چ

mj1919

New member
24.jpg


16.jpg


18.jpg


14.jpg
 

mj1919

New member
خبرگزاری تسنیم ــ مهدی قادری:
139211160952404882054993.jpg

«چ» تکنیکی‌ترین فیلم تاریخ سینمای ایران، عمیق‌ترین فیلم سینمای حاتمی‌کیا هم هست:

1 ــ نزدیک‌ترین قرائت به دسته دستمال سرخ‌ها وقتی بود که «داوود» با «روبان قرمز» مرز آرمان‌گرایی خود با دیگران را مشخص می‌کرد. آرمان‌گرایی مرزدار اصغر وصالی و یارانش در مقر سپاه در شهر پاوه از همین جنس بود، جنسی که ابراهیم حاتمی‌کیا گفت: من دسته آن‌ها را خیلی خوب می‌شناسم و با دیدگاه‌ها و نظرات آنان آشنایی دارم. اصغر وصالی‌ها را درک می‌کرد. مرزبندی او جدی بود و تعریف شده. از همان اول با تیمسار فلاحی‌های ارتش کنار نمی‌آمد و تکلیفش با آن‌ها مشخص بود، هرچند که فلاحی‌ها بارها حاضر باشند هزینه تمرد از دستورات نظام شاه را بدهند. آن‌ها تا آخر هم اجازه ندارند وارد ناحیه مرزبندی شده آرمان‌گرایانی از جنس دستمال‌سرخ‌ها شوند. دستمال‌سرخ‌ها هنوز هم هستند، مانند وصالی‌ با علاقه و احساسات پای پرچم خمینی ایستاده‌اند و اگر لازم شود حاضرند بکشند و کشته شوند. جایی می‌رسد که روحیه آن‌ها با دید چمران هم کنار نیاید.

2 ــ «دکتر عنایتی» عضو انجمن‌های اسلامی دانشجویان در آمریکا، دوست نزدیک دکتر چمران، آرمان‌گرای افراطی، آرمان‌گرای پرهزینه و خشونت‌طلب، درست مقابل دستمال‌سرخ‌ها. «جمعه»ی افغان هم مقابل داوود ایستاده بود. برای نابودی‌اش بارها با او درگیر شد. عقل‌گرایی چمران نمی‌توانست به‌راحتی مقابل شور، هیجان و حتی خشونت عنایتی برای رسیدن به آرمانش بایستد. حاتمی‌کیا دوست داشت شخصیت عنایتی به‌قدری قدرتمند باشد که چمران برای پاسخ منطقی به او به زحمت بیفتد. کیانیان، هرچند مشهدی بود اما دیالوگ‌های«جمعه» را بدون لهجه می‌گفت؛ نمی‌خواست منطق جمعه قربانی لهجه او شود. قدرت دشمن باید واقعی نشان داده می‌شد، دشمن ضعیف اولین تهدید برای قهرمان حاتمی‌کیا بود.

3 ــ «هانا» با همسری از دسته دستمال‌سرخ‌ها و برادری از یاران عنایتی به‌دنبال «زندگی» همان جایی ایستاده بود که «محبوبه» در روبان قرمز. او، همسر و برادرش را با هم می‌خواست. آرمان‌خواهی آن‌ها را تهدید زندگی‌اش می‌دانست. محبوبه هم زندگی می‌خواست، زندگی بدون آرمان. باقی ماندن داوود در آرمان‌های گذشته و آرمان‌های در آینده‌یِ جمعه، دردسر محبوبه بود. محبوبه و هانا هر دو ناکام ماندند، معشوق‌ها و محبوب‌های آرمان‌گرای آن‌ها از بین رفتند. چمران در «چ» مخالف زندگی بدون آرمان بود، هانا برای همین از او متنفر بود.

4 ــ چمران به‌روایت حاتمی‌کیا مخالف زندگی نبود. به زمین آورده شده بود تا او هم زندگی داشته باشد. خانواده داشته باشد و فیلم‌هایش دلخوشی روزهای تنهایی‌اش باشد. چمران در «چ» فیلم‌ها را پاره کرد. چمران زندگی در آمریکا، زندگی بدون آرمان را نمی‌خواست. آرمان‌گرایی چمران در «چ» با آرمان‌گرایی‌های وصالی و عنایتی فرق داشت. آرمان‌گرایی چمران عقلانی ــ عقلایی بود. حاتمی‌کیا گفته که فهم خود از چمران را روایت می‌کند. چمرانِ «چ»، منتقدِ جدیِ عنایتی او را دعوت به صلح می‌کرد اما حاتمی‌کیا گفته بود اگر لازم شود که شد چمران هم اسلحه به دست می‌گیرد که گرفت. چمران، هرچند از وصالی‌ها برای مقاومتشان تقدیر می‌کرد اما از دستمال‌سرخ‌ها می‌خواست دایره را بازتر کنند تا تیمسار فلاحی‌ها هم در آن جا شوند. دستمال‌سرخ‌ها که برای دفاع از مردم آمدند با تند شدن‌ها و عصبیت‌ها مردم را از مقر بیرون نکنند یا روبه‌روی آن‌ها نایستند. چمران در «چ»، حاضر بود از جان خود بگذرد. برای نجات «هانا»، هانایی که زندگی بدون آرمان را می‌خواست. او را تشویق می‌کرد، آرمان‌گرا باشد در پرستاری از دستمال‌سرخ‌ها. در حمایت از برادرش او را آزاد گذاشت آن‌قدر که خودش به نتیجه‌ی چمران برسد، نتیجه‌ای که چمران را از آمریکا به لبنان و از آنجا به پاوه کشانده بود. صلح حداکثری از «آرمان‌گرایی عقل‌گرایانه» چمران بیرون می‌آمد. آرمان‌گرایی به‌شیوه چمران، صبر و سعه صدر می‌خواهد.

آخر: حاتمی‌کیا همان‌طور باقی ماند.
 

Nr1

Well-known member
فیلم خوبی باس باشه... ولی اون تکنیکی ترین فیلم تاریخ ایران از کجا در اومد؟؟؟؟ تو جشنواره ای جایی معرفی شد؟؟؟؟

حتما میبینمش
 

BBT

New member

چی شده تارا خانم؟ چرا خودتون می زنید؟

البته دقت میکنم داره دیوارو میزنه نه خودشوووو
---------------------
مرسی دکتر
این تیزرش دیدم قسمتاییش خیلی باحال بوددددد
-----------------------
حاتمی کیا چه قده هم گلایه میکرد به خاطر هزینه اش !
شاکی بودد
ظاهرا زیاد واسه این فیلم اذیت شده بود بابت بودجه اششششش
 
بالا