مشاعره

mohana

Well-known member
در هوس خیال او همچو خیال گشته‌ ام
وز سر رشک نام او نام رخ قمر برم


این شعر و خیلی دوست دارم:painting:
 

Mohammad gh

New member
مسیحای جوانمرد من ای ترسای پیر پیرهن چرکین

هوا بس ناجوانمردانه سرد است...آی
 

mohana

Well-known member
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می‌ سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم
 

Mohammad gh

New member
یاد ایامی که در گلشن فغانی داشتم
در میان لاله و گل آشیانی داشتم
گرد آن شمع طرب می‌ سوختم پروانه وار
پای آن سرو روان اشک روانی داشتم

من مانده ام مهجور از او بیچاره و رنجور از او....گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود
 

cheshmak

New member
دلا چو غنچه شکايت ز کار بسته مکن

که باد صبح نسيم گره گشا آور
د

 
آخرین ویرایش:

cheshmak

New member
در شگفتم، گناه باد چه بود؟
برگ، خشکیده بود، باد ربود.
باد، هرگز نبود دشمنِ برگ
مردن برگ، دست باد نبود.
 

ایزو

New member
دلا تا کی در این زندان فریب این و آن بینی
یکی زین چاه ظلمانی برون شو تا جهان بینی
 

amitris

New member
یا از آهم شمع گردون مرده شد
یا ز شرم دلبرم در پرده شد
شب دراز است و سیه چون موی او
ورنه صد ره مردمی بی روی او
 

FARNAZz

Member
در نهانخانة جانم ، گل یاد تو درخشید
باغ صد خاطره خندید،
عطر صد خاطره پیچید
یادم آمد که شبی باهم از آن کوچه گذشتیم
 

FISU

New member
من از چشمان خود آموختم رسم رفاقت را
که هر عضوی به درد آید، دیده می گرید
 

pashmak

New member
من چه گویم که تو را نازکی طبع لطیف/ تا به حدی است که اهسته دعا نتوان کرد
 

FARNAZz

Member
در حسرت دیدار تو آواره ترینم
هرچند که تا منزل تو فاصله ای نیست
 
بالا