زمستانی سرد کلاغ غذا نداشت تا جوجه هاشو سیر کنه , گوشت بدن خودشو میکند
و میداد به جوجه هاش میخوردند
زمستان تمام شد و کلاغ مرد!
اما بچه هاش نجات پیدا کردند و گفتند:
آخی خوب شد مرد, راحت شدیم از این غذای تکراری!
این است واقعیت تلخ روزگار ما..!
آدم ها همه می پندارند که زنده اند.
برای آنها تنها نشانه ی حیات، بخار گرم نفس هایشان است!
کسی از کسی نمی پرسد: آهای فلانی! از خانه ی دلت چه خبر؟! گرم است؟ چراغش نوری دارد هنوز؟...