فقط برای خداوند...
- نویسنده موضوع Artmis.a
- تاریخ شروع
Asoo
New member
اگر خدا کفیل رزق است ..............غصه چرا؟
اگر رزق تقسیم شده است.............حرص چرا؟
اگر دنیا فریبنده است............اعتماد به آن چرا؟
اگر بهشت حق است............تظاهر به ایمان چرا؟
اگر جهنم حق است..............این همه ناحق چرا؟
اگر حساب حق است............جمع مال حرام چرا؟
اگر قبر حق است..........ساختمان های مجلل چرا؟
اگر قیامت حق است.............خیانت به مردم چرا؟
اگر دشمن انسان شیطان است......پیروی از او چرا؟
DNA
New member
مهربان خدای خوب من سلام
منم بنده تو قبول دارم بی معرفتم.قبول دارم با تمام بزرگیت یادم میرود هستی
مهربان من آمده ام بگویم دوستت دارم با تمام جزء جزء سلول بدنم یادت را زنده میدارم
دوستت دارم که سختی زندگی را با گذشت زمان بر من نرم کردی
دوستت دارم که هر روز یادم می دهی که چه ترفندی به زندگی بزنم
منم بنده تو قبول دارم بی معرفتم.قبول دارم با تمام بزرگیت یادم میرود هستی
مهربان من آمده ام بگویم دوستت دارم با تمام جزء جزء سلول بدنم یادت را زنده میدارم
دوستت دارم که سختی زندگی را با گذشت زمان بر من نرم کردی
دوستت دارم که هر روز یادم می دهی که چه ترفندی به زندگی بزنم
DNA
New member
مهربان خدای خوب من
تو عزیزترین کسی هستی که می شود با ان صادق بود
تو تمام دارای من هستی خدا نکند تو را از من بگیرن
مهربان من شرمنده ام که هر روز با غصه هایم به نزدت می آیم شرمنده ام
من از تنهای بیزارم اما همیشه احساس تنهای می کنم .عجیبس با آن که با منی یادم می رود.واقعا شرمنده ات هستم
تو عزیزترین کسی هستی که می شود با ان صادق بود
تو تمام دارای من هستی خدا نکند تو را از من بگیرن
مهربان من شرمنده ام که هر روز با غصه هایم به نزدت می آیم شرمنده ام
من از تنهای بیزارم اما همیشه احساس تنهای می کنم .عجیبس با آن که با منی یادم می رود.واقعا شرمنده ات هستم
DNA
New member
عزیزترین دارای من در زندگی دوستت دارم
هر روز بنده های بد مرا می آزارن
هر روز قلبم از زخمشان به درد می آید
شاید عیب از من است که به آنها نگفته ام میروم به خدایم همه چیز را می گوییم
قبلاها دلم نمی آمد بهت بگویم .این روزها همه را برایت تعریف می کنم
دوستدار همیشه گی تو بند کوچکت در دنیا
هر روز بنده های بد مرا می آزارن
هر روز قلبم از زخمشان به درد می آید
شاید عیب از من است که به آنها نگفته ام میروم به خدایم همه چیز را می گوییم
قبلاها دلم نمی آمد بهت بگویم .این روزها همه را برایت تعریف می کنم
دوستدار همیشه گی تو بند کوچکت در دنیا
leyla-h
New member
باشد از فردا صبح
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی، از جنس گذشت
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب ،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت......
امیدوارم............ شب بخیر خدا جونم :rose:
جور دیگر باشم
بد نگویم به هوا، آب ، زمین
مهربان باشم، با مردم شهر
و فراموش کنم، هر چه گذشت
خانه ی دل، بتکانم ازغم
و به دستمالی، از جنس گذشت
بزدایم دیگر،تار کدورت، از دل
مشت را باز کنم، تا که دستی گردد
و به لبخندی خوش
دست در دست زمان بگذارم
یاد من باشد فردا دم صبح
به نسیم از سر صدق، سلامی بدهم
و به انگشت نخی خواهم بست
تا فراموش، نگردد فردا
زندگی شیرین است، زندگی باید کرد
گرچه دیر است ولی
کاسه ای آب به پشت سر لبخند بریزم ،شاید
به سلامت ز سفر برگردد
بذر امید بکارم، در دل
لحظه را در یابم
من به بازار محبت بروم فردا صبح
مهربانی خودم، عرضه کنم
یک بغل عشق از آنجا بخرم
یاد من باشد فردا حتما
به سلامی، دل همسایه ی خود شاد کنم
بگذرم از سر تقصیر رفیق ، بنشینم دم در
چشم بر کوچه بدوزم با شوق
تا که شاید برسد همسفری ، ببرد این دل مارا با خود
و بدانم دیگر قهر هم چیز بدیست
یاد من باشد فردا حتما
باور این را بکنم، که دگر فرصت نیست
و بدانم که اگر دیر کنم ،مهلتی نیست مرا
و بدانم که شبی خواهم رفت
و شبی هست، که نیست، پس از آن فردایی
یاد من باشد
باز اگر فردا، غفلت کردم
آخرین لحظه ی از فردا شب ،
من به خود باز بگویم
این را
مهربان باشم با مردم شهر
و فراموش کنم هر چه گذشت......
امیدوارم............ شب بخیر خدا جونم :rose:
