Dexter2009
New member
اگه راهکار , تجربه , یا حالا هر اطلاعات مفیدی در این باره دارید در اختیار بقیه قرار بدید؟
خیلیا هستند که یا سرکار می رن یا طرح می رن و در عین حال می خوان درس بخونن
چه طور هم ((**طرح/سرکار **))برویم هم (((*درس*))) بخوانیم؟
- نویسنده موضوع Dexter2009
- تاریخ شروع
اگه راهکار , تجربه , یا حالا هر اطلاعات مفیدی در این باره دارید در اختیار بقیه قرار بدید؟
خیلیا هستند که یا سرکار می رن یا طرح می رن و در عین حال می خوان درس بخونن
negar91
New member
ممنون دوست خوبم از موضوعی که مطرح کردی چون دقیقا دغدغه فعلی من همینه
فرشته
New member
من خودم هم تو همین وضیعتم.تجربه زیادی ندارم
ولی بنظر من اگه کار یا طرح یک شیفته باشه عالیه بقیه وقتو میشه درس خوند ولی بیشتر از یک شیفت خسته کننده است
اگه کار هیجانی باشه انگیزه زیادی به ادم منتقل میشه و ادم خوشش میاد درس بخونه
در کل به خود ادم بستگی داره اگه هدفش واسش مهم باشه تو هر سختی درس میخونه:j58r36j3gcr4suxymup
:thumbsdownsmileyani
امید وارم
امید
نوید
.
.
.
ولی بنظر من اگه کار یا طرح یک شیفته باشه عالیه بقیه وقتو میشه درس خوند ولی بیشتر از یک شیفت خسته کننده است
اگه کار هیجانی باشه انگیزه زیادی به ادم منتقل میشه و ادم خوشش میاد درس بخونه
در کل به خود ادم بستگی داره اگه هدفش واسش مهم باشه تو هر سختی درس میخونه:j58r36j3gcr4suxymup
:thumbsdownsmileyani
امید وارم
امید
نوید
.
.
.
mahtab_nutritionist
New member
من بیچاره که تازه میخوام برم دنبال کار. باز شما 1 مرحله جلوترین!:14:
Dexter2009
New member
آره واقعا چنین چیزی هست...من هم الان تازه شروع به کار کردم و به نظرم چون از نزدیک و عملی می تونم با چیزهایی که می خونم سروکار داشته باشم فکر می کنم ان شاالله خیلی بهم کمک کنه.
ولی یه مشکلی هم هست چون سرکار می ریم صبحمون اشغاله به خاطر همین نباید زیاد به گردش و مهمونی و ... بریم.
درکل باید بین کتاب و کار باشیم.
am-ml
New member
سلام دوستای خوبم
من پارسال با همین شرایط یعنی شاغل بودن ،درس خوندم ،شبکه بهداشت کار میکنم و مسئول واحد هم هستم یعنی ممکنه عصر ها مجبور باشم در گیر کار بشم.
من اومدم از زمان هام وقتی رو که کمترین تغییر روش ایجاد میشد یعنی شب ها رو انتخاب کردم و برنامه ام رو توی شب تنظیم کردم،برای شروع فقط تمام تلاشم این بود که هیچ شبی رو نخونده نخوابم ،کم کم که رو دور درس خوندن افتادم ،از بعد از ظهر ها هم تونستم استفاده کنم،فیش های زبان رو هم تو سرویس و تو مسیر رفتن به محل کار ،توی اداره و ... مرور می کردم.
شما باید مدام برنامتون رو چک کنید و باشرایط کاری تون تغییرش بدین،مثلا اگه می خواستم یه ماموریت برم ،سعی میکردم برنامه مرور بگذارم و بعد از ماموریت هم برای اینکه عقب نمونم باید مرخصی می گرفتم که البته این کار رو نکردم.
یه چیزی که خیلی منو اذیت می کرد همین ماموریت ها بود ،نظم کاری شما باید حفظ بشه برای همین توصیه می کنم تو این زمانی که برا ارشد می خونید تا جایی که امکان داره کار رو محدود به محیط کار بکنید و تغییراتی مانند ماموریت ،مهمانی و هر برنامه ای که ممکنه شما رو چند روز از درس خوندن دور بکنه پرهیز کنید.
بعد از دو-سه روز که درس نخوندید وقتی دوباره میاین سراغ کتابا خیلی تمرکز شما کم شده و زود خسته میشین البته این مسئله اوایل بیشتر اذیت میکنه.
