چتر گناه

bahar.zr93

New member
39818565033691390302.jpg
 

bahar.zr93

New member
حرف های خدا به بنده اش


می دانم هراز گاهی دلت برایم تنگ میشود...
فقط کافیست خوب گوش بسپاری!
و بشنوی ندایی که تو را فرا میخواند به زیستن!
میدانم هراز گاهی دلت تنگ میشود...
همان دلهای بزرگی که جای من در ان است .
انقدر تنگ میشود که حتی یادت میرود من انجایم.
دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز مباش!
هنوز من هستم هنوز خدایت همان خداست!
هنوز روحت از جنس من است!اما من نمیخواهم تو همان باشی!
تو باید در هر زمان بهترین باشی.
نگران شکستن دلت نباش !میدانی؟
شیشه برای این شیشه است که قرار است بشکند.
وجنسش عوض نمی شود ومیدانی که من شکست ناپذیر هستم و تو مرا داری برای همیشه.
چون هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را مینوازد چون هر گاه تنها شدی تنها مرا یافته ای...
چون هر گاه بغضت نگذاشت صدای لرزان واستوارت را بشنوم صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!
درست است مرا فراموش کردی اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم
دلم نمیخواهد غمت را ببینم..میخواهم شاد باشی.. این را من میخواهم ..تو هم میتوانی این را بخواهی خشنودی مرا.
من گفتم:
و جعلنانومکم سباتا​
(ما خواب را مایه ارامش شما قرار دادیم)و من هر شب که میخوابی روحت را نگاه میدارم تا تازه شود..
نگران نباش بادستان مهربانم قلبت را می فشارم.
شبها که خوابت نمی برد فکر میکنی تنهایی؟
اما نه من هم دل به دلت بیدارم !
فقط کافیست خوب گوش بسپاری!
وبشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن.
 

varia

Well-known member


24795040724739750214.jpg

تا حالا عادت داشتید اشیاء بی مصرف رو انبار کنید و فکر کنید یه روزی - کی میدونه چه وقت – شاید به دردتون بخوره؟

تا حالا شده که پول هاتون رو جمع کنین و به خاطر اینکه فکر می کنید در آینده شاید بهش محتاج بشین، خرجش نکنید؟

تا حالا شده که لباسهاتون، کفشهاتون، لوازم منزل و آشپزخونتون و چیزای دیگه رو که حتی یکبار هم از اونا استفاده نکردین، انبار کنید؟

درون خودت چی؟
تا حالا شده که خاطره ی سرزنش ها، خشم ها، ترس ها و چیزای دیگه رو به خاطر بسپاری؟

دیگه نکن!
تو داری بر خلاف مسیر کامیابی خودت حرکت می کنی
!
باید جا باز کنی ... ، یه فضای خالی، تا اجازه بده چیزای تازه به زندگیت وارد بشه
.
باید خودتو از شر چیزای بی مصرفی که در تو و زندگیت هستن خلاص کنی تا کامیابی به زندگیت وارد بشه.

قدرت این تهی بودن در اینه که هر چی که آرزوش رو داشتی، جذب می کنه.
تا وقتی که در جسم و روح خودت احساسات بی فایده رو نگهداری، نمی تونی جای خالی برای موقعیت های تازه بوجود بیاری.

32045547781378793551.jpg

خوبیها باید در چرخش باشن ....
کشوها، قفسه ها، اتاق کار و گاراژ رو تمیز کن
.
هر چیزی رو که دیگه لازم نداری بنداز دور
...
میل به نگهداشتن چیزای بی مصرف، زندگی رو پر پیچ و تاب می کنه
.
این اشیاء نیستن که چرخ زندگی تو رو به حرکت در میارن
....
به جای نگهداشتن
...

وقتی انبار می کنیم، احتمال خواستن رو تصور می کنیم، احتمال تنگدستی رو ....
فکر می کنیم که فردا شاید لازم بشن و نمی تونیم دوباره اونا رو فراهم کنیم
...
با این فکر تو دو تا پیغام به مغزت و زندگیت می فرستی
:
که به فردا اعتماد نداری
...
و

اینکه تو شایسته چیزای خوب و تازه نیستی

به همین دلیل با انبار کردن چیزای بی مصرف خودتو سر پا نگه می داری

29643507750354118141.jpg


عشق بورز
چنانکه گویی هرگز آزرده نشده ای

بخوان

چنانکه گویی کسی تو را نمی شنود

زندگی کن

چنانکه گویی بهشت روی زمین است
خودت رو از قید هرچه رنگ و روشنایی باخته، برهان
بگذار نور به زندگیت وارد بشود
و خودت ...
به همین دلیل بعد از خوندن این مطلب ... نگهش ندار ... به دیگران بده .....
امید که صلح و کامیابی برایت به ارمغان بیاورد
آمین






 

mw.ashel

New member

ساده باش ؛
اما ساده قضاوت نکن نیمه ی پنهان آدم ها را !

ساده زندگی کن ؛
اما ساده عبور نکن از دنیایی که تنها یکبار تجربه اش می کنی !

ساده لبخند بزن ؛
اما ساده نخند به کسی که عمق معنایش را نمی فهمی !

ساده بازگرد ؛
اما هرگز برنگرد به دنیای او که به زخم زدنت عادت کرده


(حتی اگر شاهرگ حیاتت را در دستانش یافتی)

و


به یاد داشته باش :

هیچکس ارزش زانو زدن و
شکسته شدن ارزش هایت را ندارد …


"گاهی خودت را زندگی کن".‬
 

mw.ashel

New member
خداوندا
احساسی عجیب دارم .
اشتیاقی در دلم نیست .
شاید مرا به سمتی برده ای که باید میرفتم .
به هیچ چیز دل نخواهم بست .
دنیا در گذر است و فقط خودت میتوانی مرا درک کنی حتی بهتر از خودم .
قرآن را باز کردم و گفتی:
و خداوند هر آنکس را بخواهد هدایت میکند.
دلگرم شدم به بودنت و دلسرد از دنیایی که باید یک تنه به عاقبتش فکر و چاره سازی کنم.



ولی کل احساس بندگانت حداکثر یک شاخه گل خواهد بود به تمام زندگی من .:riz304:
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: yara

varia

Well-known member
وقتی راه رفتن آموختی ، دویدن بیاموز و دویدن که آموختی ، پرواز را .
راه رفتن بیاموز ، زیرا راه هایی که می روی جزئی از تو میشود و سرزمین هایی که می پیمایی
بر مساحت تو اضافه می کند . دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هرقدر
که زود باشی ، دیر.
و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی ، برای آنکه به اندازه فاصله زمین
تا آسمان گسترده شوی .
من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت .
بادها از رفتن به من چیزی نگفتند ، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند .
پلنگان دویدن را یادم ندادند ، زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند .
پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند ، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی
سپرده بودند . اما سنگی که درد سکون را کشیده بود ، رفتن را می شناخت و کرمی که
در اشتیاق دویدن سوخته بود ، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود ،
از پرواز بسیار می دانست .
آنها از حسرت به درد رسیده بودند و ار درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت .
وقتی راه رفتن آموختی ، دویدن بیاموز . و دویدن که آموختی ، پرواز را .
راه رفتن بیاموز زیرا هر روز میتوانی از خودت تا خدا گام برداری . دویدن بیاموز زیرا
چه بهتر که از خودت تا خدا بدوی . و پرواز را یاد بگیر زیرا ناگزیر باید روزی از خودت تاخدا
پر بزنی .




برگرفته از کتاب دوروزمانده به پایان جهان







- - - Updated - - -

وقتی راه رفتن آموختی ، دویدن بیاموز و دویدن که آموختی ، پرواز را .
راه رفتن بیاموز ، زیرا راه هایی که می روی جزئی از تو میشود و سرزمین هایی که می پیمایی
بر مساحت تو اضافه می کند . دویدن بیاموز ، چون هر چیز را که بخواهی دور است و هرقدر
که زود باشی ، دیر.
و پرواز را یاد بگیر نه برای اینکه از زمین جدا باشی ، برای آنکه به اندازه فاصله زمین
تا آسمان گسترده شوی .
من راه رفتن را از یک سنگ آموختم ، دویدن را از یک کرم خاکی و پرواز را از یک درخت .
بادها از رفتن به من چیزی نگفتند ، زیرا آنقدر در حرکت بودند که رفتن را نمی شناختند .
پلنگان دویدن را یادم ندادند ، زیرا آنقدر دویده بودند که دویدن را از یاد برده بودند .
پرندگان نیز پرواز را به من نیاموختند ، زیرا چنان در پرواز خود غرق بودند که آن را به فراموشی
سپرده بودند . اما سنگی که درد سکون را کشیده بود ، رفتن را می شناخت و کرمی که
در اشتیاق دویدن سوخته بود ، دویدن را می فهمید و درختی که پاهایش در گل بود ،
از پرواز بسیار می دانست .
آنها از حسرت به درد رسیده بودند و ار درد به اشتیاق و از اشتیاق به معرفت .
وقتی راه رفتن آموختی ، دویدن بیاموز . و دویدن که آموختی ، پرواز را .
راه رفتن بیاموز زیرا هر روز میتوانی از خودت تا خدا گام برداری . دویدن بیاموز زیرا
چه بهتر که از خودت تا خدا بدوی . و پرواز را یاد بگیر زیرا ناگزیر باید روزی از خودت تاخدا
پر بزنی .




برگرفته از کتاب دوروزمانده به پایان جهان





 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: IL-2

varia

Well-known member
چندین سال قبل برای تحصیل در دانشگاه سانتا کلارا کالیفرنیا، وارد ایالات متحده شده بودم،



سه چهار ماه از شروع سال تحصیلی گذشته بود كه یك كارِ گروهی برای دانشجویان تعیین شد كه در گروه های پنج شش نفری با برنامه زمانی مشخصی باید انجام می شد.


یادمه از دختر آمریكایی كه نیمكت بغلیم می نشست و اسمش كاترینا بود پرسیدم كه برای این كار گروهی تصمیمش چیه؟


گفت اول باید برنامه زمانی رو ببینه.


ظاهرا برنامه دست یكی از دانشجوها به اسم فیلیپ بود.


پرسیدم فیلیپ رو میشناسی؟


كاترینا گفت آره، همون پسری كه موهای بلوند قشنگی داره و ردیف جلو میشینه!


گفتم نمیدونم كیو میگی!


گفت همون پسر خوش تیپ كه معمولا پیراهن و شلوار روشن شیكی تنش میكنه!


گفتم نمیدونم منظورت كیه؟


گفت همون پسری كه كیف وكفشش همیشه سِت هست باهم!


بازم نفهمیدم منظورش كی بود!


اونجا بود كه كاترینا تون صداشو یكم پایین آورد و گفت فیلیپ دیگه، همون پسر مهربونی كه روی ویلچیر میشینه...


این بار دقیقا فهمیدم كیو میگه ولی به طرز غیر قابل باوری رفتم تو فكر، آدم چقدر باید نگاهش به اطراف مثبت باشه كه بتونه از ویژگی های منفی و نقص ها چشم پوشی كنه... چقدر خوبه مثبت دیدن...


یك لحظه خودمو جای كاترینا گذاشتم


اگر از من در مورد فیلیپ میپرسیدن و فیلیپو می شناختم، چی میگفتم؟ حتما سریع می گفتم همون معلوله دیگه!!


وقتی نگاه كاترینا رو با دید خودم مقایسه كردم خیلی خجالت كشیدم..

منبع:
http://iranjamnews.mihanblog.com/post/1401
 

bahramian0935

New member
وقتی میخواهند برای من و تو جوک بگویند
می گویند یک روز " غضنفر " .....
در صورتی غضنفر یعنی " شیر ، مرد با صلابت و قوی " است و از قضا یکی از القاب حضرت علی (ع) است.

وقتی یک چیز از مــُــد افتاده به آن می گویند " جــواد "
و جواد به معنای " بخشنده و سخاوتمند " است
و از قضا از القاب امام محمد تقی (ع) است.

از اسم " بتول " برای مسخره کردن استفاده میکنند ، در صورتی که بتول یعنی پارسا و پاکدامن که به صورت خیلی اتفاقی از القاب حضرت زهرا (س) و حضرت مریم (س) هم هست.

در فیلم ها نام های تقی و نقی را به هزل می آورند ، و تقی یعنی با تقوا و پرهیزگار و نقی به معنای پاک و پاکیزه است و اتفاقا از القاب امام جواد (ع) و امام هادی ع...

وقتی میخواهند بانوان نیروی انتظامی را مسخره کنند میگویند " فاطی کماندو " ، چه جالب !!

