رفتارشناسی حیوانات ، حشرات ، گیاهان

مجید دیجی

مدیر بخش
این قسمت رو حتما بخونید .....

مورچه های درنده و گوشت خوار و تهاجم آنها:

این مورچه ها به قدری خوفناک هستند که نه فقط مورچه ها از دست آن ها فرار می کنند بلکه خرگوش ها و پرندگان و حتی سوسمارها و مارها و افعی ها از دست آن ها می گریزند.
مناطق زندگی این مورچه ها در آفریقای جنوبی و گویان ومکزیک و برزیل است، و انواع آن ها را علمای مورچه شناس به نام دوری لینی، جی تی نی لپتانی، لی نی و غیره می خوانند.
این مورچگان، در زندگی مورچه های دیگر، به منزله طوفان و گردبار در زندگی ما می باشند. وقتی که سپاه این مورچه که گوشت خوار است به حرکت در آمد، هیچ چیز را در معبر خود باقی نمی گذارد.
حرفه اصلی این مورچه ها چپاول است. برخلاف مورچگان معمولی، هرگز شهر نمی سازند و پیوسته صحراگرد هستند، همواره تخم ها و کرم های خود را از منزل به منزل دیگر منتقل می کنند.
سرعت حرکت این مورچه به قدری زیاد است که با سرعت حرکت یک اسب که با قدم های یورتمه دوندگی می کند برابری می نماید و به همین جهت در موقع چپاول، دسته های اکتشاف آن ها ده کیلومتر و پانزده کیلومتر و گاهی زیادتر پیشاپیش سپاه حرکت می کنند.
این مورچه با اینکه به کلی نابینا است در موقع حمله، حتی انسان ها را هم وادار به فرار می نماید، تا چه رسد به حشرات و جانوران کوچک که به طور حتم اگر فرار نکنند معدوم خواهند گردید.
سپاهیان این مورچه (وهمگی سپاهی هستند) به نظم و ترتیب کامل در صحرا حرکت می کنند. گاهی در صد ستون به موازات یکدیگر حرکت می نمایند و افسران آن ها (مورچه های درنده گوشت خوار دارای افسر هستند) در طرفین این ستون ها قرار می گیرند و به واسطه جثه بزرگی که دارند، به خوبی از سایرین تشخیص داده می شوند.
هروقت که سپاه این مورچه برای چپاول به حرکت در می آیند، دست کم چندین میلیون است، و ساکنان روستاهای آفریقای جنوبی و برزیل از پرواز دسته جمعی پرندگان و فرار خزندگان و جانوران کوچک، پیش بینی می کنند که مورچه درنده جلو می آید.
یگانه وسیله برای جلوگیری از تهاجم این مورچه آن است که اطراف قریه و یا خانه روستایی آتش بیفروزند،و گرنه حتی خندق های آب هم مانع از حمله این موچه نخواهد شد زیرا این موچه درنده و نابینا از آب هم ، می گذرد.
هر جانوری که قدرت حرکت نداشته باشد، اعم از پرنده و پستاندار و خزنده، در ظرف مدت قلیلی توسط این مورچگان درنده قطعه قطعه گردید و صبح استخوان های آنها باقی می ماند.
در روستاها و خانه های روستایی افریقای جنوبی اگر نتوانند به وسیله آتش جلوی این مورچه ها را بگیرند، و نیز اگر نتوانند که فرار کنند، ویا بیماری داشته باشند که نتوانند او را حرکت بدهند، یگانه چاره اینست که پایه های تخت خواب را در وسط چهار طشت و یا چهار کاسه که پر از سرکه باشد جا بدهد و ضمنا مواظب باشند که سقف اطاق شکاف و بریدگی نداشته باشد زیرا اگر دارای شکافی بود، مورچه ها از سقف روی بیمار خواهند افتاد. اما اگر شکاف نداشت چون نابینا هستند راه خود را گرفته و از دیوار دیگر پائین می آیند و می روند.ولی بهترین وسیله برای احتراز از خطر این مورچه، آتش افروختن و یا فرار کردن است.
شاخک های آن ها به قدری قوی است که حتی بعد از اینکه از بدن جدا شد طعمه خود را رها نمی نماید. سابقا بومیان افریقای جنوبی برای بخیه زدن زخم ها، از شاخک های این حشره استفاده می کردند، به این طریق که مورچه ها را وا می داشتند که دو طرف زخم را گاز بگیرند و بعد سرشان را قطع می کردند و شاخک هاراکه به شکل بخیه در زخم ها باقی مانده بودند بعد از اینکه زخم بهبود می یافت ، بیرون می آورند.وقتی که این مورچگان درنده به یک قریه حمله می نمایند، در آنجا هر چیز را که می جنبد، به استثنای نباتات، می خورند. ولی این فایده را دارند که سایر حشرات را نیز معدوم می نمایند. ساکنان قریه، بعد از رفتن مورچگان، وقتی که به آبادی مراجعت می کنند می بینند که آبادی از هر نوع حشره و گزنده پاک شده است.
طبعا حمله مورچگان درنده را نباید با حمله موریانه ها اشتباه کرد چون گاهی در مناطق جنوب افریقا، موریانه ها هم به روستاها حمله می کنند.
تفاوتی که این دو نوع حمله دارد آن است که این مورچگان جانوران را می خورند و موریانه ها اشیای چوبی را بلع می کنند،و دیگر اینکه حمله مورچه درنده، ظاهری و علنی است، در صورتی که حمله موریانه پنهانی و زیرزمینی می باشد.
مورچگان درنده هنگام حرکت در صحرا و یا حمله، اگر به یک خندق آب برسند، خود را به شکل گلوله می سازند، وطوری به هم می چسبند که یک گلوله بدون منفذ را تشکیل می دهند. در داخل یک گلوله، تخم ها و کرم ها قرارا داده شده و آن وقت به وسیله شنا، تخم ها و کرم های خود را به آن طرف آب می رسانند.
ولی از نهر ها و رودخانه های سریع السیر نمی توانند عبور نمایند زیرا سرعت جریان آب آن ها را با خود می برد و بالاخره غرق می نماید.شکارچیانی که در صحرا هنگام حمله این مورچه در خواب باشند، بعید نیست که بر اثر هجوم مورچگان به قتل برسند زیرا این مورچه دائما دسته های اکتشاف را به طرف خط سیر خود می فرستد که مبادا جنبنده ای از نظر او پنهان بماند.
 

fateme5

New member
صرفه جویی :

یکی از مهمترین صفت در زنبور عسل صرفه جویی می باشد که با رشد فصلی ارتباط نزدیک دارد و صرفه جویی در نژادها تفاوت های زیادی دارد مثلاً نژاد ایتالیایی اصلاح شده آمریکا عموماً افراط گر در صورتی که در نژاد اناتولی بسیار صرفه جوتر از کارنیولان است . صرفه جویی صفتی است که در اسرینهای مدرن وجود ندارد . هرچه صفت صرفه جویی در نژادهای زنبور عسل بالا باشد تولید عسل بالا می رودوهمچنین برعکس.




سلام
این صرفه جویی چطوریه؟ یعنی مثلا چیکار میکنن که بهشون میگن صرفه جو؟؟
 

مجید دیجی

مدیر بخش
نظام های حاکم بر جامعه مورچگان:
نظام کشاورزی،نظام برده داری،نظام استثمارگر و راهزن

نظام کشاورزی:

عده ای از مورچه ها با نگه داری مواد گیاهی و انبار کردن آنها زندگی می کنند. از برگ گیاهان گرفته تا دانه های گیاهی.تعدادی از دانشمندان حشره شناس اعتقاد دارند که این نوع مورچه ها در تکثیر گیاهان از طریق انتقال دانه ها به نواحی مساعد دخالت مستقیم دارند.این جامعه از مورچه ها بیشتر در عمق جنگل ها زندگی می کنند و برگ های درختان و گیاهان را قطعه قطعه نموده و به داخل شهر خود می برند.
نظام برده داری:

مورچه های قرمز رنگ،دارای نظام برده داری هستند ومورچه های دیگر را ربوده و آنها را در شهرهای خود به صورت فردی و جمعی به کار وامی دارند.برای این کار از تله های گوناگون استفاده می کنند.برای مثال مقداری از گیاهان مورد علاقه مورچه ها را در قسمتی جمع و پراکنده می سازند و خود در زیر آن انتظار می کشند.
نظام استثمارگر و راهزن:

تعدادی از مورچه ها از طریق راهزنی و خارج ساختن غذاهای مورچه های دیگر زندگی می کنند آنها در سر راه دیگر مورچه هایی که چیزی را به طرف شهر می برند قرار می گیرند و دو یا سه تایی بر سر مورچه حامل ریخته وبا کمی زدو خورد و جدال طعمه را از چنگ مورچه حامل درآورده وپا به فرار می گذارند.مورچه های حامل مدتی گیج و حیران به این طرف و آن طرف می دوند و سرانجام راه خود را میگیرند و می روند.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
وسایل ارتباط ویافتن راه
یکی از مسائلی که همواره مورد توجه مورچه شناسان بوده،این است که مورچه با اینکه بینایی ندارد(زیرا چشم مورچه خیتی ضعیف است)چگونه در لانه یا در خارج از لانه دوست ودشمن خود را تشخیص می دهد.
دوشیزه دل فیلد انگلیسی که سالیان درازی از عمر خود را وقف این کار کرده(تا بداند این حشره چگونه دوست ودشمن را می شناسد و راه خودرا پیدا میکند)میگوید که حس شامه در مورچگان خیلی قوی است وهر چه هست مربوط به حس شامه می باشد
اما این حس شامه،برخلاف ماکه نوع بشریم ،در بینی مورچه نیست بلکه مرکز حس شامه،شاخک های او ومخصوصا قسمت انتهایی شاخک می باشد0قسمت انتهایی شاخک های مورچه دارای عضو مخصوصی است که به نوبه خود به چندین بند قسمت می شود،وهفت بند اخر این عضو،مرکز حس شامه می باشد
هریک از این بندها مخصوص بوئیدن یک رایحه است:مثلا رایحه خانه به وسیله بند اخر استشمام میگردد.رایحه کارگران بالغ(مورچگان خنثی) که به سن بلوغ(برای کارگرای)رسیده اند به وسیله بند ماقبل استشمام می شود.همچنین رایحه رد عبور مورچه های دیگر،که در رفقای خود روی زمین باقی میگذارند به وسیله بند سوم نرسیده به اخر بوئیده می شود.
وقتی که اخرین بند این عضو راقطع می کنند،مورچه دیگر نمی تواند منزل خود را پیدا کند چون نمی تواند بوی منزل خود را استشمام نماید ودر نتیجه وارد خانه دیگری می شود واز طرف سکنه محلی دیگر به قتل می رسد.
وقتی که بند مخصوص رایحه رد عبور مورچگان را قطع می کنند، مورچه دیگر نمیتواند راه خود را پیدا کند وسرگردان میشود.در یکی از بندها، حس بوییدن ملکه متمرکز گردیده به طوری که اگر آن بند را قطع کنند، مورچه دیگر قادر نیست که وجود ملکه را احساس کند وپس از آن هیچ توجهی به ملکه ندارد،به او غذا نمی دهد و درصدد نظافت او بر نمی آید.
یکی دیگر از این بندها، مخصوص تشخیص دوست و دشمن است و اگر آن را قطع کنند، دیگر مورچه نمی تواند رایحه دوست و دشمن را تشخیص بدهد،انواع مختلف باهم مخلوط میشوند ، بدون اینکه باهم بجنگند.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
اگر یک مورچه در خارج از لانه به جهانی مجروح و علیل شود، کسانی هستند که ممکن است با مهر و محبت او را به لانه ببرند و مورد پرستاری قرار بدهند و هرگاه ملکه مجروح گردد ده ها مورچه مدت چندین هفته او را نوازش می کنند و سعی می نمایند که جراحات او را معالجه نمایند، هرگاه ملکه مزبور بر اثر جراحت بمیرد تا چندین روز از کنار لاشه او جدا نمی شوند و کماکان آن را می لیسند و مثل این است که نمی توانند دل از او بکنند.
این ترحم و احسان که در زندگی مورچه و از طرف بعضی از آنها دیده می شود، بر خلاف قوانین کلی طبیعت است.
چون در زندگی موجودات دیگر، غیر از انسان و مورچه و تا اندازه ای زنبور عسل و موریانه، رحم و عطوفت دیده نمی شود.
ما انسان ها هم که رحم و عطوفت داریم، ناشی از اعتقادات مذهبی است، و می خواهیم بدین وسیله، سرمایه ای جمع کنیم که در آخرت به درد ما بخورد و یا بر طبق عقاید مذهبی در زمان حیات به ما پاداش بدهند.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
مورچه نساج
مورچگان نساج، لانه های خود را به وسیله نساجی به وجود می آورند. رسم آنها این است که ابتدا مکان لانه را (بین درختان) در نظر می گیرند و بعد برگ ها را یکدیگر نزدیک می کنند. هرگاه بین برگ ها فاصله زیاد باشد و نتوانند آنها را به دست بیاورند، پل می سازند. به این طریق که یکی از مورچگان محکم به شاخه درخت می چسبند و مورچه دیگر خود را به او می چسباند و مورچه سوم به مورچه دوم می چسبد و به همین ترتیب.
معلوم نیست که مورچه نخستین که به شاخه درخت چسبیده، دارای چه نیروئی است که تمام این مورچه ها را نگاه می دارد. ولی بلاخره این پل به وجود می آید و مورچگان دیگر از روی آن می گذرند و برگ هایی را که آن طرف واقع شده به برگ های این طرف نزدیک می نمایند.
بعدا، یکی از مورچگان می رود و یک کرم (یعنی لارو) را که مشغول تنیدن است می آورد. این کرم که به تنیدن پیله خود مشغول بود ناچار است که از ایجاد پیله صرف نظر نماید و روی برگ ها که به هم نزدیک شده تار بتند.
این روش مورچه که به وسیله یک کرم در صدد بافندگی بر می آید، با روش ما که به وسیله کرم ابریشم و یا دوک های پارچه بافی مبادرت به نساجی می کنیم هیچ فرق ندارد.
ما هیچ یک از موجودات جاندار (غیر از انسان) را سراغ نداریم که بتواند به وسیله ابزار، کاری انجام بدهد،اما در زندگی مورچه این عمل را می بینیم.
هنگامی که مورچه ای مجروح می شود باز هم به وسیله ی همین ابزار، مورچه های دیگر درصدد بر می آیند که زخم آن مورچه را پانسمان کنند. لذا یکی از لاورها را می گیرند و آن را اطراف بدن مورچه مجروح می گردانند تا نوارهای آن روی زخم پیچیده شود.
مورچه هایی که مخزن آذوقه هستند
در سرزمین«کلرادو» واقع در آمریکا، یک نوع مورچه زندگی می کند که شاخه های فراوان دارد و درجه تمدن این مورچه هنوز به پای دیگران نرسیده و نمی تواند زراعت و نساجی کند و حتی قادر نیست که آذوقه برای روزهای مبادا در لانه ی خود ذخیره نماید.
غذای این مورچه از شیره مخصوصی است که بلوط مخصوصی که در «کلرادو» هست بیرون می آید. بعضی از این مورچه ها به قدری از این شیره می مکند که حجم شکم آن ها چند برابر می شود، آنگاه به لانه خود می روند و در آنجا مورچگان دیگر، سعی می کنند که بر حجم شکم آن ها بیفزایند، یعنی هرچه شیره مکیده اند در شکم آن ها خالی می نمایند.
در نتیجه، مورچه های مزبور شبیه به انگور درشت تیره رنگ می شوند که پر از شیره است. آن ها به وسیله دست های خود از سقف لانه آویزان می گردند و حتی دو سه روز بعد از مرگ خود، هنوز به سقف آویزان هستند و دیگران هر وقت که بخواهند آذوقه خود را جمع آوری و ذخیره کنند، آن را در شکم مورچه که در واقع خیک جاندار است جا می دهند.
ما نمی توانیم بفهمیم که این مورچه به چه دلیلی این زحمت را تحمل می نماید و چرا در تمام عمر با آن شکم متورم، از سقف لانه آویزان می شود.آیا از این عمل نشئه و کیف مخصوصی را ادراک می نماید، و یا این عمل نشان بزرگی و اولویت و سروری است.
هرگاه یکی از این خیک های جان دار برحسب تصادف از سقف لانه جدا شود و به زمین بیفتد کسی به کمک او نمی رود . آن قدر دست و پا می زند تا وقتی که بمیرد. عجب آنکه بعد از اینکه روی زمین افتاد، دیگر مورچگان نمی روند تا شیره او را بمکند، در صورتی که وقتی این مورچه از سقف لانه آویزان است برای خوردن شیره شکم او خیلی علاقه به خرج می دهند.
ما عملا هیچ وسیله ای برای پاسخ به این سوالات نداریم، کما اینکه برای فهم سایر مسائل مربوط به زندگی این جانور نیز دارای وسیله نمی باشیم. اگر کسی در زندگی ما نیز دقیق شود از این وقایع زیاد خواهد دید.
یک نفر رئیس و فرمانده تاوقتی که بر مسند ریاست نشسته، وجودش عزیز است و همه به او احترام می گذارند. ولی همین که از ریاست افتاد صمیمی ترین دوستان وی ممکن است به او پشت کنند و اگر او را در خیابان ببینند ممکن است روی خود را برگردانند که مبادا ناچار شوند با او اظهار آشنایی نمایند.
مادر زندگی کوچک و محدود خویش بارها این تجربه را کرده ایم و لذا بعید نیست که در زندگی این مورچه نیز، تا وقتی که خیک جاندار به سقف چسبیده، به جهاتی دارای عزت و احترام باشد و همین که به زمین افتاد یک باره آن منزلت و احترام از بین می رود.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
اسرار وعجایب مورچه ها
قوای حیاتی مورچه به قدری زیاد است که اگر سر یک مورچه را قطع نمایید تا 20 روز دیگر زنده می ماند و در تمام این مدت روی دست و پای خود ایستاده و زمین نمی افتد. و انگار که هیچ اتفاقی نیفتاده است راه خود را می گیرد و به طرف لانه می رود و در همان حال اگر یکی از رفقا به او برسد و درخواست غذا نماید بدون تاخیر در دهان او غذا می ریزد. ( البته من نمی دونم چطور با سربریده این کار می کنه )
مورچه هیچ نوع بیماری ندارد و به قدری در مقابل مرگ مقاومت می کند که اگر آنها را 8 روززیر آب نگه دارید بازهم زنده می مانند.اگر 100 روز به آنها غذا نرسد مشروط بر اینکه قدری رطوبت در لانه آنها وجود داشته باشد تا یکصد روز و زیادتر زنده می مانند. ( البته یک نوع قارچ وجود دارد که در مغز این حیوان رشد می کند و نوشتن این مطلب توست یک دانشمند مورچه شناس اشتباه بوده )
دیده شده است که مورچگانی که گرسنه مانده اند در روز هفتادم و هشتادم و نودم هنوز مقداری از غذای خود را به وسیله کیسه در دهان دیگران ریخته اند که بتوانند رفقای خود را نجات بدهند.
متوسط عمر مورچه ها 4 سال است و بلندترین صدا را در بین موجودات دارند.
هرگز در لانه مورچه بین دو مورچه که از یک شهر هستند جنگ در نمی گیرد.آنها هرگز حس ملیت و برادری را فراموش نمی کنند.
تنها چیزی که در مورچه اثر می کند سرما است که آنها را به قتل نمی رساند و فقط می خواباند و لذا قوای آنها را برای بهار سال دیگر، محفوظ می دارد. ( ابته من باز هم این موضوع رو قبول ندارم ... )
 

farshad25

New member
بسیاربسیار جذاب و دوس داشتنی

ممنون محمد عزیز اگه ممکنه رفتارشناسی درندگان مثل ببر و شیر روهم مورد بحث قراربده:motat:
 

مجید دیجی

مدیر بخش
ای کاش این پستی که الان می نویسم رو در ابتدا قرار داده بودم ....

عملکرد ارتباطات

درحالیکه تعداد انواع روشهای ارتباطی به تعداد انواع رفتارهای اجتماعی است ، بعضی عملکردها به صورتی خاص مورد بررسی قرار گرفته اند . آنها عبارتند از :

فعل و انفعالات مشاجره ای :

هرچیزی که بصورت رقابتی و تهاجمی بین حیوانات انجام شود. گونه های بسیار زیادی هستند که تهدیدات مشخصی را در زمان مبارزه بر سر غذا ، جفت و یا منطقه زندگی نشان می دهند ؛ بیشتر آواز پرندگان عملکردهایی اینچنین دارند. اغلب در این حالت یک نمایش فرمانبرداری هماهنگی وجود دارد که اگر حیوان تهدید شده ، تسلط اجتماعی مهاجم را تایید کند آنرا انجام می دهد؛ این کار برای پایان دادن به تجاوز مهاجم تاثیر داشته و در این جدل موجب عدم دسترسی نامحدود حیوان مسلط به منابع می گردد. بعلاوه، بعضی گونه ها دارای حرکاتی مرتبط می باشند که برای نشان دادن پذیرش حضوردیگران توسط حیوان مسلط انجام می شوند.

مراسم عشق ورزی :

به علائمی گفته می شود که یک جنس برای جلب توجه یا حفظ توجه جنس مستعد و یا برای پیوند جفتها انجام میدهد. انجام این کار مستلزم حرکات مکرر بخشهای بدن، انتشار بو و یا صداهایی است که مختص اعضای آن گونه می باشد لذا مانع جفتگیری اعضای گونه ای خاص با گونه های نازای دیگرمی گردد. حیواناتی که بصورت جفتهایی پایدار هستند اغلب دارای نمایشهایی همانند می باشند که جفت ها برای هم انجام می دهند و نمونه های معروف عبارت اند از: اهدای متقابل علف بوسیله شانه به سرها که Julian Huxley آن را مورد مطالعه قرار داده و نیز نمایش شادمانی که بسیاری از گونه های غازها و پنگوئــن ها در لانه هایشان انجام می دهند .

علائم مربوط به غذا:

بسیاری از حیوانات بانگ غذا سر می دهند تا بدینوسیله توجه جفت ، بچه هایشان و یا اعضای یک گروه دسته اجتماعی را به یک منبع غذایی جلب کنند.هنگامیکه والدین به تغذیه بچه هایشان مشغولند این بچه ها اغلب درخواست پاسخ میکنند( بخصوص هنگامیکه بچه های زیادی در یک لانه یا میان زباله ها وجود دارد. مثلاً این حالت در بین پرندگان آوازخوان دیررس – جوجه هایی که مدت زیادی توسط مادر تغذیه می شوند- وجود دارد). شاید دقیق ترین علامت مربوط به غذا ، زبان رقص زنبورهای عسل باشد که Karl von Frisch آنرا مورد بررسی قرار داده است اگرچه در حال حاضر توضیحات او مورد بحث قرار گرفته است.

اصوات هشداردهنده :

علائمی است که هنگام وجود خطر شکارچی ایجاد می شود و به اعضای گروه امکان می دهد (و اغلب به اعضای سایر گروه) تا فرار کرده ، بی حرکت شده و یا برای کاهش احتمال حمله به گرد هم آیند.

