bahramian0935
New member
اين اواخر ديگر چشممان كه به پنير مي افتاد، خود به خود حالمان بد مي شد.
از بس طي چند سال صبح و ظهر و شب به ما پنير داده بودند، بچه ها به شوخي مي گفتند:
"برويد مزار شهدا، هر قبر که خاكش شوره زار بود، بدانيد يك بسيجي و رزمنده آنجا دفن است!!"
يك روز خبر آوردند كشتي برنج را در دريا با موشك زده اند. همه يك صدا گفتند:
"كاشكي كشتي پنير را مي زدند. مرديم از بس پنير خورديم."
از بس طي چند سال صبح و ظهر و شب به ما پنير داده بودند، بچه ها به شوخي مي گفتند:
"برويد مزار شهدا، هر قبر که خاكش شوره زار بود، بدانيد يك بسيجي و رزمنده آنجا دفن است!!"
يك روز خبر آوردند كشتي برنج را در دريا با موشك زده اند. همه يك صدا گفتند:
"كاشكي كشتي پنير را مي زدند. مرديم از بس پنير خورديم."