سلام دوستان.
يه موضوعي كه توو چند سالي كه در زمينه تدريس و مشاوره به داوطلبان ازمونهاي استاندارد زبان انگليسي (چه از نوع داخليش مثل ازمون MSRT، و چه از نوع بين الملليش مثل ازمون TOEFL) فعاليت داشته ودارم خيلي به چشمم اومده، اين موضع هست كه داوطلبا توو پروسه يادگيريشون اغلب رو دوتا مرحله متمركز ميشن. مرحله ١: پيدا كردن بهترين منابع، مرحله ٢: به حافظه سپردن مطالب (و در نوع شديدترش به حافظه سپردن نمونه سوالات). خوب البته طي كردن اين دو مرحله ايده ي بدي نيست، اما متاسفانه توو تعداد كمي از افراد باعث موفقيت ميشه. نمود عيني اين مسئله توو مبحث گرامر هست. كافيه چشم بسته يك كتاب گرامر رو به دلخواه برداريد و ببينيد كه با جنگلي از نكات گرامر روبرو هستيد. در چنين موقعيتي، تنها مشكل حفظ كردن اين حجم زياد از نكات نيست. مشكل بزرگتر ان است كه در ذهن داشتن يك نكته گرامري الزاما به معني توانايي "به كارگيري" ان نكته در هنگام مواجهه با يك تست نيست (دقيقا مشابه اين موضوع كه صرفا با "دانستن" فرايند رانندگي، هيچگاه فرد راننده نميشود). ميتوان چنين جمع بندي كرد كه "دانش" زبان شرط لازم موفقيت در ازمون زبان هست، اما شرط كافي نيست.
اينجاست كه موضوع "مهارت" نمود پيدا ميكند. در همان مثال مبحث گرامر، داوطلب نياز به كسب كردن مهارت به كارگيري نكات گرامري را دارد. به عنوان مثال اين مهارت ميتواند در يك الگوريتم نمود پيدا كند، كه مثلا ٢٠ نكته يك مبحث خاص را يكپارچه نموده و روشي هدفمند جهت پاسخ به سوالات مرتبط با ان مبحث ارائه دهد.
در همين زمينه من قبلا در يك تاپيك انجمن مطالبي رو عرض كردم، اما به نظرم امد شايد ايجاد كردن يك تاپيك جهت بحث در اي مورد ايده بدي نباشد. به عنوان اولين پست اين تاپيك، مطلبي كه قبلا در ان پست عرض كردم رو با كمي اضافات نقل ميكنم:
به عنوان كسي كه يه تسلط نسبي توو زبان انگليسي داره و با ازمون هاي داخلي (MSRT & MHLE)و خارجي (TOEFL & iELTS)هم سر و كار داشته، بايد تاكيد كنم كه منابع و كتب مفيد در بهترين حالت به شما "دانش مورد نياز" رو منتقل ميكنه. اما تا وقتي كه "مهارت استفاده از اين دانش" رو به دست نياريد، موفقيتي در پي نخواهد بود. دقيقا به همين دليله كه خيليا اين كتابا يا منابعي از اين دست رو ميخونن و حتي مثلا نكات گرامر رو واو به واو حفظ ميكنن، اما چون مهارت استفاده از نكات رو ندارن باز نتيجه نميگيرن.
يه مثال ميزنم: توو گرامر ازمون MSRT، در بخش structure نكات بيشماري وجود داره كه خوب همه مهم هستن و ميتونن موضوع يك يا چند تست باشن. وقتي شما اين نكات رو به حافظه سپرديد (در صورتي كه اين نكات زياد رو فراموش نكرده يا با هم قاطي نكنيد) يعني دانش لازم رو به دست اورديد. اما توو زمان محدودي كه در ازمون براي جواب دادن به هر سوال وجود داره، بازيابي نكته مرتبط به يك سوال خاص از بين هزاران نكته ارشيو شده در ذهن بسيار بسيار سخته. حالا توو اين مثال خاص، "مهارت" به چه معناست. توو همين بحث structure، يه سري الگوريتمهاي طلايي وجود داره كه تمام اون نكات رو "يكپارچه" ميكنه و باعث ميشه به راحتي به بسياري از سوالات جواب بديد. با داشتن "مهارت" استفاده از اين الگوريتمها ميشه بدون نياز به ياداوري حجم زيادي از نكات نمره بالايي در بخش structure به دست اورد.
يه مثال ديگه: توو بخش ريدينگ شما با ٤ تا ريدينگ سروكار داريد كه شامل متون تخصصي رشته هاي مختلف ميشن و بنابراين دانستن معني تمام لغات متنها براي يك فرد غيرممكن است. اين امر سرعت خواندن و درك متن را كند ميكند. علاوه بر اين تعداد زياد سوالات هم مسئله مديريت زمان را مشكلتر ميكند. براي يك فردي كه زبانش در حد متوسط هست، خواندن و فهميدن اين متنها و پاسخ دادن صحيح به تمامي سوالات تقريبا غيرممكن است. اما چنانچه به "مهارت" تافلي خواندن مسلط باشيد، يا بدانيد كه چطور زمان خود را بين خواندن متن و سوالات تقسيم كنيد، با كمي تمرين ميتوانيد نمره حوبي در اين بخش كسب كنيد.
يه موضوعي كه توو چند سالي كه در زمينه تدريس و مشاوره به داوطلبان ازمونهاي استاندارد زبان انگليسي (چه از نوع داخليش مثل ازمون MSRT، و چه از نوع بين الملليش مثل ازمون TOEFL) فعاليت داشته ودارم خيلي به چشمم اومده، اين موضع هست كه داوطلبا توو پروسه يادگيريشون اغلب رو دوتا مرحله متمركز ميشن. مرحله ١: پيدا كردن بهترين منابع، مرحله ٢: به حافظه سپردن مطالب (و در نوع شديدترش به حافظه سپردن نمونه سوالات). خوب البته طي كردن اين دو مرحله ايده ي بدي نيست، اما متاسفانه توو تعداد كمي از افراد باعث موفقيت ميشه. نمود عيني اين مسئله توو مبحث گرامر هست. كافيه چشم بسته يك كتاب گرامر رو به دلخواه برداريد و ببينيد كه با جنگلي از نكات گرامر روبرو هستيد. در چنين موقعيتي، تنها مشكل حفظ كردن اين حجم زياد از نكات نيست. مشكل بزرگتر ان است كه در ذهن داشتن يك نكته گرامري الزاما به معني توانايي "به كارگيري" ان نكته در هنگام مواجهه با يك تست نيست (دقيقا مشابه اين موضوع كه صرفا با "دانستن" فرايند رانندگي، هيچگاه فرد راننده نميشود). ميتوان چنين جمع بندي كرد كه "دانش" زبان شرط لازم موفقيت در ازمون زبان هست، اما شرط كافي نيست.
اينجاست كه موضوع "مهارت" نمود پيدا ميكند. در همان مثال مبحث گرامر، داوطلب نياز به كسب كردن مهارت به كارگيري نكات گرامري را دارد. به عنوان مثال اين مهارت ميتواند در يك الگوريتم نمود پيدا كند، كه مثلا ٢٠ نكته يك مبحث خاص را يكپارچه نموده و روشي هدفمند جهت پاسخ به سوالات مرتبط با ان مبحث ارائه دهد.
در همين زمينه من قبلا در يك تاپيك انجمن مطالبي رو عرض كردم، اما به نظرم امد شايد ايجاد كردن يك تاپيك جهت بحث در اي مورد ايده بدي نباشد. به عنوان اولين پست اين تاپيك، مطلبي كه قبلا در ان پست عرض كردم رو با كمي اضافات نقل ميكنم:
به عنوان كسي كه يه تسلط نسبي توو زبان انگليسي داره و با ازمون هاي داخلي (MSRT & MHLE)و خارجي (TOEFL & iELTS)هم سر و كار داشته، بايد تاكيد كنم كه منابع و كتب مفيد در بهترين حالت به شما "دانش مورد نياز" رو منتقل ميكنه. اما تا وقتي كه "مهارت استفاده از اين دانش" رو به دست نياريد، موفقيتي در پي نخواهد بود. دقيقا به همين دليله كه خيليا اين كتابا يا منابعي از اين دست رو ميخونن و حتي مثلا نكات گرامر رو واو به واو حفظ ميكنن، اما چون مهارت استفاده از نكات رو ندارن باز نتيجه نميگيرن.
يه مثال ميزنم: توو گرامر ازمون MSRT، در بخش structure نكات بيشماري وجود داره كه خوب همه مهم هستن و ميتونن موضوع يك يا چند تست باشن. وقتي شما اين نكات رو به حافظه سپرديد (در صورتي كه اين نكات زياد رو فراموش نكرده يا با هم قاطي نكنيد) يعني دانش لازم رو به دست اورديد. اما توو زمان محدودي كه در ازمون براي جواب دادن به هر سوال وجود داره، بازيابي نكته مرتبط به يك سوال خاص از بين هزاران نكته ارشيو شده در ذهن بسيار بسيار سخته. حالا توو اين مثال خاص، "مهارت" به چه معناست. توو همين بحث structure، يه سري الگوريتمهاي طلايي وجود داره كه تمام اون نكات رو "يكپارچه" ميكنه و باعث ميشه به راحتي به بسياري از سوالات جواب بديد. با داشتن "مهارت" استفاده از اين الگوريتمها ميشه بدون نياز به ياداوري حجم زيادي از نكات نمره بالايي در بخش structure به دست اورد.
يه مثال ديگه: توو بخش ريدينگ شما با ٤ تا ريدينگ سروكار داريد كه شامل متون تخصصي رشته هاي مختلف ميشن و بنابراين دانستن معني تمام لغات متنها براي يك فرد غيرممكن است. اين امر سرعت خواندن و درك متن را كند ميكند. علاوه بر اين تعداد زياد سوالات هم مسئله مديريت زمان را مشكلتر ميكند. براي يك فردي كه زبانش در حد متوسط هست، خواندن و فهميدن اين متنها و پاسخ دادن صحيح به تمامي سوالات تقريبا غيرممكن است. اما چنانچه به "مهارت" تافلي خواندن مسلط باشيد، يا بدانيد كه چطور زمان خود را بين خواندن متن و سوالات تقسيم كنيد، با كمي تمرين ميتوانيد نمره حوبي در اين بخش كسب كنيد.
آخرین ویرایش توسط مدیر: