Marc0p0lo
New member
و اینک مقاله در باب معضلات فرهنگی ایران زمین:
با توجه به آنچه که در قبل آورده شده امروز نیازمند آن هستیم که مشکلات فرهنگی خود را نیز ریشه یابی کنیم و به درستی و به دور از هرگونه تعصب ملی آنها را شناسایی و در جهت بر طرف کردن آن گام برداریم . این امر شاید در دید نخست برای خواننده ای که عشق به سرزمین و فرهنگ مادریش دارد کمی ناخوشایند باشد ولی اگر با خرد و اندیشه ای درست به آن بنگریم خواهیم دید که نه تنها در جهت نفی فرهنگ غنی ایرانی نبوده است بلکه در جهت هرچه باشکوه تر شدن این فرهنگ و تمدن فراگیر نیز میتواند باشد . رشد و نمو و جهانی شدن هر فرهنگی از یک سو نیازمند به شناسایی نقاط ضعف آن فرهنگ و تلاش بر برطرف کردن آن دارد و از سوی دیگر محدود به یک مرز جغرافیایی نبودن . متاسفانه مورد نخست که برطرف کردن نقاط ضعف فرهنگ ایرانی است هنوز اقدامی جدی برای برطرف کردنش صورت نگرفته است ولی مورد دوم که محدود به مرزهای جغرافیایی نبودن است به شکلی بسیار درست و منطقی در فرهنگ ایرانی نهادینه شده است . چند نمونه از این جهان شمولی فرهنگ ایرانی به شرح زیر است :
* اندیشه سعدی بزرگوار که امروزه همچون ستاره ای بر سر درب سازمان ملل می درخشد :
* اندیشه های فراگیر و جهانی اشو زرتشت : کردار نیک , گفتار نیک , پندار نیک .
* اندیشه آزادی حقوق انسانها که امروز در منشور حقوق بشر سازمان ملل نهفته است بر پایه نخستین منشور آزادی انسانها توسط کوروش بزرگ بنا نهاده شده است .
* اندیشه انسان دوستانه و بزرگ منشانه فردوسی بزرگ در شاهنامه که به عنوان یکی از سه کتاب برتر ادبی جهان شناخته می شود .
و یا شخصیت های جهانی همچون : بوعلی سینا , خیام فیلسوف , ابوریحان بیرونی , جابربن حیان و . . . که تاثیری شگرف در دانش و تمدن و فرهنگ جهانی داشتند نشان از عدم نژاد پرستی ایرانیان و همچنین نشان از اندیشه جهانی ایرانیان دارد که در فراتر از مرزهای ایران زمین سیر میکند و میتواند جهانی را با اندیشه هزاران سال تمدن خود سیراب کند . با توجه به این نقاط بی بدیل فرهنگ ایرانی شایسته نیست که همچنان نقاط ضعف خود را حفظ کنیم و به نسلهای پس از خود نیز منتقل کنیم . پس بایستی هر انسان ایرانی خردمندی که به خرد و اندیشه نیک باور دارد , در این جنبش بزرگ دست به اقدامی سازنده بزند تا همگی دست در دست هم کشوری سربلند و سرافراز و فرهنگی جهان شمول و افتخار آفرین بنا سازیم .
با توجه به پژوهشهای اجتماعی که نویسنده این جستار انجام داده است برخی از عوامل ضعف در فرهنگ ایرانی را میتوان به شرح زیر تجزیه و تحلیل کرد که البته این موارد شامل عموم مردم نیک سرشت و سربلند ایران نمی شود :
1 ) تملق و چاپلوسی و بت ساختن از انسانها
2 ) ضعف در مطالعه و عدم شناخت از تاریخ
3 ) کاهش معیارهای اخلاقی
4 ) بی دقتی ما ایرانیان
مشکلات فرهنگی ما ایرانیان چیست ؟
با توجه به آنچه که در قبل آورده شده امروز نیازمند آن هستیم که مشکلات فرهنگی خود را نیز ریشه یابی کنیم و به درستی و به دور از هرگونه تعصب ملی آنها را شناسایی و در جهت بر طرف کردن آن گام برداریم . این امر شاید در دید نخست برای خواننده ای که عشق به سرزمین و فرهنگ مادریش دارد کمی ناخوشایند باشد ولی اگر با خرد و اندیشه ای درست به آن بنگریم خواهیم دید که نه تنها در جهت نفی فرهنگ غنی ایرانی نبوده است بلکه در جهت هرچه باشکوه تر شدن این فرهنگ و تمدن فراگیر نیز میتواند باشد . رشد و نمو و جهانی شدن هر فرهنگی از یک سو نیازمند به شناسایی نقاط ضعف آن فرهنگ و تلاش بر برطرف کردن آن دارد و از سوی دیگر محدود به یک مرز جغرافیایی نبودن . متاسفانه مورد نخست که برطرف کردن نقاط ضعف فرهنگ ایرانی است هنوز اقدامی جدی برای برطرف کردنش صورت نگرفته است ولی مورد دوم که محدود به مرزهای جغرافیایی نبودن است به شکلی بسیار درست و منطقی در فرهنگ ایرانی نهادینه شده است . چند نمونه از این جهان شمولی فرهنگ ایرانی به شرح زیر است :
* اندیشه سعدی بزرگوار که امروزه همچون ستاره ای بر سر درب سازمان ملل می درخشد :
بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهر
چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار
* اندیشه های تعامل بین ادیان که توسط مولانا جلال الدین محمد بلخی در 800 سال پیش بیان شد و دیدیم که در سال 2007 به عنوان مهمترین نیاز معنوی جهان امروز شناخته شد .چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار
* اندیشه های فراگیر و جهانی اشو زرتشت : کردار نیک , گفتار نیک , پندار نیک .
* اندیشه آزادی حقوق انسانها که امروز در منشور حقوق بشر سازمان ملل نهفته است بر پایه نخستین منشور آزادی انسانها توسط کوروش بزرگ بنا نهاده شده است .
* اندیشه انسان دوستانه و بزرگ منشانه فردوسی بزرگ در شاهنامه که به عنوان یکی از سه کتاب برتر ادبی جهان شناخته می شود .
و یا شخصیت های جهانی همچون : بوعلی سینا , خیام فیلسوف , ابوریحان بیرونی , جابربن حیان و . . . که تاثیری شگرف در دانش و تمدن و فرهنگ جهانی داشتند نشان از عدم نژاد پرستی ایرانیان و همچنین نشان از اندیشه جهانی ایرانیان دارد که در فراتر از مرزهای ایران زمین سیر میکند و میتواند جهانی را با اندیشه هزاران سال تمدن خود سیراب کند . با توجه به این نقاط بی بدیل فرهنگ ایرانی شایسته نیست که همچنان نقاط ضعف خود را حفظ کنیم و به نسلهای پس از خود نیز منتقل کنیم . پس بایستی هر انسان ایرانی خردمندی که به خرد و اندیشه نیک باور دارد , در این جنبش بزرگ دست به اقدامی سازنده بزند تا همگی دست در دست هم کشوری سربلند و سرافراز و فرهنگی جهان شمول و افتخار آفرین بنا سازیم .
با توجه به پژوهشهای اجتماعی که نویسنده این جستار انجام داده است برخی از عوامل ضعف در فرهنگ ایرانی را میتوان به شرح زیر تجزیه و تحلیل کرد که البته این موارد شامل عموم مردم نیک سرشت و سربلند ایران نمی شود :
1 ) تملق و چاپلوسی و بت ساختن از انسانها
2 ) ضعف در مطالعه و عدم شناخت از تاریخ
3 ) کاهش معیارهای اخلاقی
4 ) بی دقتی ما ایرانیان