فرا ارتباطی :

به علائمی گفته می شود که معنی پیامهای بعدی را تغییر می دهد. بهترین نمونه آن حرکات صورت در سگها است که نشان میدهد علامت تهاجمی بعدی به جای پیش در آمد تهاجم واقعی ، بخشی ازبازی محسوب می شود.

▪ ارزیابی ارتبــــاط

اهمیت ارتباط از این نظر آشکار می گردد که حیوانات دارای اجزای حساسی در بدن خود می باشند که انجام ارتباط را تسهیل می کند. آنها شامل بعضی ساختارهای بسیار جالب در عالم حیوانات می باشند مانند دم طاووس. به نظر می رسد نه تنها اندام موجب آواز پرندگان است بلکه ساختارهای مغز نیز کلاً جهت تولید آواز اختصاص یافته اند. حتی نقطه قرمز روی منقار گاکی شمالی و عمل خم شدن آن که بسیار عادی اما ویژه این حیوان است ، نیاز به توضیحات تکاملی دارد.

برای توضیح مورد نیاز ، دو جنبه وجود دارد:

۱) تعیین مسیری که بوسیله آن حیوانی که فاقد ویژگی یا رفتارمربوط است آنرا بدست آورد.
۲) شناخت فشاری سازش پذیر به منظور رشد ساختارهایی از حیوان که موجب تسهیل ارتباط ، صدور پیامهای ارتباطی و پاسخ به آنها می شود.

تاثیر عملی بر روی اولین گروه از این مشکلات توسط Konrad Lorenz و سایر رفتار شناسان قبلی انجام شد. آنها با مقایسه گونه های مرتبط بصورت گروهی ثابت نمودند حرکات و اجزای بدن که به شکل ابتدایی و و فاقد عملکردهای ارتباطی هستند می توانند در بافتی قرار بگیرند که عمل ارتباط برای یکی از والدین یا هردوی آنها بوجود آید و نیز می توانند به شکل مدلی تخصصی تر و دقیق تر تکامل یابند. مثلاً Desmond Morris با مطالعه بر روی گونه ای از سهره نشان داد که تمیز کردن بدن با منقار بصورت یک پاسخ در بین یک سری از گونه ها دیده می شود اما این کار در برخی از گونه ها به شکل علامت عشق ورزی تبدیل شده است.

دومین گروه از مشکلات بحث انگیزتر است. رفتارشناسان قدیمی بر این باور بودند که کلاً ارتباط بصورت دائمی در گونه ها وجود دارد اما این امر نیازمند فرآیند انتخاب گروه است که گمان می رود به صورت دقیق در تکامل حیوانات دارای جفتگیری غیر ممکن باشد. این یک روان آگاهی اساسی در زیست شناسی اجتماعی بشمار می رفت یعنی شاید رفتاریکه یک گروه از حیوانات انجام می دهند از فعالیت فشارهای گزینشی که صرفاً بر روی افراد آن گروه اعمال می شود ناشی شده باشد. بحث بسیار مهمی که در مورد ارتبـاط توسط John R. Krebs و Richard Dawkins انجام گرفته ، نظریه ای را به عنوان فریادهای هشدار دهنده و علائم عشق ورزی در مورد تکامل چنین ارتباطات به ظاهر ایثارگرانه و متقابل بوجود می آورد که هنگام گزینش افراد گروه نمایان می شود. این فرضیه منجر به این نتیجه گیری می شود که شاید ارتباطات همیشه قابل اعتماد نباشند (در واقع نمونه های واضحی وجود دارند که این نظریه را نفی می کنند مانند آنچه که در تقلید می بینیم).

احتمال وجود ارتباطات غیرقابل اطمینان پایدار و تکاملی موضوعی مورد اختلاف می باشدمخصوصاً Amotz Zahavi معتقد است این حالت در مدت زمان طولانی نمی تواند وجود داشته باشد.زیست شناسان اجتماعی نیز با تکامل ساختارهایی که بیش از حد معمول علامت می دهند سرو کار دارند مانند دم طاووس. به احتمال زیاد این علائم می توانند فقط در نتیجه گزینش جنسی نمایان و فرآیند واکنش مثبتی را ایجاد نمایند که با بزرگنمایی یکی از خصوصیات مزیتی را در رقابت انتخاب جفت بوجود می آورد.

ارتباط و درک

رفتارشناسان و زیست شناسان اجتماعی از نظر تعداد پاسخهای خودکاری که حیوانات به محرکها نشان می دهند به بررسی ارتباطات حیوانات پرداخته اند آنها این تحقیق را بدون توجه به درک معانی علائم دریافتی و ارسالی توسط حیوانات انجام داده اند. این موضوع یک سوال کلیدی در ادراک حیوانات است . برخی سیستمهای علامت دهنده وجود دارند ظاهراً نیازمند ادراک بیشتری هستند. یکی از این نمونه هایی که شدیداً مورد بررسی قرار گرفته استفاده از فریادهای هشداردهنده در میمونهای وروت است. Richard Seyfarth و Dorothy Cheney ثابت کردند که این حیوانات در حضور شکارچیان مختلف ، علائم متفاوتی از خود نشان می دهند پلنگها، عقابها و مارها و سایر میمونها که صداها را دریافت می کنند پاسخهای مناسبی از خود نشان می دهند . اما این توانایی در طول زمان ایجاد می شود و تجربیات افراد ارسال کننده صدا مورد توجه قرار می گیرد. فرا ارتباط که در بالا به آن اشاره شد نیز ظاهراً به فرآیند ادراکی پیچیده تری نیاز دارد.

ارتباط حیوانات و رفتار انسان

موضوع مورد بحث دیگر محدوده ای است که در آن انسان دارای رفتاری شبیه ارتباط حیوانات می باشد، یا این که آیا تمامی چنین ارتباطی در نتیجه توان زبانی ما ناپدید می شود. برخی از اجزای بدن ما مثل ابروها ، ریش و سبیل ، صدای کلفت مردها و شاید سینه خانمها به میزان بسیار زیادی برای تولید علائم شکل گرفته اند. رفتار شناسانی بر این باورند که حالتهای صورت از قبیل خنده ، اخم و حرکتهای ابرو هنگام استقبال ، علائم ارتباطی و جهانی انسان هستند که می توان آنها را با علائم مشابه در سایر موجودات نخستین مرتبط دانست. با توجه به تأخر مشخصی که به وسیله آن زبان گفتاری شکل گرفته است احتمال دارد ارتباطات غیر کلامی انسان شامل تعدادی از پاسخهای غیر ارادی باشد که با ارتباطاتی که ما در سایر حیوانات مشاهده می کنیم منشاء مشابهی دارند.

انسانها اغلب برای رفتار با حیوانات به دنبال علائم ارتباطی حیوانات تقلیدگر هستند. مثلاً گربه ها دارای پاسخهای مرتبط آرامی ازجمله شامل بستن چشمهایشان می باشند ؛ انسان هم اغلب برای ایجاد ارتباط ، چشمهایش را به طرف یک بچه گربه می بندد. نوازش و مالش فرزندان حیوانات همگی اعمالی هستند که شاید از الگوهای طبیعی ارتباطات میان گونه ای بوجود آمده است.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
ارتباط صوتی نهنگ ها


377094_123.jpg

تحقیقات نشان می‌دهد نهنگ‌های شاخدار ساکن آبهای قطب شمال که مشاهده آنها در اصل سبب پیدایش افسانه جانور موسوم به تک شاخ یا "یونیکورن" شده است، همانند انسانها هر کدام یک صدای کاملا منحصر به فرد دارند. :1dco2x0p1lilzhfpg1t

به گزارش سایت اینترنتی "لایوساینس"، همانگونه که انسانها می‌توانند به طور مثال از پشت خط تلفن صدای اقوام خود را شناسایی کنند، نهنگهای تک شاخ موسوم به "ناروال"(‪ (Narwhale‬نیز هر کدام دارای صداهای مشخصی هستند و از این صداها برای شناسایی یکدیگر و یا یافتن اقوام خود در فواصل دور، استفاده می‌کنند:1dco2x0p1lilzhfpg1t.

تحقیقات پیشین دانشمندان نشان داده بود که پستانداران آبزی از سیگنالهای صوتی برای ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند و حتی نهنگهای ساکن هر منطقه دارای لهجه خاص خود هستند اما در این مطالعات هیچگاه به صدای متمایز هر کدام از این حیوانات توجه نشده بود.

دانشمندان اقیانوس‌شناسی "وودز هول" در مطالعه‌ای جدید با استفاده از تجهیزات صوتی دیجیتالی به ضبط صدای دو نهنگ ساکن در خلیج "آدمیرالتی" در جزیره "بفین" در شمال کانادا پرداختند.

دانشمندان در این مطالعه تجهیزات ضبط صدا را به بدن نهنگها متصل کردند و بدین‌ترتیب موفق شدند برای نخستین بار صدای نهنگهای مشخص را حین حرکت آنها ثبت کنند.

بررسی صداهای ضبط شده این دو نهنگ نشان داد هر کدام آنها دارای صداهای کاملا متمایزی از یکدیگر، شامل سوتها و اصوات منقطع هستند و از این صداهای متمایز برای ارتباط با یکدیگر استفاده می‌کنند.

دانشمندان در مطالعات قبلی نیز متوجه شده بودند که دلفینهای موسوم به "پوزه بطری" هر کدام از صوتهای متمایزی برای تماس با اطرافیان خود استفاده می‌کنند که آن مطالعات نخستین شواهد وجود این قبیل تماس صوتی میان جانداران دندان‌دار، محسوب می‌شود.

هر چند در مورد نهنگ‌های شاخ‌دار قطبی نسبتا اطلاعات کمتری در دست است، اما دانشمندان عقیده دارند این جانداران نیز مانند سایر انواع نهنگها احتمالا از حس شنوایی بسیار قوی برخوردارند.

طول شاخ مارپیچ نهنگ‌های شاخ‌دار که تنها در آبهای قطبی زندگی می‌کنند به بیش از ‪۱/۸‬متر می‌رسد. این پستانداران در گروه‌های بزرگ گاه هزاران کیلومتر در اقیانوسها مهاجرت می‌کنند.

جامعه این نهنگ‌ها معمولا دارای گروه‌های کوچکتر است که در اشکالی منظم در دریا جابه‌جا می‌شوند و احتمالا هر کدام با صدای منحصر به فرد خود، با سایر اعضای گروهشان ارتباط برقرار می‌کنند.

گزارشی از این مطالعه در شماره سپتامبر ‪۲۰۰۶‬نشریه "جامعه صوتی آمریکا" به چاپ رسیده‌است.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
خفاشها

من قبلا زیاد در مورد خفاش ها نوشتم ... این مطلب رو فقط اضاف می کنم ...


bat2.jpg


خفاشها از پرندگان مهاجر در هنگام شب تغذیه می‌کنند....

درحالی که تا پیش از این تصور می‌شد اغلب خفاشها از حشرات تغذیه کرده و تنها بعضی از آنها از خون دیگر حیوانات تغذیه می‌کنند، هم‌اکنون دانشمندان برای نخستین بار عادت برخی انواع خفاشهای بزرگ به شکار پرندگان کوچک را شناسایی کرده‌اند.

به گزارش خبرگزاری رویترز، گروهی از محققان اسپانیایی به شواهد جدیدی دست یافته‌اند که نشان می‌دهد یک گونه بزرگ خفاش، پرندگان کوچکی را که شب هنگام بر فراز دریای مدیترانه پرواز می‌کنند، شکار کرده و می‌خورند.

محققان مرکز تحقیقات علمی شهر "سویل" اسپانیا اعلام کردند خفاشهای بزرگ موسوم به "نیکتالوس لاسیوپتروس" که طول بالهای آنها به ‪۴۵‬سانتیمتر می‌رسد، به رغم تغذیه از حشرات در فصل بهار، در فصل پاییز از گوشت پرندگان کوچک تغذیه می‌کنند.

این دانشمندان اعلام کردند تاکنون هیچ شکارچی دیگری در جهان شناسایی نشده‌است که از پرندگان مهاجر در هنگام شب تغذیه کند و به نظر می‌رسد این خفاشها نیز با توجه به وفور پرندگان مهاجر در این ناحیه، به تازگی به خوردن آنها روی آورده‌اند.

به گفته "آنا پوپالسینو" زیست‌شناس این مرکز، در طول چند میلیون سال گذشته خفاشها با روی آوردن به گستره وسیعی از رژیمهای غذایی از جمله گرده گلها، میوه، حشرات کوچک، مهره‌داران کوچک و حتی خون پستانداران بزرگ، بقای خود را حفظ کرده‌اند.

نظریه تغذیه خفاشها از پرندگان نخستین بار با مشاهده پر پرندگان در فضله این پستانداران مطرح شد و به همین علت گروهی از زیست‌شناسان اسپانیایی به آزمایش نمونه‌هایی از خون خفاشهای ساکن ناحیه اقدام کردند.

بررسی ایزوتوپهای مختلف عناصری نظیر کربن و نیتروژن در خون می‌تواند نوع رژیم غذایی موجودات زنده را آشکار کند. این محققان در طول یک سال نمونه‌های خونی خفاشها را بررسی کردند و در نهایت متوجه شدند آنها در فصل تابستان از حشرات، در فصل بهار اغلب از حشرات و کمتر از پرندگان و در فصل پاییز کاملا از پرندگان تغذیه می‌کنند و این احتمالا بدان علت است که میلیونها پرنده در فصل پاییز از آفریقا به اروپا مهاجرت کرده و از فراز دریای مدیترانه عبور می‌کنند.
Bat.jpg


به گفته "کارلوس آیبنیز" از محققان حاضر در این مطالعه، توانایی این خفاشها در زمینه شکار پرندگانی که در هنگام شب مهاجرت می‌کنند در میان تمامی حیوانات شکارچی کاملا منحصر به فرد است.

نکته : آیا می دانستید که طول بزرگترین خفاش ها به 2 متر می رسد ؟؟؟؟
 

مجید دیجی

مدیر بخش
بسیاربسیار جذاب و دوس داشتنی

ممنون محمد عزیز اگه ممکنه رفتارشناسی درندگان مثل ببر و شیر روهم مورد بحث قراربده:motat:

*پلنگ حیوان درنده‌خو و تهاجمی نیست

پلنگ به هیچ وجه حیوان تهاجمی و درنده خو نیست و تنها در مواردی که انسان یا هر حیوان دیگری بالای سر او حاضر شود تنها از خود دفاع می‌کند.


*هر پلنگ به 5 هزار هکتار قلمرو نیاز دارد

هر پلنگ نیازمند 5 هزار هکتار قلمرو است،
با توجه به بارش‌های سنگین برف در ارتفاعات و محدود شدن قلمرو وحوش، پلنگ و دیگر حیوانات مجبور به کوچ به ارتفاعات پایین شده‌اند، که می‌طلبد اهالی ساکن در مناطق حفاظت شده و روستاها نسب به این موضوع آگاهی داشته باشند.

پلنگ حیوانی منزوی است و همواره خود را از چشم انسان پنهان‌ می‌کند،
تولید صدا و به هم زدن شاخ و برگ‌ها به وسیله انسان باعث می‌شود که وحوشی مانند خرس و پلنگ از وجود آدمی آگاه و سعی خواهند کرد از دید انسان پنهان شوند به همین علت چوپانان و طبیعت‌گردانی که به حریم وحوش وارد می‌شوند باید این موضوع را همواره در نظر داشته باشند.
 

