سم شناسی های 93 حرکت!!!!!!!!!!!
- نویسنده موضوع simin69
- تاریخ شروع
دوست خوبم از راهنماییهای صادقانه ت ممنونم.....عزیزم از کی شروع کردی؟آخه من خیلی استرس دارم همش میترسم وقت کم بیارم..بیوشیمی خیییییییلی حجمش زیاده و خلاصه مشکل اصلیم با بیوشیمیه...یعنی اگه سراسری سم شرکت میکردین تهران قبول میشدین با این رتبه؟
آخرین ویرایش:
noorolhoda
New member
راستش من خیلی دوست داشتم بیوشیمی قبول بشم.انقدر بیوشیمی خونده بودم که درس خوندن کنکورم شده بود شب کنکور! من سال 87 سم شناسی تربیت مدرس قبول شدم و ناشکری کردم نرفتم .زندگی ام شده بود بیوشیمی.بیوشیمی ساده است اگر باهاش دوست بشی.چطوری؟متابولیسمها رو با مداد رنگی روی کاغذ برای خودت بنویس دیگه یادت نمیره.کتاب دکتر احسانی هم که واقعا عالیه.روان و شیوا.من اگر خونه امونو دزد نزده بود فکرم سر جلسه سر جاش بودحالم بد نمیشد رتبه خوبی در رشته بیوشیمی میاوردم.قسمته دیگه....الان هم راضی ام دانشگاه نزدیکه.تهران بودنم کلی ارزش داره چون امکان تحصیل در شهرستان رو نداشتم.انشاالله شما هم قبول میشی.بیوشیمی رو از همین الان بخونی وقت کم نمیاری.فقط کافیه اراده کنی.
آخرین ویرایش:
ای وای عزیزم......چه اتفاق بدی واست افتاده،اما اینو بدون دوست خوبم حتما یه صلاحی تو کار بوده که بیوشیمی قبول نشدی...سم هم خیلی خوبه ....اگه من واست گذشتمو تعریف کنم اشکت در میاد..
من سال 82 که کنکور سراسری شرکت کردم رتبم شد 855 منطقه 3....اون سالا عشق پزشکی بودم و دارو..از 100 تا انتخابم 42 بیشتر نزدم،که 32 تاش پزشکی ها و دارو بودن..بعد تغذیه ها و فیزیوتراپی زدم و یه زیست میکروبیولوژی...تصمیم داشتم اگه همینارو قبول نشدم سال بعد شرکت کنم...اما نمیدونم چی شد ..چی شد که من تحت تاثیر حرف برادر و پسرعموم قرار گرفتم ، اونا گفتن مدیریت بزن الان بهترین آینده رو مدیریت داره و این حرفا..........
منم زیست و پاک کردم!!! و دقیقا بعد از فیزیوتراپی مدیریت بهداشت درمان دانشگاه ایران و انتخاب کردم و بعدشم چندتا مدیریت دیگه تهران...که همون اولین مدیریت و قبول شدم
هرروز و هر شب کارم گریه بود ..میرفتم سازمان سنجش و التماس میکردم محرومیت منو بردارین ( آخه روزانه قبول شده بودم و از کنکور 83 محروم بودم ) ..تا اینکه آذرماه که زمان ثبت نامه بهم اجازه دادن و با
از همون آذر شروع کردم و رتبم اون سال شد 1076..5 تا دارو زدم فقط و شروع کردم واسه کنکور 84..دیگه حس و حال درس و نداشتم و رتبم باز هم بدتر شد 1500...اولین انتخابمو زدم گیاهپزشکی تهران (که محل تحصیلش پاکدشت بود ،دانشکده ابوریحان ) به این خاطر که میخواستم نزدیک باشه و شب برگردم خونه.محل زندگیم ورامینه و نیم ساعته میرسیدم دانشگاه..
الان 4 سال از فارغ التحصیلیم میگذره و هنوز سودای درس و یه رشته خوب تو سرمه..ببخشید خیلی سرت و درد آوردم:riz513: واسم دعا کن دوست خوبم..یه دختر 4 ساله هم دارم و شرایطم یه کمی سخته:riz304:
noorolhoda
New member
دوست خوبم بیوشیمی رو خوب بخون.مطمئن باش با رتبه عالی یه دانشگاه خوب قبول میشی.:heart:
عاطفه نخعی
New member
سلام بچه ها .خدا رو شکر که همه خوبین . بالاخره طلسم شکسته شد و من از دیشب دوباره شروع به درس خوندن کردم .این 2 هفته تو راه و بیراه بیمارستان بودم خیلی 2 هفته بدی رو پشت سر گذاشتم .بازم خدا رو شکر که همه چی عاقبت به خیر بود.
3 فصل اول شیمی مورتیمر و خوندم اما هنوز مسائل پایان فصل مونده.
ضروریات هم یه 10 صفحه ای بیشتر نخوندم
با این حرکت لاک پشتی من عمرا که به نتیجه برسم.
3 فصل اول شیمی مورتیمر و خوندم اما هنوز مسائل پایان فصل مونده.
ضروریات هم یه 10 صفحه ای بیشتر نخوندم
با این حرکت لاک پشتی من عمرا که به نتیجه برسم.
Ana67
New member
:thanks::rose:
Ana67
New member
سلام.من کتابشو گرفتم.تو تابستون لغات مهمشو نوشتم.مرورش میکنم و متناشم میخونم