فقط برای خداوند...

ROJO

New member
tas1_127105.JPG
 

mw.ashel

New member



خدایا


کمکم کن

تا زیبا ببینم

زیبا باشم

و زیبایی را نشان دهم.:rose:



 

iranian girl

New member
راستی خدا دلم هوای دیروز را کرده هوای روزهای کودکی را دلم میخواهد مثل دیروز قاصدکی بردارم آرزوهایم را به دستش بسپارم تا برای تو بیاورد دلم میخواهد دفتر مشقم را باز کنم و دوباره تمرین کنم الفبای زندگی را میخواهم خط خطی کنم تمام آن روزهایی که دل شکستم و دلم را شکستند دلم میخواهد این بار اگر معلم گفت در دفتر نقاشی تان هر چه میخواهید بکشید این بار تنها و تنها نردبانی بکشم به سوی تو دلم میخواهد این بار اگر گلی را دیدم آن را نچینم دلم میخواهد ... می شود باز هم کودک شد؟؟؟؟ راستی خدا! دلم فردا هوای امروز را می کند.....؟
 

mahsaa

New member
در هیاهوی زندگی دریافتم...

چه بسیار دویدن ها

که فقط پاهایم را از من گرفت...

در حالی که گویی ایستاده بودم!

چه بسیار غصه ها

که فقط باعث سپیدی موهایم شد...

در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود!

دریافتم
کسی هست که اگر بخواهد "می شود"...

و اگر نخواهد "نمی شود"...

به همین سادگی ...

کاش نه میدویدم و نه غصه می خوردم

فقط او را می خواندم و بس ...
 
آخرین ویرایش:

iranian girl

New member
خداوندا تو می دانی که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است.. چه رنجی می کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است..
 

hamidehjoon

New member
خدایا از بنده کوچکت تنها یک بغض مانده....
نمی دانم لایق واژه بنده هستم یا نه
از جسم کوچکم تنها یک بغض مانده این بار سنگین تر از همیشه...........
 

mohana

Well-known member
29862232117650048816.jpg



دلتنگی هایت را از خودت بپرس.و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم. هنوز خدایت همان خداست!

نگران شکستن دلت نباش!

تو مرا داری ...برای همیشه!

هر وقت گریه میکنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد

هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای

هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ..می خواهم شاد باشی ...این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا


من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.شبها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: swan20

sky

New member
خداجونم به خاطر اینکه یکی دیگه از ارزوهامو براورده کردی متشکرم . سجده شکر برات به جا میارم .
دوست دارم
 

sky

New member
خداجونم به خاطر اینکه یکی دیگه از ارزوهامو براورده کردی متشکرم . سجده شکر برات به جا میارم .
دوست دارم
 

21Tir

New member
دوستش دارم

بزرگیش را ، سکوتش را ، عظمتش را ، ابهتش را ، تنهاییش را ، صبرش را ، حکمتش را و بودنش عادتیست مثل نفس کشیدن !

خدا را میگویم !



 

21Tir

New member
هــمـانـطـورکــه خــوردن شــراب حــرام اســت ،
خــوردن غــصـه هــم حـــرام اســت و خـــوردن هـیـچ چــیـز مــثـل خــوردن غــصـه حــرام نــیـسـت …
اگـر مــا فـهـمیدیــم کــه جـهان دار عــالم اوســت دیــگـر چـه غصــه ای بــایـد بخـــوریـم ! . .
“دکتر الهی قمشه ای”

 

N@RVIN

Well-known member
گاهی نه گریه آرامت میکند و نه خنده

نه فریاد آرامت میکند و نه سکوت

آنجاست که با چشمانی خیس

رو به آسمان میکنی و میگویی

خدایا تنها تو را دارم

تنهایم مگذار
 
آخرین ویرایش:

N@RVIN

Well-known member
خدایای من، معبودم:

دلم برایت تنگ می شود ،

با آنكه می دانم همه جا هستی،

اما به آسمان نگاه می كنم،چرا كه

آسمان سه نشـانه از تو

دارد:

بی انتهـاست
و بی دریـغ
و چون یك دست مهربان،همیشه بـالای سر ماست
خدایا آسمانی دوستت دارم.
 

N@RVIN

Well-known member
تنهایی را بلندترین شاخه درخت بهتر میفهمد..

انگار هرچه بزرگتر میشویم تنهاتریم...

به راستی خدا از تنهایی بزرگ است یا از بزرگی تنهاست
 

N@RVIN

Well-known member
ماهیان از تلاطم دریا به خدا شکایت بردند

و چون دریا آرام شد خود را اسیر تور صیادان یافتند.

تلاطم های زندگی حکمتی از خداوند است

پس از خدا بخواهیم دلمان آرام باشد نه دریای دور و برمان.
 

N@RVIN

Well-known member
پس از اَفرینش اَدم خدا گفت به او: نازنینم اَدم....

با تو رازی دارم !..

اندکی پیشتر اَی ..

اَدم اَرام و نجیب ، اَمد پیش !!.

زیر چشمی به خدا می نگریست !..

محو لبخند غم آلود خدا ! دلش انگار گریست .

نازنینم اَدم!!. ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید ) !!!..

یاد من باش ... که بس تنهایم !!.

بغض آدم ترکید ، .. گونه هایش لرزید !!

به خدا گفت :

من به اندازه ی ....

من به اندازه ی گلهای بهشت .....نه ...

به اندازه عرش ..نه ....نه

من به اندازه ی تنهاییت ، ای هستی من ، .. دوستدارت هستم !!

اَدم ،.. کوله اش را بر داشت

خسته و سخت قدم بر می داشت !...

راهی ظلمت پر شور زمین ..

طفلکی بنده غمگین اَدم!..

در میان لحظه ی جانکاه ، هبوط ...

زیر لبهای خدا باز شنید ،...

نازنینم اَدم !... نه به اندازه ی تنهایی من ...

نه به اندازه ی عرش... نه به اندازه ی گلهای بهشت !...

که به اندازه یک دانه گندم ، تو فقط یادم باش !!!!

نازنینم اَدم .... نبری از یادم ؟؟!!!!..
 
بالا