sungirl0077
New member
عالی بود :riz481:
سلام دوستان
شرمنده من نتم از اون شب که میخواستم تو این تاپیک بنویسم قطع شد
دوستان من خیلی دوست دارم ارشد آمار زیستی بخونم اما یک سری چیز هست که نمی تونم تصمیم قطعی بگیرم
اولیش اینه که من لیسانس شهر خودم خوندم و تا حالا شرایطی نداشتم که مدت زیادی دور از خانواده باشم و شخصا سخته تحمل کردن این شرایط برام متاسفانه شهر خودم هم به این زودی ها (شاید 10 سال دیگه) دوره ارشد آمار نمیاره
دومیش اینه که چند نفر که دارن ارشد میخونن و خوندن بهم چند بار گفتن برو سر کار بعد برو ارشد و خیلی هم سر این موضوع پافشاری میکنن و با توجه به شرایطی که از نظر کار دارم اگه برم سر کار رفتن شهر دیگه و ارشد خوندن تقریبا غیر ممکن میشه برام حداقل برای یکی دو سال آینده
در کل من امسال بعد عید با توجه به دوتا مورد بالا بدون انگیزه خوندم تا خرداد ولی الان واقعا دلم میخواست مثل بقیه بچه ها الان دنبال کارای ثبت نام باشم اما همچنان مورد اول برام یه نگرانی بزرگ هست.تا وقتی خیالم راحت نباشه زندگی کردن سخته چه برسه به درس خوندن، واقعا دور بودن از خانواده مخصوصا مادرم سخته برام
من تصمیم رو گرفته بودم برای آزمون سال بعد اما دو تا از دوستام که امسال قبول شدن دو به شک شده بودن که برن ارشد یا نه ،چون هر دوتاشون خوابگاهی بودن و الان هم دوباره خوایگاهی میشن و دو دل همین دور بودن و شرایط خوابگاه هم هستن و از من میپرسیدن بریم یا نه ، منم دو دل شدم
سلام دوستان
شرمنده من نتم از اون شب که میخواستم تو این تاپیک بنویسم قطع شد
دوستان من خیلی دوست دارم ارشد آمار زیستی بخونم اما یک سری چیز هست که نمی تونم تصمیم قطعی بگیرم
اولیش اینه که من لیسانس شهر خودم خوندم و تا حالا شرایطی نداشتم که مدت زیادی دور از خانواده باشم و شخصا سخته تحمل کردن این شرایط برام متاسفانه شهر خودم هم به این زودی ها (شاید 10 سال دیگه) دوره ارشد آمار نمیاره
دومیش اینه که چند نفر که دارن ارشد میخونن و خوندن بهم چند بار گفتن برو سر کار بعد برو ارشد و خیلی هم سر این موضوع پافشاری میکنن و با توجه به شرایطی که از نظر کار دارم اگه برم سر کار رفتن شهر دیگه و ارشد خوندن تقریبا غیر ممکن میشه برام حداقل برای یکی دو سال آینده
در کل من امسال بعد عید با توجه به دوتا مورد بالا بدون انگیزه خوندم تا خرداد ولی الان واقعا دلم میخواست مثل بقیه بچه ها الان دنبال کارای ثبت نام باشم اما همچنان مورد اول برام یه نگرانی بزرگ هست.تا وقتی خیالم راحت نباشه زندگی کردن سخته چه برسه به درس خوندن، واقعا دور بودن از خانواده مخصوصا مادرم سخته برام
من تصمیم رو گرفته بودم برای آزمون سال بعد اما دو تا از دوستام که امسال قبول شدن دو به شک شده بودن که برن ارشد یا نه ،چون هر دوتاشون خوابگاهی بودن و الان هم دوباره خوایگاهی میشن و دو دل همین دور بودن و شرایط خوابگاه هم هستن و از من میپرسیدن بریم یا نه ، منم دو دل شدم
یکی از دوستام که زاهدان بود میگفت شهرش امنه و دانشگاهش خوبهسلام پرستو جان
دقیقا دوستای ارشد منم توصیه می کردن برو سر کار...با لیسانس بیشتر کار هست...الان که ارشد خوندیم اگه کار پیدا نکنیم بیشتر زورمون میاد...و و و
شاید من بیشتر بخاطر وجه اجتماعیش ادامه تحصیل رو دوست داشتم
من 4سال کارشناسی خوابگاه بودم...اونم زاهدان که خیلی فاصله داشت ازم...همون ترم اول تو مسجد امام علی بمب گذاشتن...موقع انتخابات هم اوضاع دانشگاه بهم ریخته بود اما من هیچوقت احساس ناامنی نکردم
من موقع کارشناسی دور بودن از خانواده واسم سخت نبود...اتفاقا خوابگاه و زندگی دانشجویی لذت های خاص خودش رو داشت
اما الان دوست نداشتم دور شم چون مامانم تنهاست...
خوب فکرات رو بکن...من حین درس خوندن دنبال کار هم بودم اما مثل مهشید پیدا نکردم و مرد میخواستن
راستی اون دوستمم که سرکار بود بهم میگفت ارشد بخون:smiliess (15): اصن یه وضیه که نمیشه زیاد از کسی راهنمایی گرفت
بشین ببین کدوم رو دوست داری...خوابگاه هم تجربه بدی نیست:riz513:
خواهش دوست عزیز...خب وقتی علاقه داری شروع کن به درس خوندن...مخصوصا که فکرکنم تو انجام کارای پژوهشی قوی هستی و اینده خوبی تو رشته زیستی میتونی داشته باشیمرسی از راهنمایی هاتون مهشید و کرهانی عزیز
واسه کار از نظر خودم مدرک ارشد زیستی شرایطش از خیلی رشته های علوم بهتره
اما من واقعا محیط دانشگاه و درس خوندن رو دوست دارم برای اینکه یادگیری چیزای جدید و پویایی ش تو هیچ جای دیگه ای نیست
حقیقت من از کارمندی و کار راکد بدم میاد برای همین تا حالا چند تا پیشنهاد کار رو نپذیرفتم
اما بازم نمیتونم فقط به قکر کار باشم و درس نخونم
انشا الله کم کم شروع میکنم
یکی از دوستام که زاهدان بود میگفت شهرش امنه و دانشگاهش خوبه
نظر همه همینه:21:
خودم هم که راهنمایی به دوستام میدم جوری دو پهلو راهنماییشون میکنم که خودشون بیشتر فکر کنن و بعد تصمیم بگیرن:riz277:
سلام دوستان
شرمنده من نتم از اون شب که میخواستم تو این تاپیک بنویسم قطع شد
دوستان من خیلی دوست دارم ارشد آمار زیستی بخونم اما یک سری چیز هست که نمی تونم تصمیم قطعی بگیرم
اولیش اینه که من لیسانس شهر خودم خوندم و تا حالا شرایطی نداشتم که مدت زیادی دور از خانواده باشم و شخصا سخته تحمل کردن این شرایط برام متاسفانه شهر خودم هم به این زودی ها (شاید 10 سال دیگه) دوره ارشد آمار نمیاره
دومیش اینه که چند نفر که دارن ارشد میخونن و خوندن بهم چند بار گفتن برو سر کار بعد برو ارشد و خیلی هم سر این موضوع پافشاری میکنن و با توجه به شرایطی که از نظر کار دارم اگه برم سر کار رفتن شهر دیگه و ارشد خوندن تقریبا غیر ممکن میشه برام حداقل برای یکی دو سال آینده
در کل من امسال بعد عید با توجه به دوتا مورد بالا بدون انگیزه خوندم تا خرداد ولی الان واقعا دلم میخواست مثل بقیه بچه ها الان دنبال کارای ثبت نام باشم اما همچنان مورد اول برام یه نگرانی بزرگ هست.تا وقتی خیالم راحت نباشه زندگی کردن سخته چه برسه به درس خوندن، واقعا دور بودن از خانواده مخصوصا مادرم سخته برام
من تصمیم رو گرفته بودم برای آزمون سال بعد اما دو تا از دوستام که امسال قبول شدن دو به شک شده بودن که برن ارشد یا نه ،چون هر دوتاشون خوابگاهی بودن و الان هم دوباره خوایگاهی میشن و دو دل همین دور بودن و شرایط خوابگاه هم هستن و از من میپرسیدن بریم یا نه ، منم دو دل شدم
خواهش دوست عزیز...خب وقتی علاقه داری شروع کن به درس خوندن...مخصوصا که فکرکنم تو انجام کارای پژوهشی قوی هستی و اینده خوبی تو رشته زیستی میتونی داشته باشی
درس بخون کارم هست...پسر که نیستیم که مسئولیتمون زیاد باشه و از الان کار بخوایم پیدا کنیم...خدایی گاهی دلم واسه مسئولیت اقایون میسوزه گونا دارن خب
من خیلی خیلی علاقه به کار پژوهشی دارم هم تنوع داره هم به علم آدم اضافه میشه. به لطف خدا کم کم دارم به کمک یکی از استاد هام به این سمت میرم اما یه کم ترس دارم واسه انجام این جور کارا هی استادم میگه نترس و برو جلو اما من همش استرس دارم که وارد یه کار بشم بعد یه جاش رو بلد نباشم:sadsmiley:،به قول یکی از دوستام بلد هستم اما به خودم زیاد اعتماد ندارم که از توانایی هام استفاده کنم، در حالی که دوستای دیگم خیلی کارا انجام میدن با اعتماد به سقف:13:
من برای یه طرح پرسشنامه ای میرفتم دم خونه مردم هیچوقت حس اون مادری که با حسرت و نگرانی در مورد بیکار بودن پسرش حرف میزد یادم نمیره، به حق همین روز انشا الله همه پسرا برن سر کار بیکاریشون خیلی عذاب آوره هم برای خودشون هم خانواده :sad:
خواهش دوست عزیز...خب وقتی علاقه داری شروع کن به درس خوندن...مخصوصا که فکرکنم تو انجام کارای پژوهشی قوی هستی و اینده خوبی تو رشته زیستی میتونی داشته باشی
درس بخون کارم هست...[COLOR="#00FFFF"[COLOR="#800080"]]پسر که نیستیم که مسئولیتمون زیاد باشه و از الان کار بخوایم پیدا کنیم...خدایی گاهی دلم واسه مسئولیت اقایون میسوزه گونا دارن خب[/COLOR]
من خیلی خیلی علاقه به کار پژوهشی دارم هم تنوع داره هم به علم آدم اضافه میشه. به لطف خدا کم کم دارم به کمک یکی از استاد هام به این سمت میرم اما یه کم ترس دارم واسه انجام این جور کارا هی استادم میگه نترس و برو جلو اما من همش استرس دارم که وارد یه کار بشم بعد یه جاش رو بلد نباشم،به قول یکی از دوستام بلد هستم اما به خودم زیاد اعتماد ندارم که از توانایی هام استفاده کنم، در حالی که دوستای دیگم خیلی کارا انجام میدن با اعتماد به سقف:13:
من برای یه طرح پرسشنامه ای میرفتم دم خونه مردم هیچوقت حس اون مادری که با حسرت و نگرانی در مورد بیکار بودن پسرش حرف میزد یادم نمیره، به حق همین روز انشا الله همه پسرا برن سر کار بیکاریشون خیلی عذاب آوره هم برای خودشون هم خانواده :sad:
مهشيد جان من خودم بعد از ليسانس كار كردم بنظرم كار براي ليسانس زياده ولي همه تو يه سطح هستند و زياد جاي پيشرفت نداره و به نوعي درجا زدن البته متاسفانه رشته هاي علوم پايه اكثرا اينجوري هستند ولي بايد اينده نگر بود با ادامه تحصيل هم شغل بهتري پيدا ميشه و هم در اينده احساس پشينوني نمي كني كه چرا از فرصت ها استفاده نكردي.
مهشيد جان من خودم بعد از ليسانس كار كردم بنظرم كار براي ليسانس زياده ولي همه تو يه سطح هستند و زياد جاي پيشرفت نداره و به نوعي درجا زدن البته متاسفانه رشته هاي علوم پايه اكثرا اينجوري هستند ولي بايد اينده نگر بود با ادامه تحصيل هم شغل بهتري پيدا ميشه و هم در اينده احساس پشينوني نمي كني كه چرا از فرصت ها استفاده نكردي.