چندتایی کاریکلماتور!

shadman

New member
کاریکلماتور

1_ ترک عادت هاي بد , انگيزه هاي خوب مي خواهد.

2_ گرمي کلامش، يخ هاي نااميدي را آب کرد.

3_ وقتي تاريخ مصرف عشق به اتمام رسيد، زندگي اش مسموم شد.

4_ تا وقتي عوام باشند عوام فريب هم خواهد بود.

5_ قرص ماه، مسکن عشاق است.

6_ آهنگ رشد فقر غمگين نواخته مي شود.

7_ کرم خاکي موجود متواضعي است.

روزنامه خراسان شماره 18221 چهارشنبه 29 شهریور 91
توان

بعضی*ها عددی نیستند؛ ما آن*ها را به توان رسانده*ایم.


معرکه



وقتی کلاهتان پس معرکه باشد، تازه اول معرکه*اید.

موی سپید



حتی موهایم هم می*دانند که پایان شب سیه سپید است.

قوزک


آن*قدر در خودم فرورفتم که سر از قوزک پایم درآوردم.

قانون


عده‎ای قانون را «پیاده» می‎کنند که خود «سوار» شوند.

آینده


برای این که «آینده»اش را خراب کنند «حال»ش را گرفتند.

مخالفان رژیم


آدم‎های لاغر با «رژیم» مخالفند.

دریا


زیباترین لب دنیا، لب دریاست.

عنکبوت


بی*صداترین تار را عنکبوت می*نوازد.

قلم


قلمی که مغز ندارد حتما آبرویت را خواهد بُرد.

گرسنگی


هیچ*کس گرسنه نیست، همه روزی چند وعده گول می*خورند.

فریاد


نقاش لال، فریاد می*کشید.

آزادی


بعضی*ها در ترافیک انقلابند و بعضی*ها در مسیر آزادی.

هنر


خیلی از معتادها تابلو هستند اما ارزش هنری ندارند.

قصاب*ها


قصاب*ها آزادانه*تر از روزنامه*نگارها قلم می*زنند.

ساعت


ساعت لاشه*ی زمان است که بر روی مچ سنگینی می*کند.

سیاستمدار


خیلی چیزها را زیر پا گذاشت؛ اما باز هم، هم قد سیاستمداران نشد.

سواری


همه چیز بر وفق مراد است و بعضی*ها سوار بر خر مراد.

وصله


بعضی*ها خیاط نیستند؛ اما خوب وصله*هایی به آدم می*چسبانند.

وقت


چون وقتمون خیلی کم بود، همه چیز بین ما زود تمام شد.

رویا


من با رویا زندگی می*کنم و رویا با دیگری.

یک پیکر


به*جز سیاستمدران، بنی*آدم اعضای یک پیکرند.

لوح سایت فرهنگ و ادب فارسی 27 شهریور 91
 

shadman

New member
1_ کسي که در ساحل آرزو گام بر مي دارد، بالاخره در درياي رويا غرق مي شود.

2_ هيچ کس به اندازه طناب رخت ندارد.

3_ همه آرزوهايش را به گور برد تا جايي براي جسدش باقي نماند.

4_ دنيا پر از نبود تفاهم است، اما فرياد از سوء تفاهم.

5_ ثروتمند کسي نيست که بيشترين را دارد، کسي است که به کمترين ها نياز دارد.

6_ براي اين که عميق فکر کند ته چاه مي نشست.
 

shadman

New member
1_ راننده براي سبزشدن چراغ قرمز، پاي آن آب ريخت.

2_ فقير کسی است که حرص ناتمام دارد.

3_ بعضي ها با اين که خياط نيستند، خوب وصله هايي به آدم مي چسبانند.

4_ حراج زندگي يعني اعتياد.

5_ پول گرچه زبان ندارد، اما حرف اول و آخر را مي زند.

6_ گربه با مرگ موش خودکشي کرد.
 

shadman

New member
1_ بعضی ها در خوابند و بعضی ها قسطی چُرت می زنند.

2_ تنها جایی که آدم ها مجاز به چسبیدن به هم هستند , اتوبوس است.

3_ بازی عشق نیاز به بازیکن خارجی ندارد.

4_ رادیو تنها داروی رفع گرمازدگی است که از راه گوش مصرف می شود.

5_ بعضی ها درخور هستند و عده ای در بُخور بُخور.

6_ دلتان بزرگ باشد , بزرگ کردن شکم که کاری ندارد.

7_ برای آن که «آینده» اش را خراب کنند «حال»ش را گرفتند.

8_ خیلی چیزها را زیر پا گذاشت , اما باز هم هم قد سیاستمداران نشد.

9_ بعضی ها با هم جورند ولی جفت نیستند.

10_ دلم لبریز از فریادهای خاموش است , دیگر جایی برای تو ندارد.

11_ دیوار جدایی را عدم تفاهم می چیند.

12_ بعضی ها با طنز شیرین نان می خورند و بعضی ها با نان شیرین طنز می گویند.

13_ به خیلی ها توپ دادند اما میدان را از آن ها گرفتند.

14_ بعضی ها در ترافیک انقلابند و بعضی ها در مسیر آزادی.

15_ دهانم پُر از حرف است اما با دهان پُر هم نباید سخن گفت.

16_ همه انسان ها برابرند اما بعضی ها برابرترند.

17_ همه چیز بر وفق مراد است و بعضی ها سوار بر خر مراد.

18_ برای آب خنک خوردن نیازی به زندان رفتن نیست , کافیست در یخچال را باز کنید.

19_ خواب غفلت نیازی به رختخواب ندارد.
بر گرفته از جلد یک کتاب گاه گاهی زندکی شوخی نیست.
 
بالا