فقط برای خداوند...
- نویسنده موضوع Artmis.a
- تاریخ شروع
شفق بانو
New member
سلام خدای من
آمدم که بنویسم سپاسگزارم که در هر نفس همراه منی
همراهی در هر لحظه ی سخت و آسان هر شکست و هر پیروزی
من از تو به وسعت تمام ناتوانی و حقارتم متوقع
و تو به وسعت تمام قدرت و عظمتت بخشنده و بزرگوار
خدایا من بی وفاتر از هر رهگذر به تو ام
و تو وفادارتر از مادر و پدر به منی
سکوتت را
عظمتت را
لبخندت را
بزرگواریت را
بخشندگیت را
وفاداریت را دوست دارم خدای من
ای پروردگار من، یگانه همراه و همنفس من دوستت دارم
تنهایم مگذار حتی به فاصله ی یک پلک زدن
کمکم کن که من نیازمند و تو بی نیازی ای قادر متعال من
تو را سپاس میگویمت ای بهترین و ای بی همتا
آمدم که بنویسم سپاسگزارم که در هر نفس همراه منی
همراهی در هر لحظه ی سخت و آسان هر شکست و هر پیروزی
من از تو به وسعت تمام ناتوانی و حقارتم متوقع
و تو به وسعت تمام قدرت و عظمتت بخشنده و بزرگوار
خدایا من بی وفاتر از هر رهگذر به تو ام
و تو وفادارتر از مادر و پدر به منی
سکوتت را
عظمتت را
لبخندت را
بزرگواریت را
بخشندگیت را
وفاداریت را دوست دارم خدای من
ای پروردگار من، یگانه همراه و همنفس من دوستت دارم
تنهایم مگذار حتی به فاصله ی یک پلک زدن
کمکم کن که من نیازمند و تو بی نیازی ای قادر متعال من
تو را سپاس میگویمت ای بهترین و ای بی همتا
mw.ashel
New member
قبل از تولد و برای بدنیا اومدن ؛ خودمون رو در دریایی از آب قرار میدیمبعد از تولد و برای زندگی، در اقیانوسی از هوا
و با مردن ، در میان خروارها خاک ...
امیدوارم این چرخه رو با آتش تکمیل نکنیم.
خدایا پناه بر تو از این دنیای پر از هوا
خدایا در این سفر پر بلا ، آب و باد و خاک را تحمل کرده ام ؛ از آتش به تو پناه می برم .
خدایا من یک مسافرم ...
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار
و با مردن ، در میان خروارها خاک ...
امیدوارم این چرخه رو با آتش تکمیل نکنیم.
خدایا پناه بر تو از این دنیای پر از هوا
خدایا در این سفر پر بلا ، آب و باد و خاک را تحمل کرده ام ؛ از آتش به تو پناه می برم .
خدایا من یک مسافرم ...
ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه و قنا عذاب النار
varia
Well-known member
[FONT="]خداوندا!
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه‌ای این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می‌شوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو می‌دانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است[/FONT]
اگر روزی ز عرش خود به زیر آیی
لباس فقر پوشی
غرورت را برای تکه نانی
به زیر پای نامردان بیاندازی
و شب آهسته و خسته
تهی دست و زبان بسته
به سوی خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر در روز گرما خیز تابستان
تنت بر سایه‌ی دیوار بگشایی
لبت بر کاسه‌ی مسی قیر اندود بگذاری
و قدری آن طرف‌تر
عمارت‌های مرمرین بینی
و اعصابت برای سکه‌ای این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی
نمی‌گویی؟!
خداوندا!
اگر روزی بشر گردی
ز حال بندگانت با خبر گردی
پشیمان می‌شوی از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت.
خداوندا تو مسئولی.
خداوندا تو می‌دانی که انسان بودن و ماندن
در این دنیا چه دشوار است،
چه رنجی می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است[/FONT]
love virology
New member
خداوندا به فریاد دلم رس
تو یار بی کسان مو مانده بی کس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار مو چه حاجت کس
بابا طاهر این دو بیتی باید باز زبون محلی خونده بشه یعنی دشتی
- - - Updated - - -
خداوندا به فریاد دلم رس
تو یار بی کسان مو مانده بی کس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار مو چه حاجت کس
بابا طاهر این دو بیتی باید باز زبون محلی خونده بشه یعنی دشتی
تو یار بی کسان مو مانده بی کس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار مو چه حاجت کس
بابا طاهر این دو بیتی باید باز زبون محلی خونده بشه یعنی دشتی
- - - Updated - - -
خداوندا به فریاد دلم رس
تو یار بی کسان مو مانده بی کس
همه گویند طاهر کس نداره
خدا یار مو چه حاجت کس
بابا طاهر این دو بیتی باید باز زبون محلی خونده بشه یعنی دشتی