تا جایی که میتونید وقتای مردتون رو استفاده کنید مثلا زبان رو میشه کاملا با استفاده از این وقت ها حفظ کرد ،برای همین استفاده از روش نوشتن فلش کارت رو توصیه میکنم،برای درسای دیگه هم میشه خلاصه برداری ها رو روی برگه های کوچیک بنویسید و توی همین زمان ها مرور کنی.
یه چیز دیگه که من تجربه کردم اینه که تا جایی که میتونید سعی کنید کسی تو محیط کارتون ندونه شما برنامه درسی دارین،چون متاسفانه کمک که نمی کنن ،دردسر هم درست میکنن و کاری میکنن که به نظر برسه شما از کارتون کم میگذارید برای درستون.حتی اگه شما دانشجو هستید هم سعی کنید اگه میتونید این مساله رو همکاران و مخصوصا رئیس شما ندونه.:smiliess (11):
مهمترین چیز اینه که پیوسته بخونید حتی اگه شده روزی یک ساعت حتما این روزی یک ساعت رو حفظ کنید ،خواهید دید که میشه روزی چندین ساعت،فقط صبر و پشتکار داشته باشین
من یه مشکل عمده ام همین بود که پیوسته نمی خوندم والبته تغییر رشته داده بودم.
من پارسال با همین شرایط یعنی شاغل بودن ،درس خوندم ،شبکه بهداشت کار میکنم و مسئول واحد هم هستم یعنی ممکنه عصر ها مجبور باشم در گیر کار بشم.
من اومدم از زمان هام وقتی رو که کمترین تغییر روش ایجاد میشد یعنی شب ها رو انتخاب کردم و برنامه ام رو توی شب تنظیم کردم،برای شروع فقط تمام تلاشم این بود که هیچ شبی رو نخونده نخوابم ،کم کم که رو دور درس خوندن افتادم ،از بعد از ظهر ها هم تونستم استفاده کنم،فیش های زبان رو هم تو سرویس و تو مسیر رفتن به محل کار ،توی اداره و ... مرور می کردم.
شما باید مدام برنامتون رو چک کنید و باشرایط کاری تون تغییرش بدین،مثلا اگه می خواستم یه ماموریت برم ،سعی میکردم برنامه مرور بگذارم و بعد از ماموریت هم برای اینکه عقب نمونم باید مرخصی می گرفتم که البته این کار رو نکردم.
یه چیزی که خیلی منو اذیت می کرد همین ماموریت ها بود ،نظم کاری شما باید حفظ بشه برای همین توصیه می کنم تو این زمانی که برا ارشد می خونید تا جایی که امکان داره کار رو محدود به محیط کار بکنید و تغییراتی مانند ماموریت ،مهمانی و هر برنامه ای که ممکنه شما رو چند روز از درس خوندن دور بکنه پرهیز کنید.
بعد از دو-سه روز که درس نخوندید وقتی دوباره میاین سراغ کتابا خیلی تمرکز شما کم شده و زود خسته میشین البته این مسئله اوایل بیشتر اذیت میکنه.
تا جایی که میتونید وقتای مردتون رو استفاده کنید مثلا زبان رو میشه کاملا با استفاده از این وقت ها حفظ کرد ،برای همین استفاده از روش نوشتن فلش کارت رو توصیه میکنم،برای درسای دیگه هم میشه خلاصه برداری ها رو روی برگه های کوچیک بنویسید و توی همین زمان ها مرور کنی.
یه چیز دیگه که من تجربه کردم اینه که تا جایی که میتونید سعی کنید کسی تو محیط کارتون ندونه شما برنامه درسی دارین،چون متاسفانه کمک که نمی کنن ،دردسر هم درست میکنن و کاری میکنن که به نظر برسه شما از کارتون کم میگذارید برای درستون.حتی اگه شما دانشجو هستید هم سعی کنید اگه میتونید این مساله رو همکاران و مخصوصا رئیس شما ندونه.:smiliess (11):
مهمترین چیز اینه که پیوسته بخونید حتی اگه شده روزی یک ساعت حتما این روزی یک ساعت رو حفظ کنید ،خواهید دید که میشه روزی چندین ساعت،فقط صبر و پشتکار داشته باشین
من یه مشکل عمده ام همین بود که پیوسته نمی خوندم والبته تغییر رشته داده بودم.