مجید دیجی

مدیر بخش
شیرها :

White-Lion.jpg

1) نرها وظیفه محافظت از قلمرو و تولید مثل را بر عهد دارند و ممکن است هر شیر روزانه بیش از 10 بار عمل فرتیلیزیشن را انجام دهد .
2)شیرهای نر معمولا شکار نمی کنند .
3) شیرها بیشتر در هنگام گرسنگی به دنبال شکار آن هم به صورت گروهی می روند و از با روش کمین ، غافل گیری ، تعقیب و معمولا شکار حیوانات پیر یا مریض یا ضعیف یا بسیار جوان غذا بدست می آورند ...
4)شیرهای ماده وظیفه شکار کردن را بر عهده دارند
5)شیرهای نر برای حفظ قلمرو تا پای جان می جنگند و معمولا عمر کوتاهی دارند ...
6)قلمرو در صورت نبودن رقیب به فرزندان پسر به ارث می رسد و ممکن است دو یا سه شیر نر برادر همزمان در یک قلمرو زندگی کنند و برای مقابله با دشمنان با یکدیگر همکاری می کنند .
7)کفتار یک دشمن جدی برای شیرها به حساب می آیند
8)شیرها گوشتخوار بوده و عمر درازی ندارند
9)شیرهای ماده از فرزندان یکدیگر مراقبت می کنند
10)شیرها شکارچیان بی رحم ولی والدینی مهربان هستند

5zf1vg6.jpg


11)شیرهایی که یکبار گوشت انسان را می خورند به مزه گوشت آن ها معتاد می شوند
12)شیرها در صورت احساس خطر فرار می کنند یعنی اگر جلوی آن ها به ایستید چون قدتان بلندتر است احساس ترس می کنند ( البته یک قانون صددرصدی نیست )
13)شیر جزو خانواده گربه سانان و دارای پنجه های قدرتنمندی هستند که هنگام آرامش ناخن های آن ها در غلاف فرو می رود
14) شیرها در طول روز بسیار می خوابند و عمده غذای آن ها گور خر است
15)شیرهای ایران سال ها قبل به علت شکار بی رویه منقرض شده اند
17)شیرها نمی توانند در مسافت های طولانی بدوند

 

farshad25

New member
*پلنگ حیوان درنده‌خو و تهاجمی نیست

پلنگ به هیچ وجه حیوان تهاجمی و درنده خو نیست و تنها در مواردی که انسان یا هر حیوان دیگری بالای سر او حاضر شود تنها از خود دفاع می‌کند.


*هر پلنگ به 5 هزار هکتار قلمرو نیاز دارد

هر پلنگ نیازمند 5 هزار هکتار قلمرو است،
با توجه به بارش‌های سنگین برف در ارتفاعات و محدود شدن قلمرو وحوش، پلنگ و دیگر حیوانات مجبور به کوچ به ارتفاعات پایین شده‌اند، که می‌طلبد اهالی ساکن در مناطق حفاظت شده و روستاها نسب به این موضوع آگاهی داشته باشند.

پلنگ حیوانی منزوی است و همواره خود را از چشم انسان پنهان‌ می‌کند،
تولید صدا و به هم زدن شاخ و برگ‌ها به وسیله انسان باعث می‌شود که وحوشی مانند خرس و پلنگ از وجود آدمی آگاه و سعی خواهند کرد از دید انسان پنهان شوند به همین علت چوپانان و طبیعت‌گردانی که به حریم وحوش وارد می‌شوند باید این موضوع را همواره در نظر داشته باشند.

پلنگ تهاجمی نیستتتتت:smiliess (15): چه جالب
 

مجید دیجی

مدیر بخش
كرمها هيچ گونه حس شنوايي ندارند. آنها كوچكترين عكس العملي به صداي سوت فلزي نشان نمي دهند هر چند آن صدا به طور مكرر نزديك به كرم به صدا در آيد حتي آنها به عميقترين و بلندترين آواي يك قره ني بم نيز توجهي ندارند. اگر شما احتياط و دقت كنيد كه حتي صداي نفس هم به آنها نرسد، خواهيد ديد كه آنها كاملاً به صدا عكس العمل غيرمتفاوتي دارند. زماني كه آنها بر روي ميز و نزديك به كليد هاي پيانو قرار دهيد و تا آنجا كه مي توانيد صداي نواختن را بالاتر مي بريد، آنها كاملاً آرام و ساكت مي مانند."

به دلائل زيادي كرم ها براي خاك و زمين مفيد هستند. سوراخ هاي آنها ، كانالها يي را در خاك ايجاد مي كند و ايجاد منفذ هايي در خاك مي كند كه باعث مي شود كه آب در اعماق بيشتري در خاك جاري شود. همانند زهكشي پس از بارانهاي سنگين به كنترل فرسايش بسيار كمك مي كند. كرم ها به گياهان براي رشد بهتر كمك مي كند. ريشه گياهان احتياج به تنفس اكسيژن دارند و سوراخ كرمها راههايي را

براي عبور هوا بين ريشه در خاك ايجاد مي كند. ما به اين عمل، عمل هوازي مي گوييم.
كرمها توسط تونل هاي عميق، لايه هاي زيرين خاك را به سطح آورده و آنرا كه حاوي مواد آلي بيشتري است ، با خاك سطحي مخلوط مي كند. ترشح لزج مانند كرمهاي خاكي حاوي نيتروژن است كه تغذيه مفيد براي خاك محسوب مي شود. اين مواد لزج و چسبناك به نگه داري ذرات خاك كمك مي كند كه توده خاك را تشكيل مي دهند. توده خاكهاي كنار هم و به هم چسبيده اجازه مي دهند تا هوا در بين فضاها و منافذ به راحتي عبور كند.

كرمها تغذيه بسيار خوبي براي ساير جانوران مي باشند زيرا كرمها داراي درصد بالايي از پروتئين هستند. همانند انسانها، جانوران نيز براي زنده ماندن نياز به تغذيه و خوردن مواد پروتئيني دارند. يك كرم چاق و آبدار براي يك پرنده مانند يك استيك بزرگ و خوشمزه يراي انسانها است.

كرمهاي خاكي اجزاي مهمي در تغذيه ديگر جانوران هستند. آنها به عنوان غذايي براي ساير جانوران استفاده مي شوند. براي مثال تونل موش كور درون خاك براي يافتن كرم خاكي. موش كور كرم خاكي را شكار كرده و آن را در جايي براي مصرف بعد خود ذخيره مي كند. براي جلوگيري از فرار كرمها ، سه يا پنج تا از بندهاي جلويي آنها را با دندان مي كند.

يافته هاي ثبت شده علمي در مورد اينكه آيا كرم خاكي قسمتي از رژيم غذايي جانوران مي باشد يا نه به نظر مي رسد گمراه كننده هستند. براي فهميدن اينكه جانوران چه چيزهايي را مي خورند ، زيست شناسان محتويات درون شكم و فضولات آنها را جستجو كردند. به دليل اينكه كرمها دراي بدني نرم و بدون استخوان در نتيجه بقاياي زيادي از آنها در فضولات براي انجام آزمايشات باقي نمي ماند. تحت آزمايشات دقيق نمونه ها در زير ميكروسكوب ، ممكن است خاركهاي كرم ديده شوند. زيرا خاركها از جنسي چرم مانند و پايدار تشكيل شده اند كه قابل هضم نمي باشند. ( پوست حشرات نيز از همين جنس مي باشند) بيولوژيست ها اگر در فكر يافتن اينگونه خاركها درون شكم جانوران نمي افتادند، مسلماً نمي توانستند بفهمند جانوران واقعاً چه چيزهايي را تغذيه مي كنند.

