parsa90
New member
امتحان نهایی سوم راهنمایی از بس پدر و مادرم گفتن عجله کن دیرت میشه تندتند حاضر شدم رفتم سوار ماشین شدم وقتی به مدرسه رسیدم دیدم هرکی منو میبینه لبخند میزنه حتی اونایی که تا حالا ندیده بودم و نمیشناختم!
منم حسابی روحیه ام گرفته شد به خودم گفتم ببین حتما همه میدونن من این درسو کم خوندم و دارن مسخره ام میکنن!:sad:
وقتی دوستمو دیدم گفت چرا با شلوار خونگی و دمپایی اومدی؟!!:mad_majidonline:
یه نگاه خودم کردم تازه اونجا بود که فهمیدم عجب سوتی ای دادم!:25r30wi:
وای چقد زندگیت باحاله خاطراتت خیلی خنده داره خوش به حال دوستات حسابی با توشادن