مشاعره

IL-2

Well-known member
مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم

- - - Updated - - -

مرا عهدیست با جانان که تا جان در بدن دارم
هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
 

baran71

New member
من نه آنم که دوصد مصرع رنگین گویم

من چو فرهاد یکی گویم و شیرین گویم
 

sepid71

New member
ملکا ذکر تو گویم ک تو پاکی و خدایی
نروم جز ب همان ره ک تو هم راهنمایی

- - - Updated - - -

ملکا ذکر تو گویم ک تو پاکی و خدایی
نروم جز ب همان ره ک تو هم راهنمایی
 

baran71

New member
یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش

میسپارم به تو از چشم حسود چمنش

- - - Updated - - -

یا رب این نوگل خندان که سپردی به منش

میسپارم به تو از چشم حسود چمنش
 

sepid71

New member
شعریست باغ چشم تو غرق سکوت و ارزو

یک روز من این شعر را تا آخر از بر میکنم
 

bahramian0935

New member
ملکا ذکر تو گو یم که تو پاکی و خدایی
نروم جز به همان ره که توام راهنمایی
 

baran201

New member
یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه ی اخزان شود روزی گلستان غم مخور

- - - Updated - - -

یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور

کلبه ی اخزان شود روزی گلستان غم مخور
 

baran71

New member
203152247242122166226235100522381307911078242.jpg


روی در کـعـبـه ایـن کـاخ کـبـود آمـده ایـم
چون کواکب به طواف و به درود آمده ایم

- - - Updated - - -
 

sepid71

New member
مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو

یادم از کشته ی خویش امد و هنگام درو
 

baran71

New member
در دل این جمعه های ساکت متروک

در دل این خانه های خالی دلگیر

آه ، چه آرام و پر غرور گذر داشت ....
 

baran201

New member
تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد


در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند...

- - - Updated - - -

تنـــت بــه نــاز طبـــیـبان نیازمـند مباد وجــود نـازکــت آزرده گـزنـد مباد


در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند

به دشت پر ملال ما پرنده پر نمی زند...
 

sepid71

New member
دیشب دوباره دیدمت اما خیال بود

تو در کنار من بنشینی ؟! محال بود !
 

sepid71

New member
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد

انچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد
 

IL-2

Well-known member
دردایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

حکم آنچه تو فرمایی لطف آنچه تو بنمایی
 

sepid71

New member
یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من

ب احترام رجعتت من ناز کمتر میکنم ...

- - - Updated - - -

یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من

ب احترام رجعتت من ناز کمتر میکنم ...
 

پیچک

New member
- - - Updated - - -

یک عهد بستم با خودم وقتی بیایی پیش من

ب احترام رجعتت من ناز کمتر میکنم ...


ملک الموت رفت پیش خدا
گفت سبحان ربی الاعلی
دکتری هست در فلان کوچه
من یکی قبض می کنم و او 100 تا
یا بفرما که جان او گیرم
یا مرا رخصتی دگر فرما

:rose:
 
آخرین ویرایش:
بالا