پرنده اي كه كرم هاي خاكي را تغذيه مي كنند، خروس جنگي مي باشد. نوزاد اين پرنده فقط كرمهاي خاكي را مي خورند. وقتي زمين يخ زده و سخت مي شود ، پرندگان جوان چيزي براي خوردن پيدا نمي كنند. در آب و هواي شمالي كه اين گونه پرندگان زندگي مي كنند ، در زمستان زمين سخت عميقاً يخ مي زند. بعضي كرمهاي خاكي قبل از سخت شدن و يخ زدن زمين با استفاده از تونل هاي خود به عمق تونل رفته و بدين وسيله خود را از مرگ نجات مي دهند. در طول اين زمستان بسيار سرد، جمعيت اينگونه پرندگان به طور مشخصي كاهش مي يابد زيرا پرندگان جوان قبل از رسيدن به سن بلوغ از بين مي روند.

نوزادان كرم ها از تخمهاي كوچك ليمويي شكل با نام پيله خارج مي شوند. پيله ها متمايل به زرد رنگ ، قهوه اي روشن يا قرمز رنگ هستند و اندازه آنها حدود 5/1 اينچ يك دانه برنج است.
شكل و تركيب ظاهري كرم به صورت باريك و بلند ، داراي بدني نرم است به گونه اي كه در زير پوست آن هيچ استخواني يافت نمي شود. بدن كرم از حلقه هاي كوچك متعددي تشكيل شده كه در بين آنها برش هاي شيار مانندي وجود دارد. هر كدام از حلقه هاي كوچك را يك بند مي گويند. هر بندي داراي موهاي كوتاه محكمي است كه به آنها Setae مي گويند و به كرمها به هنگام حركت كردن و خزيدن كمك مي كند. كرم ها بازو ، پا و چشم ندارند.
مشاهده و بررسي كرم خاكي بايد با دقت قابل ملاحظه اي صورت گيرد. ضرورت توجه و دقت كافي به كرمها به شما اين فرصت را مي دهد تا در آزمايشات استرس و فشار كمتري بر روي اين موجود زنده وارد شود. كرم به نور خورشيد ، فضاي بسيار خشك و در فضاي بسيار گرم و يا بسيار سرد قرار گرفتن حساسيت نشان مي دهد.
روند رشد يك كرم خاكي فقط به صورت طولي صورت مي گيرد. حداكثرميزان رشد طولي يك كرم جواني كه خوب تغذيه شده باشد، بستگي به نوع و تعداد بندهاي آن كرم دارد. كرم هاي كوتاه از لحاظ رشد طولي آنها در مقايسه با كرم هاي بلند از بندهاي كمتري برخوردارند.
كرم چيست؟ زماني كه در حال انديشيدن به يك كرم هستيد ، به چه نكاتي در باره آن فكر مي كنيد؟ آيا به نوع كرم خاكي يا به انواع ديگر آن فكر مي كنيد؟ بسياري از جانوران با نام كرم ناميده مي شوند اما آن نوعي كه با نام كرم خاكي شناخته شده است مشخصات خاصي دارد و در خاك زيست مي كند.
كرم خاكي به عنوان يك جانور زنده قادر به حركت مي باشد. حركت آن براي يافتن غذا و حفاظت خود از خطرات احتمالي است. ممكن است كرمي را ديده باشيد كه خود را از يك پرنده دور مي كند. زيرا كرم ها لذيذ ترين غذا براي پرندگان مي باشد. كرم ها نمي توانند بدوند زيرا پا ندارند. شكل ظاهري يك كرم باريك و بلند است. داراي بدني نرم و زير پوست آنها هيچ استخواني وجود ندارد. اگر با دقت بيشتري به آنها نگاه كنيد ، متوجه مي شويد كه پوست آنها بسيار براق است و مي درخشد. زيرا پوست كرمها مرطوب مي باشد. كرمها چشم ندارند تا همانند ما اطرافشان را ببينند. اما داراي حسي بسيار قوي هستند كه مي توانند با كمك آن تاريكي و روشنايي را به خوبي تشخيص دهند. افرادي كه به كرمها علاقمندند سعي دارند با كشيدن چشم براي كرمها به آنها شخصيتي ملموس تري ببخشند مانند عكسهاي كارتوني كه شما از كرمها مشاهده مي كنيد. در اين عكسها كرمها با چشم به تصوير كشيده شدند اما بايد به خاطر بسپاريد كه كرمهاي واقعي در طبيعت ما چشمي ندارند.
نوشته شده توسط سیدمحمد حسینی مقدم | لینک ثابت | نظر بدهید


کرم خاكي جانوراني بلند ، باريك با بدني نرم مي باشند كه هيچ استخواني در زير پوست آنها وجود ندارد. ديگر موجودات زنده اي كه ما آنها را كرم مي ناميم ، در واقع حشراتي هستند كه هنگامي كه به بلوغ برسند به موجودات زنده اي از قبيل بيد، پروانه و سوسك تبديل مي شوند. در حالي كه كرم خاكي از ابتدا تا زمان بلوغ يك كرم خاكي باقي مي ماند و تغيير شكل پيدا نمي كند.

كرم بزرگ خاكي منطقه گيپزلند با نام علمي Megascolides australis يكي از بزرگترين كرم خاكي دنيا است كه تنها در منطقه كوچكي در جنوب شرقي استراليا مي زيستند. كرم هاي بالغ از اين نوع تقريباً 1000 ميلي متر طول دارند و قطر آنها حدود 20 ميلي متر است. وزن اين نوع كرم به 351 گرم ميرسد. نكته جالب در مورد اين نوع كرم اين است كه بچه هاي كرم هاي درشت اندام 8 تا 12 ماه طول مي كشد تا از تخم خارج شوند:shocked:.

مسئولين دولت استراليا در حال جمع آوري اطلاعات بيشتري در مورد اين نوع كرم هستند. نياز به اطلاعات بيشتر به آنها كمك مي كند در مورد قرار دادن كرم درشت منطقه گيپزلند در ليست گونه هاي در حال انقراض تصميم گيري كنند.

 

مجید دیجی

مدیر بخش
دولفین ها :

دلفین ها حیوانات باهوش و شادی هستند. آنان بسیار بازی گوش اند و این بازی گوشی ناشی از هوش بسیار بالای آن هاست، این حیوانات سال های سال است که نظر محققان را به خود جلب کرده اند و تا به حال اطلاعات جالبی در مورد آن ها کشف شده است.




دانستنی های جالب درباره دلفین ها

– کوچکترین و بزرگترین دلفین

کوچکترین دلفین دریاها پُرپُیز در دریای کُرتِز زندگی می کند که طولش ۱٫۵ متر و وزنش ۵۰ کیلوگرم می باشد. بزرگترین نوع دلفین در اُرکا وجود دارد که جنس نر آن تا ۸ متر رشد می کند و وزنش تا ۶ تن هم می رسد.



– ویژگی های خاص دلفین ها

دلفین ها گوش های بسیار قوی ای دارند به طوری که می توانند فرکانس های خیلی ضعیف را بگیرند که بسیاری از موجودات از جمله انسان قادر به شنیدنش نیستند. همچنین پوست مخصوصی دارند که آنها را گرم نگه می دارد.



– اتحاد دلفین ها

دلفین ها به صورت گروهی زندگی می کنند، برخی از این گروه ها شامل ۱۰۰۰ تا ۸۰۰۰ دلفین می باشد و در هر گروه دلفین های ماده در مرکز قرار می گیرند و توسط دلفین های نر محاصره می شوند.





– مکانیسم دفاعی دلفین ها

دلفین های آزاد موقع خواب، تنها از نیمی از مغز خودشان استفاده می کنند و نیم دیگر مغزشان در حالت استراحت می باشد. این نکته در مورد دلفین هایی که در باغ وحش متولد می شوند هنوز ثابت نشده است.



– پستانداری خاص

دلفین ها از دسته پستانداران می باشند و برای قدرت ماهیچه هایشان به اکسیژن جو نیاز دارند. جالب این که آنها فقط ۰٫۵ ثانیه از اکسیژن هوا تنفس می کنند و می توانند ۱۵ دقیقه نفس خود را حبس کنند. دلفین های باتل نوز (نوع خاصی از دلفین ها) ۲ تا ۳ دقیقه بینی خود را از آب بیرون می آورند تا بتوانند نفس خود را بیشتر حبس کنند.



