Anesthesia
Member
شکار،دختر است یا پسر؟
یافته هاى روانشناسى نشان مى دهند كه توسّل به خودنمایى و خودآرایى، در بین دختران رواج بیشتری دارد. همچنین تجربه ی بشرى نشان مى دهد كه در تصاحب قلبها، پسر، شكار است و دختر، شكارچى!
میل دختر به خودآرایى، از این حسّ شكارچى گرى او ناشى مى شود كه خداوند براى هدف متعالى «پیوند همسرى» در طبیعت و سرشت او نهاده است.
بدین سبب ، دستور پوشش براى دختران به اقتضاى طبیعت لطیف آنان، سختگیرا نه تر است. حال در این مقاله ، به بررسی دلیل این امر می پردازیم :
علّتِ بیشتر بودن پوشش قانونى دختران در جامعه و فرهنگ ما، منع كام جویى جنسى از آنان است كه قطعاً به دوام بیشتر كانون خانواده و صمیمیت و محبت و دلبستگى بیشتر آنها در زندگى مشترك آینده شان خواهد انجامید.
دختر و پسرى كه قبل از ازدواج، عفیفانه تر زیسته اند و ازدواجشان نخستین تجربه آنهاست ، خوشبختتر زندگى مى كنند. پس در واقع، دختران، با رعایت حدود پوشش، به سلامت زندگى آینده و سالمتر ماندن همسر آینده خود، كمك كرده اند و البته چنین خویشتندارى و عفافى از سوى پسران نیز تضمین خوبى براى زندگى آینده خود آنهاست.
شاید یك علّت اینكه جوانان امروز در جوامع غربى از ازدواج، گریزان هستند، همین باشد ؛ زیرا آنان ازدواج را براى خود، یك محدودیت مى دانند و اكثر كامجویى هاى آنها در غیر محیط خانواده و در غیر كادر رسمى و در جریان معاشرتهاى آزاد و در محیطهایى غیر از خانه انجام مى پذیرد. طبیعى است كه براى چنین كسانى، ازدواج، آغاز محرومیت است. برخلاف فرهنگ اسلامى كه در آن، ازدواج جوانان، پایان محرومیّت و آغاز یك زندگى نوین و نیز كانون محبّت و فضایى براى كمالجویى و پیشرفتِ دوشادوش است. براى رسیدن به چنین سعادتى است كه اسلام، به صورتى جدّى، مسلمانان را از دوستى با جنس مخالف، نهى مى كند.
اگر پسران و دختران آزاد باشند، اشباع مى شوند ؟
كسانى گفته اند كه اگر پسران و دختران آزاد باشند، اشباع مى شوند و عطش آنها كمتر مى شود ؛ امّا تجربه جوامع گوناگون، نشان داده است كه این چنین نیست. مگر چشمچرانى ها و روابط غیر قانونى و خشونت علیه زنان و ناامنى فضاهاى اجتماعى براى دختران و... در جوامع آزاد غربى، كمتر شده است؟ جسم سالم و روح زیبا و شخصیّت مطلوب اجتماعى، گوهرها و سرمایه هاى دختران و پسران جواناند. كدام انسان خردمندى بهترین سرمایه هاى خویش را در معرض استفاده هر كس و ناكس قرار مى دهد؟
به تجربه ثابت شده است كه هر محیطى كه در آن، رفت و آمد كمترى میان دو جنس بوده و پوشش صحیح و حریم خصوصى افراد رعایت شده، در آنجا، پسرها و دخترها هم احساس آرامش بیشترى داشته اند و در كار و تحصیل، موفقتر بوده اند.
آیا پوشش دختران، مانع رشد آنها است؟
پوشش مطلوب اسلام (بدون آنكه بر نوع خاصّى از پوشش، اصرار بورزیم)، براى دختر، مانع هیچگونه فعالیت فرهنگى و یا اجتماعى و اقتصادى و سیاسى نیست. آنچه موجب به هم ریختگى جامعه و فلج شدن نیروهاى فعال اجتماع مى گردد، آلودهشدن محیط كار و تحصیل و...، با آزاد گذاشتن لذّت جویى ها و چشمچرانى هاى مردان و میدان دادن به عشوهگرى ها و خودنمایى هاى دختران در محیط عمومى است.
اگر در محیط دانشگاه، دختران، خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشى نداشته باشند، بهتر درس مى خوانند، بهترفكر مى كنند و بهتر به سخن استاد گوش مى دهند . وقتى كه در كنار هر پسرى یك دختر آرایش كرده و با وضع نامتناسب (با كلاس و درس)، نشسته باشد ، جایی برای تمرکز و اندیشه باقی می ماند ؟
انصافاً كدام روش، التهاب را در دختران و پسران، كاهش مى دهد و به نفع آنهاست؟ و عقل، كدام را تصدیق مى كند؟
آیا اگر پسران ما در خیابان و كوچه و بازار و مدرسه و اداره و كارخانه و... با رفتارهاى فریبنده و سخنان و وعده هاى شعارگونه و غیر واقعى، دائماً در صدد یافتن دختران پاك و ساده و صمیمى جامعه باشند و هر بار، با فرو نشستن عشقهاى سطحى و خام شان به دیگرى رو كنند، آرامش و امنیّتى براى دختران ما خواهد ماند؟
به تجربه ثابت شده است كه هر محیطى كه در آن، رفت و آمد كمترى میان دو جنس بوده و پوشش صحیح و حریم خصوصى افراد رعایت شده، در آنجا، پسرها و دخترها هم احساس آرامش بیشترى داشته اند و در كار و تحصیل، موفقتر بوده اند.
تقریباً در تمامى فرهنگها و جوامع، دختر، هر اندازه متین تر و با وقارتر و عفیفتر حركت كند و خود را پوشیده تر نگه دارد و كمتر در معرض تماشاى بیگانگان قرار گیرد، بیشتر مورد احترام و ارزش پسر است. حتى افراد بى بندبار هم هنگامى كه سر عقل مى آیند و مى خواهند تشكیل خانواده بدهند، براى گزینش همسر، به دنبال دخترى پاك و عفیف كه تا قبل از آن با هیچ پسرى رابطه نداشته باشد، مى گردند.
اصولاً افراد پاك و عفیف كه به عفاف، شناخته شدهاند، از دسترس آزاد افراد منحرف و آلوده، به دور هستند.
قرآن مى فرماید: «رعایت حریم عفاف (در روابط اجتماعى) از سوى زنان، براى این است كه به عفاف و پاكى شناخته شوند و از آزار و اذیت بیماردلان، به دور باشند». (احزاب، آیه 59)
خودنمایى یا عرضه كردن خود به نامحرمان، از عزّت و شُكوه دختران مى كاهد و علاوه بر آنكه زمینه را براى نفوذ افراد آلوده و ارتباط با آنان فراهم مى سازد، پسران جوان را كه باید مظهر اراده و فعالیت و شجاعت و مردانگى و تصمیم باشند، به افرادى هوسباز، چشم چران وآلوده و بى اراده و ضعیف، تبدیل مى كند.
البته اگر دختران در روابط اجتماعى خود در اجتماعات عمومى لباس ساده بپوشند، كفش ساده به پا كنند و با چادر یا مانتو و روسرى مناسب به مدرسه و دانشگاه بروند، قطعاً خودشان هم آرامش روانىِ بیشترى خواهند داشت و بهتر درس مى خوانند.
چه قدر خوب است كه دختر جوان مسلمان، در اجتماع، آنچنان رفتار كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از او هویدا باشد و به این صفات، شناخته شود. تنها در این صورت است كه بیماردلان (كه به دنبال شكار مى گردند) از او مأیوس مى شوند.
این، تقریباً یك اصل همیشگى است كه پسران ولگرد، به دنبال دختران جِلف و سبك و خودنما مى گردند. اینگونه دختران، گویى وضع لباس و پوشش، راه رفتن و سخن گفتنشان، معنادار است و به زبان بى زبانى مى گویند: به من توجه كن! به سوى من نگاه كن! مرا تعقیب كن! و... درحالى كه عفاف و رفتار و حركات سنگین و با وقار دختر دیگر، مى فهماند كه دست تعرّض از این حریم، كوتاه است و هیچ پسرى جرئت نمى كند به او تعرّض یا بى احترامى كند.
دختران خوب جامعه ما، انصاف دهند كه آیا حقیقت، جز این است؟
بخش خانواده ایرانی تبیان
یافته هاى روانشناسى نشان مى دهند كه توسّل به خودنمایى و خودآرایى، در بین دختران رواج بیشتری دارد. همچنین تجربه ی بشرى نشان مى دهد كه در تصاحب قلبها، پسر، شكار است و دختر، شكارچى!
میل دختر به خودآرایى، از این حسّ شكارچى گرى او ناشى مى شود كه خداوند براى هدف متعالى «پیوند همسرى» در طبیعت و سرشت او نهاده است.
بدین سبب ، دستور پوشش براى دختران به اقتضاى طبیعت لطیف آنان، سختگیرا نه تر است. حال در این مقاله ، به بررسی دلیل این امر می پردازیم :
علّتِ بیشتر بودن پوشش قانونى دختران در جامعه و فرهنگ ما، منع كام جویى جنسى از آنان است كه قطعاً به دوام بیشتر كانون خانواده و صمیمیت و محبت و دلبستگى بیشتر آنها در زندگى مشترك آینده شان خواهد انجامید.
دختر و پسرى كه قبل از ازدواج، عفیفانه تر زیسته اند و ازدواجشان نخستین تجربه آنهاست ، خوشبختتر زندگى مى كنند. پس در واقع، دختران، با رعایت حدود پوشش، به سلامت زندگى آینده و سالمتر ماندن همسر آینده خود، كمك كرده اند و البته چنین خویشتندارى و عفافى از سوى پسران نیز تضمین خوبى براى زندگى آینده خود آنهاست.
شاید یك علّت اینكه جوانان امروز در جوامع غربى از ازدواج، گریزان هستند، همین باشد ؛ زیرا آنان ازدواج را براى خود، یك محدودیت مى دانند و اكثر كامجویى هاى آنها در غیر محیط خانواده و در غیر كادر رسمى و در جریان معاشرتهاى آزاد و در محیطهایى غیر از خانه انجام مى پذیرد. طبیعى است كه براى چنین كسانى، ازدواج، آغاز محرومیت است. برخلاف فرهنگ اسلامى كه در آن، ازدواج جوانان، پایان محرومیّت و آغاز یك زندگى نوین و نیز كانون محبّت و فضایى براى كمالجویى و پیشرفتِ دوشادوش است. براى رسیدن به چنین سعادتى است كه اسلام، به صورتى جدّى، مسلمانان را از دوستى با جنس مخالف، نهى مى كند.
اگر پسران و دختران آزاد باشند، اشباع مى شوند ؟
كسانى گفته اند كه اگر پسران و دختران آزاد باشند، اشباع مى شوند و عطش آنها كمتر مى شود ؛ امّا تجربه جوامع گوناگون، نشان داده است كه این چنین نیست. مگر چشمچرانى ها و روابط غیر قانونى و خشونت علیه زنان و ناامنى فضاهاى اجتماعى براى دختران و... در جوامع آزاد غربى، كمتر شده است؟ جسم سالم و روح زیبا و شخصیّت مطلوب اجتماعى، گوهرها و سرمایه هاى دختران و پسران جواناند. كدام انسان خردمندى بهترین سرمایه هاى خویش را در معرض استفاده هر كس و ناكس قرار مى دهد؟
به تجربه ثابت شده است كه هر محیطى كه در آن، رفت و آمد كمترى میان دو جنس بوده و پوشش صحیح و حریم خصوصى افراد رعایت شده، در آنجا، پسرها و دخترها هم احساس آرامش بیشترى داشته اند و در كار و تحصیل، موفقتر بوده اند.
آیا پوشش دختران، مانع رشد آنها است؟
پوشش مطلوب اسلام (بدون آنكه بر نوع خاصّى از پوشش، اصرار بورزیم)، براى دختر، مانع هیچگونه فعالیت فرهنگى و یا اجتماعى و اقتصادى و سیاسى نیست. آنچه موجب به هم ریختگى جامعه و فلج شدن نیروهاى فعال اجتماع مى گردد، آلودهشدن محیط كار و تحصیل و...، با آزاد گذاشتن لذّت جویى ها و چشمچرانى هاى مردان و میدان دادن به عشوهگرى ها و خودنمایى هاى دختران در محیط عمومى است.
اگر در محیط دانشگاه، دختران، خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشى نداشته باشند، بهتر درس مى خوانند، بهترفكر مى كنند و بهتر به سخن استاد گوش مى دهند . وقتى كه در كنار هر پسرى یك دختر آرایش كرده و با وضع نامتناسب (با كلاس و درس)، نشسته باشد ، جایی برای تمرکز و اندیشه باقی می ماند ؟
انصافاً كدام روش، التهاب را در دختران و پسران، كاهش مى دهد و به نفع آنهاست؟ و عقل، كدام را تصدیق مى كند؟
آیا اگر پسران ما در خیابان و كوچه و بازار و مدرسه و اداره و كارخانه و... با رفتارهاى فریبنده و سخنان و وعده هاى شعارگونه و غیر واقعى، دائماً در صدد یافتن دختران پاك و ساده و صمیمى جامعه باشند و هر بار، با فرو نشستن عشقهاى سطحى و خام شان به دیگرى رو كنند، آرامش و امنیّتى براى دختران ما خواهد ماند؟
به تجربه ثابت شده است كه هر محیطى كه در آن، رفت و آمد كمترى میان دو جنس بوده و پوشش صحیح و حریم خصوصى افراد رعایت شده، در آنجا، پسرها و دخترها هم احساس آرامش بیشترى داشته اند و در كار و تحصیل، موفقتر بوده اند.
تقریباً در تمامى فرهنگها و جوامع، دختر، هر اندازه متین تر و با وقارتر و عفیفتر حركت كند و خود را پوشیده تر نگه دارد و كمتر در معرض تماشاى بیگانگان قرار گیرد، بیشتر مورد احترام و ارزش پسر است. حتى افراد بى بندبار هم هنگامى كه سر عقل مى آیند و مى خواهند تشكیل خانواده بدهند، براى گزینش همسر، به دنبال دخترى پاك و عفیف كه تا قبل از آن با هیچ پسرى رابطه نداشته باشد، مى گردند.
اصولاً افراد پاك و عفیف كه به عفاف، شناخته شدهاند، از دسترس آزاد افراد منحرف و آلوده، به دور هستند.
قرآن مى فرماید: «رعایت حریم عفاف (در روابط اجتماعى) از سوى زنان، براى این است كه به عفاف و پاكى شناخته شوند و از آزار و اذیت بیماردلان، به دور باشند». (احزاب، آیه 59)
خودنمایى یا عرضه كردن خود به نامحرمان، از عزّت و شُكوه دختران مى كاهد و علاوه بر آنكه زمینه را براى نفوذ افراد آلوده و ارتباط با آنان فراهم مى سازد، پسران جوان را كه باید مظهر اراده و فعالیت و شجاعت و مردانگى و تصمیم باشند، به افرادى هوسباز، چشم چران وآلوده و بى اراده و ضعیف، تبدیل مى كند.
البته اگر دختران در روابط اجتماعى خود در اجتماعات عمومى لباس ساده بپوشند، كفش ساده به پا كنند و با چادر یا مانتو و روسرى مناسب به مدرسه و دانشگاه بروند، قطعاً خودشان هم آرامش روانىِ بیشترى خواهند داشت و بهتر درس مى خوانند.
چه قدر خوب است كه دختر جوان مسلمان، در اجتماع، آنچنان رفتار كند كه علائم عفاف و وقار و سنگینى و پاكى از او هویدا باشد و به این صفات، شناخته شود. تنها در این صورت است كه بیماردلان (كه به دنبال شكار مى گردند) از او مأیوس مى شوند.
این، تقریباً یك اصل همیشگى است كه پسران ولگرد، به دنبال دختران جِلف و سبك و خودنما مى گردند. اینگونه دختران، گویى وضع لباس و پوشش، راه رفتن و سخن گفتنشان، معنادار است و به زبان بى زبانى مى گویند: به من توجه كن! به سوى من نگاه كن! مرا تعقیب كن! و... درحالى كه عفاف و رفتار و حركات سنگین و با وقار دختر دیگر، مى فهماند كه دست تعرّض از این حریم، كوتاه است و هیچ پسرى جرئت نمى كند به او تعرّض یا بى احترامى كند.
دختران خوب جامعه ما، انصاف دهند كه آیا حقیقت، جز این است؟
بخش خانواده ایرانی تبیان