bioshimi93
New member
مشکل دنیای امروز جوانان مشکل افسردگی است وسعت این مشکل تا حدی است که سازمان بهداشت جهانی امسال را سال مبارزه با افسردگی نامیده است امیدوارم مطالبی که گردآوری شده مفید باشد.به امید روزی که همه شاد و سرزنده باشند.:riz304::ad54ad:
افسردگی، علائم و راه کارهای درمان
وقتی از افسردگی سخن به میان می آید، تصویری از یک نوع بیماری عاطفی ـ روانی تداعی می شود. افسردگی، یکی از بیماری های شایع عاطفی است که موجب عدم لذت بردن از زندگی می شود. در واقع، فرد افسرده، دچار یک نوع عذاب روحی ای می شود که بر روابط اجتماعی و شخصی وی اثر منفی می گذارد و گاهی اوقات نیز
برگشت ناپذیر است.
بی حوصله بودن، پکر بودن، دَمَغ بودن، شکایت از خود، خودارزیابی پایین و در نتیجه، رفتارهایی از قبیل: گریه زیاد، خُلق اندوهگین، به فکر فرورفتن، خواب های آشفته دیدن، همچنین بی اشتهایی یا پرخوری و... از علائم ظاهری افسردگی به شمار می روند.
شناخت افسردگی
نشانه شناسی افسردگی در خلال تحوّل، متغیّر است. این تغییرپذیری از یک سو به عوامل تحوّلْ وابسته است و از سوی دیگر، بر ناهمگرایی هایی گسترده دیدگاه های متخصّصان . تاکنون درباره نشانه های افسردگی در کتاب ها و مجلات و رسانه های ارتباط جمعی جهان، مطالب گوناگونی نقل شده است، اما با توجه به تعاریف یاد شده از افسردگی، توجه به این نکته، مهم است که افسردگی، اقسام متفاوتی دارد، ولی آنچه در این جا به عنوان نشانه های افسردگی مطرح می شود، افسردگی عمومی است.
نشانه های کلی افسردگی و حالات مختلف شخص افسرده را می توان از چند جهت، مورد بررسی قرار داد:
الف ـ از جهت رفتار: بدون نیرو، خمیده، بدون تنش، کندی حرکات، ناآرامی، اضطراب عصبی، ساییدن دست ها به یکدیگر، و حالت چهره این افراد: غمگین، نگران، آویزان بودن گوشه های دهان، چین های عمیق، بی حالتی یا متغیّر و تنیده بودن چهره، شیوه حرف زدن آهسته، یکنواخت و کند، کاهش عمومی فعالیت تا حد بُهت زدگی، تغییرات اندک در سطح فعالیت، و وجود مشکلات زیاد در حلّ مسائل زندگی روزمره.
ب ـ از جهت هیجانی: احساس کوفتگی، ناتوانی، غمگینی، ناامیدی، فقدان رهاشدگی، تنهایی، گناه کاری، خشم، اضطراب و نگرانی، و بی احساسی یا احساس فاصله در برابر جهان پیرامون.
ج ـ از جهت زیستی (طبیعی): ناآرامی درونی، تحریک پذیری احساس آرامش در خلال روز، حساسیت نسبت به تغییرات جوّی، کاهش اشتها و وزن، دردها و ناراحتی های نباتی، سنگینی سر، دردهای معدوی، اختلال های هضمی، فشار خون و کمبود آهن.
د ـ از جنبه شناختی: داشتن بازخورد (دیدگاه و برداشت) منفی نسبت به خود (شخص خود، استعدادها و ظاهر خود) و نسبت به آینده (مثل تصور یک راه بن بست، و یک آینده تاریک)، بدبینی و انتقاد از خود، عدم اطمینان نسبت به خود، خودْبیمارپنداری، فقدان تخیّل، کندی فکر، مشکلات تمرکز، نشخوار فکری ادواری، انتظار تنبیه و فاجعه، افکار هذیانی، مانند ارتکاب گناه، بی کفایتی، سطح خواسته های نامنعطف، افکار منفی درباره زندگی بی نتیجه و بی هدف، و افکار خودکشی.
ه ـ از جنبه انگیزشی: انتظار شکست، کناره گیری و اجتناب از مسئولیت های خود، احساس فقدان کنترل و ناتوانی، احساس فزونی خواسته های دیگران، فقدان تمایل به پیشرفت، و کناره گیری تا حدّ میل به خودکشی یا افزایش وابستگی به دیگران.
با توجه به اوصاف یاد شده، افسردگی، قابل شناسایی و کنترل است؛ اما گاهی از نظر شدّت به درجه ای می رسد که فرد، قادر به کنترل آن نیست و نیاز به مراجعه به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. اما در پایان، رهنمودهایی در جهت درمان و بهداشت روانی افراد افسرده ارائه می شود. به امید آن که تمام انسان های روی کره زمین، بدون دغدغه روانی و جسمی، «شاد» زندگی کنند.
افسردگی، علائم و راه کارهای درمان
وقتی از افسردگی سخن به میان می آید، تصویری از یک نوع بیماری عاطفی ـ روانی تداعی می شود. افسردگی، یکی از بیماری های شایع عاطفی است که موجب عدم لذت بردن از زندگی می شود. در واقع، فرد افسرده، دچار یک نوع عذاب روحی ای می شود که بر روابط اجتماعی و شخصی وی اثر منفی می گذارد و گاهی اوقات نیز
برگشت ناپذیر است.
بی حوصله بودن، پکر بودن، دَمَغ بودن، شکایت از خود، خودارزیابی پایین و در نتیجه، رفتارهایی از قبیل: گریه زیاد، خُلق اندوهگین، به فکر فرورفتن، خواب های آشفته دیدن، همچنین بی اشتهایی یا پرخوری و... از علائم ظاهری افسردگی به شمار می روند.
شناخت افسردگی
نشانه شناسی افسردگی در خلال تحوّل، متغیّر است. این تغییرپذیری از یک سو به عوامل تحوّلْ وابسته است و از سوی دیگر، بر ناهمگرایی هایی گسترده دیدگاه های متخصّصان . تاکنون درباره نشانه های افسردگی در کتاب ها و مجلات و رسانه های ارتباط جمعی جهان، مطالب گوناگونی نقل شده است، اما با توجه به تعاریف یاد شده از افسردگی، توجه به این نکته، مهم است که افسردگی، اقسام متفاوتی دارد، ولی آنچه در این جا به عنوان نشانه های افسردگی مطرح می شود، افسردگی عمومی است.
نشانه های کلی افسردگی و حالات مختلف شخص افسرده را می توان از چند جهت، مورد بررسی قرار داد:
الف ـ از جهت رفتار: بدون نیرو، خمیده، بدون تنش، کندی حرکات، ناآرامی، اضطراب عصبی، ساییدن دست ها به یکدیگر، و حالت چهره این افراد: غمگین، نگران، آویزان بودن گوشه های دهان، چین های عمیق، بی حالتی یا متغیّر و تنیده بودن چهره، شیوه حرف زدن آهسته، یکنواخت و کند، کاهش عمومی فعالیت تا حد بُهت زدگی، تغییرات اندک در سطح فعالیت، و وجود مشکلات زیاد در حلّ مسائل زندگی روزمره.
ب ـ از جهت هیجانی: احساس کوفتگی، ناتوانی، غمگینی، ناامیدی، فقدان رهاشدگی، تنهایی، گناه کاری، خشم، اضطراب و نگرانی، و بی احساسی یا احساس فاصله در برابر جهان پیرامون.
ج ـ از جهت زیستی (طبیعی): ناآرامی درونی، تحریک پذیری احساس آرامش در خلال روز، حساسیت نسبت به تغییرات جوّی، کاهش اشتها و وزن، دردها و ناراحتی های نباتی، سنگینی سر، دردهای معدوی، اختلال های هضمی، فشار خون و کمبود آهن.
د ـ از جنبه شناختی: داشتن بازخورد (دیدگاه و برداشت) منفی نسبت به خود (شخص خود، استعدادها و ظاهر خود) و نسبت به آینده (مثل تصور یک راه بن بست، و یک آینده تاریک)، بدبینی و انتقاد از خود، عدم اطمینان نسبت به خود، خودْبیمارپنداری، فقدان تخیّل، کندی فکر، مشکلات تمرکز، نشخوار فکری ادواری، انتظار تنبیه و فاجعه، افکار هذیانی، مانند ارتکاب گناه، بی کفایتی، سطح خواسته های نامنعطف، افکار منفی درباره زندگی بی نتیجه و بی هدف، و افکار خودکشی.
ه ـ از جنبه انگیزشی: انتظار شکست، کناره گیری و اجتناب از مسئولیت های خود، احساس فقدان کنترل و ناتوانی، احساس فزونی خواسته های دیگران، فقدان تمایل به پیشرفت، و کناره گیری تا حدّ میل به خودکشی یا افزایش وابستگی به دیگران.
با توجه به اوصاف یاد شده، افسردگی، قابل شناسایی و کنترل است؛ اما گاهی از نظر شدّت به درجه ای می رسد که فرد، قادر به کنترل آن نیست و نیاز به مراجعه به کلینیک های روان شناسی و مشاوره است. اما در پایان، رهنمودهایی در جهت درمان و بهداشت روانی افراد افسرده ارائه می شود. به امید آن که تمام انسان های روی کره زمین، بدون دغدغه روانی و جسمی، «شاد» زندگی کنند.
آخرین ویرایش: