eeeeeeehsan
New member
آره راست میگی، هرچی فکر نکنی ذهن آدم باز میره سمت ماه و درخت و بچه.حس میکنم این سری داستان ها خیلی شبیه به هم بشه50):
فکر کنم نشه بیشتر از یه جور تخیل کرد!!!!!
آره راست میگی، هرچی فکر نکنی ذهن آدم باز میره سمت ماه و درخت و بچه.حس میکنم این سری داستان ها خیلی شبیه به هم بشه50):
فکر کنم نشه بیشتر از یه جور تخیل کرد!!!!!
واقعا گذر زمان لازم هست تا بعضی ها بزرگ بشن.
بچه ها متاسفانه آوا بهم خبر داد تصادف کرده نمی تونه تا چند روز دیگه بیاد انجمن.
از همه از این بابت عذر خواهی کرد.
از اونجایی که داستان ها همه برای اون فرستاده شده باید صبر کرد تا از بیمارستان مرخص بشه.
واسش دعا کنید :rose:
بابا زهرا خواستم بهت شوک وارد بشه بهتر داستان بنویسی :=))وای آوا ترسیدم! خو برو این احسان رو یه چی بهش بگو! ای بابا!:smiliess (15):
علی جان چه اصراریه حالا غیر مستقیم بگی بعضیا، مستقیم می گفتی به خودمواقعا گذر زمان لازم هست تا بعضی ها بزرگ بشن.
بچه ها ببخشید اگه شوخی بی مزه ای بود :rose:
باور کنید فقط به خاطر عوض کردن جو بی حال انجمن و البته تاپیکمون بود.
از حق نگذريم سازمان سنجش در سرکار گذاشتن ملت از جناب احسان خ قهارتره...ببینید از صبح تا حالا ملت چطور منتظرن...الان ساعت هشت ونیم هنوز خبری نیست!
زیاد سخت نگیرین . این چیزا نمک زندگیه. فرقش اینه احسان میدونه داره چکار میکنه ولی وزارت بهداشت و مسئولان خودشون هم نمیدونن دارن چکار میکنن:25r30wi:بابا احسان ماهی سالی یبار چی بشه ازی شوخی ها کنه ولی سنجش کار همیشگیشه.
هنوز اولشه انقــــــــد ازین انتظارا بکشید )
پارسال کلید سوالا رو گفتن 6 عصر اما 12 شب دادن!!!
تو چرا شرکت نمی کنی؟؟ :mad_majidonline:داستانا شبیه هم بود تقریبا...ولی بچه ها خوب نوشته بودن همشون((