و یا به جای نام مبارک حضرت ابوالفضل العباس (ع) میگویند ابرفرض

حال..،
این ما شیعیان و این ارادت ما به اهل بیت (ع)
در مبارزه با این فرهنگ غلط سهیم باشیم...
نگذاریم در طنزها و جوک هایشان از اسامی مقدس ائمه هدی (ع) استفاده کنند.
لطفا با هر توانی که دارید منتشر کنید
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: varia

شفق بانو

New member
24.gif
دلم گرم است !
24.gif

چه زیبا خالقی دارم
دلم گرم است میدانم
که فردا باز خورشیدی
میان آسمان چون نور می آید
شبی می خواندم با مهر
سحر می راندم با ناز
چه بخشنده خدای عاشقی دارم
که می خواند مرا با آنکه می داند گنهکارم
اگر رخ بر بتابانم
دوباره می نشیند بر سر راهم
دلم را می رباید با طنین گرم زیبایش
که در قاموس پاک کبریایی قهر نا زیباست
چه زیبا عاشقی را دوست می دارم
دلم گرم است می دانم که می داند
بدون لطف او تنهای تنهایم
اگر گم کرده ام من راه و رسم بندگی اما
دلم گرم است می دانم
خدای من خدایی خوب می داند
و میداند که سائل را نباید دست خالی راند
دلم گرم خداوندی است
که با دستان من گندم برای یاکریم خانه می ریزد
و با دستان مادر کاسه آبی برای قمری تشنه
دلم گرم خداوند کریم خالق نوری است
که گر لایق بداند
روشنی بخشد به کرم کوچکی با نور
دلم گرم خداوند صبور خالق صبری است
که شب ها می نشیند در کنارم
تا ببیند می رسد آن شب که گویم عاشقش هستم ؟
خداوندا دعا بر آنکه آزار مرا اندیشه می دارد نشانم ده !
لب و اندیشه و دست مرا نیکی عطا فرما
خداوندا هر آن کس را که با این واژگان مرگ جمله می سازد
به سرمشق نوشتن از تولد رهنمون فرما
خداوندا سعادت را نشانش ده
ز خودخواهی رهایی ده
خداوندا مسلمانی عطایش کن


77639360814341024281.gif
 

حسان

Well-known member
فرشته از شیطان پرسید:
قویترین سلاح تو برای فریفتن انسانها چیست؟
شیطان گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست».
شیطان پرسید:
قدرتمندترین سلاح تو برای امید بخشیدن به انسانها چیست؟
فرشته گفت: به آنها میگویم «هنوز فرصت هست»



1385839961350639_thumb.jpg
 

varia

Well-known member
وبلاگ یکی از دوستان رو داشتم نگاه مینداختم یه کامنتی دیدم که احساس مسئولیت کردم این کامنت رو براتون اینجا بذارم:

سلام
توروخدا توروقرآن قسمتون ميدم برام دعاكنيد
زيتون جان نظر منو تو صفحه بزار شايد حداقل يه نفر دعا كنه
به خودخدا قسم خستم
شهريورماه نامزدي كردم با اميد و توكل به خداوند
الان ٧ماه نامزديم اما هر روز مشكلاتمون اضافه ميشه از بي پولي و بيكاري گرفته تا .....
افسردگي گرفتم دريچه قلبم افتادگي پيدا كرده و.....
از من بدتر همسرم افسرده اس همش گريه و بغض و ناراحتي
خيليا تحقيرمون كردن به شوخي و جدي
خيليا مسخرمون كردن و...
همين الانم دارم گريه ميكنم و مينويسم
به خدا ديگه نميكشم حالم خيلي خرابه
من دانشجو شاگرداول بودم اما الان....
ديگه نميتونم الكي بخندم جلو خانواده و.....
تورو به ابالفضل دعامون كنيد لااقل به خاطر شوهرم اون يتيم و هيچكيو جزء من نداره.


دوستان عزیز خواهش میکنم خیلی مواظب حرفها و جملاتی که برای افراد دلشکسته استفاده میکنیم باشیم. بخدا این کار و طعنه زدن دل انسانها (حتی انسانهایی که اعتقادی به خدا و معنویات ندارند) رو داغون میکنه، نمیدونم چی میگم و چی بگم ولی برای این عزیز بزرگوار از ته قلبم از خدا میخوام مشکلشون برطرف بشه.
 
بالا