آخرین ویرایش:
am-ml
New member
اساتید شما معمولا تو جاهای تحقیقاتی و مراکز مختلفی کار میکنن یا آشنا دارن اگه بتونید از اونا کمک بخواین و با کمک اونا برین سر کار عالی میشه ولی خوب باید صبر کنید که لیاقت شما برای حمایت خودشون ازتون بهشون ثابت بشه ،من کسایی رو میشناسم که با کمک اساتیدشون واقعا شغل های خوبی رو پیدا کردن.
همینطور بعضی از همکلاسی های سابقتون ما هر استاد جدیدی که برامون میومد دوست یا همکلاس استاد قبلیمون بود.
آخرین ویرایش:
kh.ghojoghi
New member
منم طرحم رو شروع کردم
ایشالا امسال قبول شم
سعی کنین شیفتهای عصر و شب بگیرین، اینجوری زود تموم میشه و وقت آزاد بیشتری واسه خوندن هست
البته به پرسنل نگین که میخاین بدرسین، چون از روی حسودی هم که شده شما رو اذیت میکنن
ایشالا امسال قبول شم
سعی کنین شیفتهای عصر و شب بگیرین، اینجوری زود تموم میشه و وقت آزاد بیشتری واسه خوندن هست
البته به پرسنل نگین که میخاین بدرسین، چون از روی حسودی هم که شده شما رو اذیت میکنن
firtina
New member
منم تازه طرحمو شروع كردم.از هفته بعدم ميخام شروع كنم ب درس خوندن.فك كنم سال سختي پيش رو داشته باشم اما اگه آدم انگيزه كافي داشته باشه حتما ميتونه.يعني اميدوارم
خوب كل زندگيمون ميشه درس و كار .ولي بايد بدونيم ك تنها نيستيم و كساي ديگه اي هم هستن ك شرايط ما رو دارن .بايد برا رسيدن ب هدف تلاش كرد ديگه
البت من ب همه همكارا گفتم ميخام واسه ارشد بخونم.يعني اينقد بده؟:33:
خوب كل زندگيمون ميشه درس و كار .ولي بايد بدونيم ك تنها نيستيم و كساي ديگه اي هم هستن ك شرايط ما رو دارن .بايد برا رسيدن ب هدف تلاش كرد ديگه
البت من ب همه همكارا گفتم ميخام واسه ارشد بخونم.يعني اينقد بده؟:33:
kh.ghojoghi
New member
بعد از هر شیفت شب 24 ساعت آف هستی
dr m
New member
منم 4روز در هفته باید برم دانشگاه،دو روزش فقط واسه یه کلاس!!!!!!!!!
:New (6):امروز به مدیر گروهمون گفتم 3 روز در هفته کنید کلاسارو تا بتونیم سر کار بریم؟!؟ خیلی جدی بهم گفت: دیگه این حرف به من نزنیا ، این کار غیر قانونیه!!!!!!دانشجو حق نداره کار کنه باید تمام وقت دانشجو باشه!!!!!!!!!!
شمام دیگه نگید میخام برم سرکار.......زشته........
t0837h0nn8zfqu8ult
مملکته داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سرشار از قانون.........
:New (6):امروز به مدیر گروهمون گفتم 3 روز در هفته کنید کلاسارو تا بتونیم سر کار بریم؟!؟ خیلی جدی بهم گفت: دیگه این حرف به من نزنیا ، این کار غیر قانونیه!!!!!!دانشجو حق نداره کار کنه باید تمام وقت دانشجو باشه!!!!!!!!!!
شمام دیگه نگید میخام برم سرکار.......زشته........
t0837h0nn8zfqu8ultمملکته داریم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ سرشار از قانون.........
am-ml
New member
تجربه من میگه بده ولی من با همین شرایط یکی از همکارام رو با خودم همراه کردم ولی کلا نمیگذاریم کسی خیلی از کارامون سر در بیاره.
متاسفانه آدمایی به شما انرژی منفی وارد میکنن که خودشون اراده حرکت رو ندارن و آدم وقتی فعالیت نداره حسادت میکنه و از بیکاری همش تو کار اینو و اون سرک میکشه و یه حرف رو با کلی اضافات میگه ولی اگه محلشون نذاری و کار خودت رو انجام بدی کم کم بیخیالت میشن مثل من که بیخیالم شدن،البته جبهه هم نگرفتما فقط هرچی گفتن مردین از بس سرتون تو این کتاباس ،خندیدم و گفتم شما زیادی به ما لطف دارین.:smilies-azardl (113
آخرین ویرایش: