی که گاهی باعث دگرگونی چهره میشود، بهره میبردند. در لامانه، یکی از شهرهای اصلی تمدن مایا یک استخر جیوه پیدا شده بود که در زیر یک زمین بازی (با توپ) در آمریکای میانه جای داشت. کیمیاگران گمان میکردند جیوه نخستین مادهٔ جهان بوده و دیگر فلزها از آن پدید آمدهاند. آنها بر این باور بودند که می توان با تغییر کیفیت و کمیت گوگرد افزوده شده به جیوه، فلزهای گوناگون را پدید آورد. همچنین این باور وجود داشت که خالص ترین فلزها، طلا است برای همین در تلاش شان در دگرگونی فلزهای ناخالص به طلا از جیوه بهره میبردند. به انجام رسانیدن چنین واکنشی، آرزوی دیرینهٔ بسیاری از کیمیاگران بود. مردم در چین و تبت گمان میکردند که جیوه باعث درازی عمر، درمان آسیبها و درمجموع، سلامتی بهتر افراد میشود. تا آنجا که در افسانهها گفته شده یکی از شاهان چین به نام چین شی هوان در آرامگاهی از سرزمینش به خاک سپرده شده که رودهایی از جیوه را دربرداشته به عنوان نمادی از رودهای چین. این پادشاه خود در اثر نوشیدن آمیختهای از جیوه و گَرد یشم سبز که کیمیاگران دربار ” دودمان چهاین ” آن را درست کرده بودند، کشته شده بود. او گمان میکرد با نوشیدن این معجون، جاودان خواهد شد. او با نوشیدن این معجون دچار نارسایی کبدی، مسمویت جیوه و در پایان مرگ مغزی شده بود.
حجامت
در طول هزاران سال پزشکان در برخورد با بیماری ها دلیل اصلی مرض را ” خون بد ” تشخیص می دانند و برای برقراری توازن در بدن بخشی از بدن و رگ اصلی را بریده و مقدار زیادی از خون را درون ظرفی خالی می کردند و در مواردی هم پزشکان خون را مکیده و بیرون می کشیدند . به احتمال فراوان اولین حجامت در دوره ی سامریان و یا مصریان رخ داده و کم کم تا قرن نوزدهم به طرز گسترده ای رواج یافت که گسترش انجام حجامت و خونگیری در طب غربی بر پایه طب اخلاطی که بیماریها را ناشی از اختلال در اخلاط چهارگانه بدن یعنی خون، بلغم، صفرا و سودا میدانست است . در موارد زیادی فرد براثر کم خونی جانش را از دست می داد . پزشکان قرون وسطا برای هر نوع دردی از گلودرد گرفته تا طاعون , تخلیه ی خون بیمار را تجویز می کردند . سرانجام پس از تحقیقات بسیار مشخص گردید که ضرر و زیان این کار بسیار بیشتر از منفعتش است و این روش در اکثر جهان منسوخ گردید . از عوارض جانبی حجامت می توان به انتقال بیماریهای عفونی مثل ایدز و هپاتیت – خونریزی و عوارض ناشی از آن (بیماریهای قلبی عروقی در افراد مستعد و…) و ایجاد یا تشدید کم خونی در صورت ایجاد خراشهای پوستی بیش از حد مجاز – اسکار یا اثر زخم در روی بدن در صورت ایجاد شکافهایهای خطی توسط تیغ -افزایش ریسک بروز لختههای خونی، سکته مغزی در پی حجامت در گردن ( به همین دلیل متخصصان حجامت توصیه میکنند بعد انجام حجامت شخص دراز نکشد و حداقل ۳۰ دقیقه فعالیت بدنی همچون دویدن انجام دهد تا احتمال بروز لخته کاهش یابد) . روش های حجامت در قدیم با حجامت های امروزی بسیار متفاوت بوده و مانند امروزه از قواعد و بهداشت خاصی پیروی نمی کردند. زالو درمانی هم همچنان برای درمان بعضی از بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرد .
مرهم حیوانات
مصریان باستان سیستم سازمان یافته ای برای علم طب داشتند و پزشکانی که برای بیماری های خاصی طبابت می کردند با این حال روش های درمانی آنها همیشه درست نبوده.استفاده از خون مارمولک , موش مرده , بزاق دهان اسب و نان کپک زده برای ساختن مرهم موضعی و معجون از جمله اشتباهات این دسته از پزشکان محسوب می شد . همچنین از مدفوع انسان و حیوانات برای ترمیم زخم های موضعی استفاده می کردند . در ۱۵۰۰ سال قبل از میلاد , خر , سگ , آهو و مگس یه عنوان اصلی ترین داروهای آن زمان به حساب می آمد و در خیلی از موارد این روش های درمانی منجر به عفونت و تشنج های شدید می گردید.
برای کسانی که به درد عضلانی و معده درد مبتلا بودند خوردن گوشت انسان تجویز می شد و نامش را ” طب مرده خواری” نهاده بودند که تا صدها سال یکی از نگران کننده ترین روش های درمانی محسوب می گردید . در سالهای پایانی قرن پانزدهم میلادی، کریستف کلمب در جزیرههای آنتیل، میان آمریکای جنوبی و آمریکای شمالی، به قومی به نام کارائیب بر خورد که میانشان خوردن گوشت انسان رسم بود. کلمب آنها را کانیبال نامید. این نام در بسیاری از زبانهای اروپایی به معنی آدمخوار به کار رفتهاست. خوردن گوشت انسان در بین بومیان استرالیای مرکزی رسم بود که مادران گوشت کودکان مرده خود را میخوردند تا نیرویی را که به هنگام زادن به آنها داده بودند بازپس گیرند. مردم گل باستان(نیاکان فرانسویان) خوردن گوشت قسمتهایی از بدن انسان را برای درمان بعضی از بیماریها سودمند میدانستند. بعضی از قبیلههای سیاه پوست گینه، در آفریقا، گوشت انسان میخوردند و برای تهیه آن به قبیلههای دیگر حمله میکردند و اسیر میگرفتند. اسیران را، مانند گاو و گوسفند، می چراندند تا پروار شوند.اسکیموها نیز هنگام دست نیافتن به هیچ گونه ماده غذایی گوشت انسان میخوردند. بعضی از قومهای آدم خوار برای بزرگداشت خویشان و بزرگان قوم و قبیله خود، و دست یافتن به روح و نیرو و صفتهای خوب آنها، گوشت آنها را، پس از مرگ، میخوردند. ماساژت ها، که در حدود ۴۰۰ پیش از میلاد٬ در کناره شمال شرقی دریای خزر میزیستند، برای بزرگداشت خویشامندان سالمند خود، آنها را قربان میکردند و گوشتشان را میخوردند. بعضی از قومهای آدمخوار نیز برای نشان دادن خشم و نفرت و کینه خود گوشت دشمنان خود را میخوردند که در بین اعراب هم نمونه دارد.
براساس نظر پزشکان بابلی اکثر بیماری ها نشات گرفته از یک نیروی شیطانی و مجازات خدایان برای بخشیدن گناهان آنها بوده و در این راه با جن گیران آن زمان نظر مشترکی داشتند و برای درمان به را ههای جادویی متوسل می شدند. برای مثال اگر فرد بیمار دندانش می افتاد به این معنی بود که فردی از خانواده ی بیمار که در قید حیات نمی باشد می خواهد با فرد بیمار در خواب ارتباط برقرار کند و پزشکان جمجمه ی یک فرد بابلی را برای مدتی در کنار رختخواب فرد قرار می دانند تا ارواح از وی فاصله بگیرند و فرد بیمار می بایست هر شب هفت بار آن جمجمه را ببوسد .
تمامی محاسبات مقداری بسیار بیشتر از مادهی قابل مشاهده در جهان را نشان میدهند. در حالی که نیروی جاذبه با کشیدن فضا-زمان به داخل سعی دارد از هم گسستگی و انبساط جهان جلوگیری کند اما کهکشانها سریع و سریعتر از گذشته و با سرعتی بیشتر از سرعت نور از یکدیگر دور میشوند، به نظر میرسد نیرویی منفی مانند سپری نامرئی نیروی جاذبه را از فضا-زمان جدا میکند. در مدل پذیرفته شده از جهان از این سپر با نام ثابت کیهانی یاد میشود، همان چیزی که به عنوان انرژی تاریک مشهور شده است. با گسترش جهان هر لحظه فضای بیشتری ایجاد میشود و به همان میزان، مقدار انرژی تاریک جهان نیز بیشتر میشود. بر اساس نرخ مشاهدات از گسترش فضا-زمان دانشمندان حدس میزنند در مجموع بیشتر از ۷۰ درصد از کل نیروهای موجود در جهان را این انرژی ناشناخته تشکیل میدهد؛ در حقیقت ما میدانیم که جهان مملو از این انرژی است اما نمیدانیم که چگونه باید به آن نگاه کنیم.
۲ – مادهی تاریک چیست؟
میدانیم که حدود ۸۴ درصد از ماده در جهان نه نوری را جذب میکنند و نه نوری از خود منتشر میکنند، چیزی که به آن مادهی تاریک گفته میشود. مادهی تاریک حتی به صورت غیر مستقیم نیز قابل مشاهده نیست اما وجود آن از طریق تأثیر بر نیروی گرانشی مادهی مرئی، اشعه و ساختار انبساطی جهان قابل اثبات است. به نظر میرسد فضاهای بین کهکشانی مملو از این مادهی عجیب باشند و ممکن است آنها از ذرات بنیادی ناپایداری که بنا بر قوانین مکانیک کوانتوم دائماً در فضای بین کهکشانی به وجود میآیند و از بین میروند (WIMP) به وجود آمده باشند. تلسکوپ و آشکارسازهای زیادی در سراسر کرهی زمین و خارج از جو به بررسی WIMP ها اختصاص یافتهاند اما هنوز هیچکس نمیداند مادهی تاریک از چه ساخته شده است.
۳- آیا جهانهای موازی وجود دارند؟
اطلاعات اختر فیزیکشناسان نشان میدهد که فضا-زمان ممکن است مسطح باشد به جای آن که منحنی باشد و این یعنی در تمام جهات فضا-زمان تا بینهایت ادامه خواهد داشت. اگر چنین باشد پس منطقهای که ما میتوانیم ببینیم و فکر میکنیم جهان هستی باشد فقط قسمتی در بی نهایت است، اما همزمان فیزیک کوانتوم به ما میگوید فقط تعداد محدودی از تنظیمات ذرات (۱۰^۱۰^۲۲) در هر تکهی کیهانی میتواند وجود داشته باشد و با این تعداد محدود در تکههای نامحدود از جهان، ذرات مجبورند تنظیمات خود را بارها و بارها تا بینهایت تکرار کنند. این به معنای آن است که تکههای کیهانی دقیقاً همانند جهان ما (حاوی کسی مثل من و شما) وجود خواهند داشت، همچنین تکههای کیهانی وجود خواهند داشت که دقیقاً شبیه ما هستند اما فقط با یک ذره تفاوت، و تکههای کیهانی دقیقاً شبیه ما با دو ذره تفاوت و... این منطق عجیب که قوانین فیزیک به ما دیکته میکند همان چیزی است که به نام جهانهای موازی میشناسیم. اما اگر بی نهایت جهان شبیه به جهان ما وجود دارد چرا تاکنون نتوانستهایم آنها را کشف کنیم و اصولاً چگونه باید آنها را ببینیم؟
۴ – چرا مادهی بیشتری در برابر ضد ماده به وجود آمده است؟
جواب به این سؤال چگونگی به وجود آمدن جهان ما را توضیح میدهد. بر طبق قوانین فیزیک فرض بر این است که در لحظهی مهبانگ باید مقدار برابری ماده و ضد ماده به وجود آمده باشد، اما اگر چنین بود جهان تاکنون باید از بین میرفت. الکترونها در برخورد با پوزیترون، نورترونها با ضد نوترون و به همین ترتیب بقیهی ذرات در برخورد با ضد خود باید از بین میرفتند و در نهایت تنها چیزی که باقی میماند دریایی از فوتونها در جهانی بدون ماده است. به دلایلی مقدار بیشتری از ماده نسبت به ضد ماده به وجود آمده است که در نتیجه باعث تشکیل جهان ما شده است، اما هنوز توضیح قابل قبولی برای این حقیقت وجود ندارد.
سرنوشت جهان شدیداً به عامل ناشناختهی Ω وابسته است. Ω میزان چگالی ماده در برابر انرژی پراکنده شده در سراسر جهان را نشان میدهد و سه حالت میتواند داشته باشد، کمتر از یک، بیشتر از یک و برابر با یک.
اگر Ω بزرگتر از یک باشد یعنی فضا-زمان بسته است مانند سطح یک کرهی فوقالعاده بزرگ که از هر طرف به جای اول میرسد. اگر جهان را بسته متصور شویم و انرژی تاریک را در نظر نگیریم سرنوشت جهان ما اینگونه رقم خواهد خورد که انبساط جهان زمانی متوقف شده و سپس انقباض جهانی شروع خواهد شد و این انقباض سرانجام کل جهان را در نقطهای جمع و فشرده خواهد کرد. این له شدگی بزرگ برخلاف انفجار بزرگی است که جهان از آن زاییده شده است. اما اگر همچنان جهان را بسته تصور کنیم و انرژی تاریک نیز وجود داشته باشد جهان کروی ما تا ابد گسترش خواهد یافت.
اما اگر Ω را کمتر از یک در نظر بگیریم پس فضا-زمان باز خواهد بود، سطح یک زین را تصور کنید! در این حالت سرنوشت نهایی جهان ابتدا انجماد بزرگ و سپس از هم گسستگی بزرگ خواهد بود. در این نظریه در زمانی سرعت انبساط جهان به حدی خواهد رسید که ستارهها و کهکشانها از هم گسسته شده و در فضای بین کهکشانی پخش خواهند شد، در نتیجهی آن تمام ذرات هستی تنها و بسیار سرد رها خواهند شد. اما این پایان نهایی دنیا نیست، پس از این مرحله رشد بسیار قوی انبساط، جهان را به جایی خواهد رساند که حتی اثر نیروهای بین اتمی نیز خنثی شده و ذرات بنیادی از درون متلاشی خواهند شد و در فضای بیکران پراکنده میشوند.
حالت سوم این است که Ω برابر با یک باشد. در این حالت جهان ما بدون خمیدگی و صاف خواهد بود و در تمام جهات به صورت نامحدود گسترش خواهد یافت. اگر انرژی تاریک وجود نداشته باشد این جهان مسطح برای همیشه با یک نرخ شتاب منفی گسترش خواهد یافت تازمانی که این شتاب به صفر برسد و جهان در حالتی پایدار باقی بماند، اما اگر انرژی تاریک وجود داشته باشد سرنوشت نهایی جهان گسترش همیشگی و در نهایت انجماد بزرگ و سپس از هم گسستگی بزرگ خواهد بود.
۶ – چگونه اندازهگیری باعث فروپاشی تابع موج میشود؟
در قلمرو عجیب و غریب الکترونها، فوتونها و دیگر ذرات بنیادی؛ قوانین فیزیک کوانتوم رفتارها را مشخص میکنند. در این اندازه ذرات نه مانند توپهای کوچک بلکه مثل امواجی که در فضایی بزرگ رها شده باشند، رفتار میکنند. هر ذره با یک تابع موج یا توزیع احتمال توضیح داده میشود. این توزیع احتمال به ما میگوید که مکان، سرعت و دیگر خواص هر متغیر چه مقادیری میتواند داشته باشد، اما دقیقاً نمیتوانیم مقدارها را از آن به دست بیاوریم. تابع موج دامنهای از احتمالات را به ما میدهد تا زمانی که بتوانیم با آزمایش و به صورت تجربی میزان و مکان دقیق هر ذره را به دست بیاوریم. اما برای به دست آوردن مقدار دقیق مانعی وجود دارد. هنگام اندازهگیری خواص ذرات تغییر کرده و نمیتوانیم نتیجهای را به دست بیاوریم. اما چگونه و چرا اندازهگیری یک ذره باعث فروپاشی تابع موج آن میشود؟ این مشکل که به نام خطای اندازهگیری شناخته میشود مانع بزرگی در برابر شناخت ما از جهان است. درک اینکه واقعیت چیست و آیا اصلاً واقعیتی وجود دارد همه در گرو جواب به این سؤال است.
۷ – آیا نظریهی ریسمان صحیح است؟
زمانی فیزیکدانان تصمیم گرفتند تمام ذرات بنیادی را ریسمانهای تک بعدی تصور کنند. ریسمانهایی که به دور خود پیچیده شده و تفاوت آنها در فرکانس متفاوت ارتعاشات آنها است. با به وجود آمدن این نظریه علم فیزیک بسیار سادهتر شد؛ با نظریهی ریسمان فیزیکدانان توانستند قوانین فیزیک کوانتوم را با قوانین حاکم بر فضا-زمان یعنی نسبیت عام آشتی دهند و چهار نیروی طبیعت را در قالب یک چارچوب و نظریهی واحد جای دهند. اما مشکل از آن جایی شروع میشود که نظریهی ریسمان فقط در فضایی ۱۰ یا ۱۱ بعدی میتواند کار کند. ۳ بعد فضای بزرگ که آن را میتوانیم ببینیم به علاوهی ۶ یا ۷ بعد فضای فشرده و بسیار ریز و بُعد زمان. اندازهی فضاهای فشرده همانند خود این ریسمانهای لرزنده چیزی حدود یک میلیاردم اندازهی هستهی اتم هستند. هیچ راه شناخته شده و یا حتی قابل تصوری برای بررسی اندازهای به این کوچکی وجود ندارد و در نتیجه هیچ راهی نیز برای اثبات تجربی نظریهی ریسمان وجود نخواهد داشت.
۸ – چرا پیکان زمان یک طرفه است؟
حرکت رو به جلوی زمان را با ویژگی از جهان به نام آنتروپی توضیح میدهند. تقریباً آنتروپی را میتوان با میزان بینظمی در جهان توضیح داد. همانگونه که بینظمی رو به افزایش است زمان نیز رو به جلو حرکت میکند. این حقیقت که آنتروپی در حال افزایش است را میتوان با این منطق توضیح داد که میزان بیشتری از ترتیبهای بینظم نسبت به ترتیبهای منظم در جهان وجود دارد و به همین دلیل ذرات تمایل دارند به سمت بینظمی حرکت کنند تا به سمت منظم شدن. اما سؤال پیش آمده این است که چرا آنتروپی در گذشته بسیار پایین بوده است؟ به بیان دیگر آیا به دلیل همین آنتروپی بسیار پایین، جهان در آغاز خود از بینهایت ماده و انرژی در نقطهای بسیار کوچک تشکیل شده بود و پس از تولد به سرعت به اطراف منتشر شده است؟ برای درک بهتر این موضوع توصیه میکنیم مقالهی پیشین ما در مورد حرکت رو به جلوی پیکان زمان مطالعه کنید.