– ارتباط دلفین ها

دلفین ها با ایجاد صداهایی به شکل تلگراف یا موسیقی با هم ارتباط برقرار می کنند. سنسورهای شنوایی آنها می توانند صدایی با بسامد ۲۵۰Hz تا ۲۰۰KHz را دریافت کنند. با این توانایی آنان قادرند تصویر دقیقی از جزئیات زیر دریا را به دقت نقشه یا عکس به هم ابلاغ کنند هرچند فاصله آنها خیلی زیاد باشد.



– مهارت جالب شکار آنها

ماهی، هشت پا و صدف از غذاهای مورد علاقه دلفین ها هستند. هرگاه هر کدام از آنان به منبع غذایی می رسد با ایجاد صداهایی، دیگر دلفین ها را باخبر می کند تا شکاری دسته جمعی داشته باشند، همین امر باعث شده همه سال تعداد زیادی دلفین توسط انسان های دو پا شکار شود!



– دلفین ماده

دلفین ها برای بقای نسل یا چیزی شبیه آن جفت گیری نمی کنند بلکه این کار سبب آرامش آنان می شود. زمان جفت گیری دلفین ها تنها ۱۵ تا ۲۰ ثانیه طول می کشد و مدت زمان بارداری دلفین ماده ۱۰ تا ۱۲ ماه (بسته به نوع دلفین) به طول می انجامد و سپس بچه دلفین ۹ ماه از شیر مادر تغذیه می کند تا کاملا رشد کند.



– توانایی های جالب

دلفین ها شناگران، غواصان و شیرجه زنان خیلی ماهری هستند. برخی می توانند ۴۰ کیلومتر را در یک ساعت طی کنند و ۳۰۰ متر به عمق دریا بروند و ۶ متر به بیرون از سطح آب بپرند و البته نوع خاصی از آنان (باتل نوز) می توانند ۳۰ دقیقه نفس خودشان را حبس کنند.



– بهترین دوست آدم ها در دریا

دلفین ها کمکهای زیادی به انسانها می کنند. آنها به ماهی گیران کمک می کنند تا ماهی بیشتری را صید کنند، به غواصان کمک می کنند تا کشتی های غرق شده را پیدا کنند، از غرق شدن شناگران در دریا جلوگیری می کنند و حتی به پزشکان کمک می کنند تا خیلی از مشکلات رفتاری کودکان را درمان کنند.

منبع : دانستنی های جالب درباره دلفین ها
 

مجید دیجی

مدیر بخش
کلاغ :
«زندگی کلاغ‎ها» : یکی از شاخص‌ترین ویژگی‌های کلاغ‌ها این است که در هر زیستگاهی از مناطق سرد و یخ‌زده گرفته تا کوهستان‌ها، دشت‌ها، مزارع، علفزارها و حتی شهرها می‌توانند زندگی کنند.

کلاغ‌ها انواع گوناگونی دارند: زاغ درختی، زاغ کوهی، زاغ خاوری، زاغ فندق شکن، جیجاق زمینی، زاغ حبشی، زاغ شمالی و ده نوع دیگر نشان‌دهنده بزرگی این گونه است.

قدمت حضور کلاغ‌ها روی کره زمین به دوره سوم زمین شناسی یعنی حدودا 17 میلیون سال قبل برمی گردد. کلاغ‌ها از خانواده Corvidae یا کلاغ سانان هستند. این خانواده بیشتر از 120 گونه دارد که در سراسر جهان به استثنای قطب جنوب پراکنده شده‌اند. با وجود این که ممکن است به نظر خیلی عجیب و غیرمنطقی بیاید، اما باید بدانید ​ مرغ‌های بهشتی یکی از نزدیک‌ترین خویشاوندان کلاغ‌ها هستند.

کلاغ‌ها همه چیزخوار هستند، پیدا کردن غذا شاید یکی از کمترین دغدغه‌های آنها تلقی می‌شود. کلاغ‌ها از خوردن حیوانات مرده و زباله نیز ابایی ندارند. آنها این توانایی را دارند که برای پیدا کردن غذا از ابزارهای به خصوصی استفاده کنند.

به عنوان مثال تحقیقات نشان داده که کلاغ‌ها برای خوردن میوه‌هایی نظیر فندق یا گردو که هیچ نوع منفذی برای شکستن ندارند،​ در وسط خیابان قرار می‌دهند تا ماشین از روی آنها عبور کند و سپس برای خوردن محتویات داخل هسته‌ها مجدد بازمی‌گردند.

این حیوانات آنقدر باهوش هستند که براساس تجربه می‌دانند ماشین‌های سنگین دانه‌ها را له می‌کنند و به همین دلیل ماشین‌های سبک‌تر را انتخاب می‌کنند و دانه‌ها را به زیر چرخ‌های آنها هل می‌دهند حتی آنها اغلب این کار را زمانی انجام می‌دهند که چراغ راهنمایی سبزرنگ است!

باهوش‌تر از شامپانزه

بدون تردید کلاغ‌ها یکی از باهوش‌ترین موجودات روی زمین هستند. واقعیت این است که آنها حتی از طوطی‌ها، جغدها و دیگر پرندگان شکاری هم باهوش‌تر هستند. دانشمندان پس از انجام آزمون‌های مختلف هوش روی سگ‌ها، گربه‌ها، خوک‌ها و کلاغ‌ها متوجه شدند​ کلاغ‌ها نسبت به سایرین موفق‌تر عمل می‌کنند. در سال 2004 تحقیقات نشان داد که کلاغ‌ها حتی از شامپانزه‌ها نیز باهوش‌تر هستند. مغز کلاغ‌ها نسبت به دیگرگونه‌های پرندگان نسبتا بزرگ‌تر و تکامل یافته‌تر است.

جالب است​ بدانید آناتومی مغز کلاغ تا حدودی شبیه مغز انسان‌هاست. زبان کلاغ یک زبان واقعا پیچیده است و هر صدای قار قار معنی متفاوتی دارد. تحقیقات نشان می‌دهد​ برخی از اصوات آنها هشداردهنده ، برخی تقلید صدا از سایر جانداران و برخی هم در ارتباط با وقوع یک اتفاق خاص است.

کلاغ‌های خطرناک

مردارخواری آنها باعث می‌شود آنها ناقل بیماری هم باشند. به عنوان مثال کلاغ‌ها یکی از عوامل انتشار ویروس نیل غربی به آمریکا در سال 1999 میلادی هستند.

این ویروس که پس از دو تا 15 روز علائم اولیه‌اش بروز می‌کند، تقریبا در 80 درصد مواقع عوارض بالینی قابل تشخیصی ندارد، اما می‌تواند باعث بروز یک بیماری کشنده عصبی در انسان‌ها شود. سال 2005 تحقیقاتی توسط دانشمندان آلمانی انجام شد که نشان داد با وجود همه این موارد میزان مواد سمی موجود در گوشت کلاغ باز هم نسبت به گوشت خوک کمتر است.

کلاغ‌ها خیلی اجتماعی هستند. در اسکاتلند یک کلونی از جمعیت کلاغ‌ها به ثبت رسیده که در آن بالغ بر 65 هزار کلاغ حضور داشته‌اند.

کوچک‌ترین کلاغی که در دنیا وجود دارد، زاغ کبود کوتوله مکزیکی است.

نام علمی این پرنده (Aphelocoma nana) است و تنها 40 گرم وزن و 21.5 سانتی‌متر طول دارد.

بزرگ‌ترین کلاغ‌ها در دنیا نیز غراب یا کلاغ سیاه معمولی (Corvuscorax) و کلاغ نوک‌ کلفت (Crvuscrassirostris) هستند که هر دو حدود 1500 گرم وزن و 65 سانتی متر طول دارند.

با وجود این که اغلب انسان‌ها از کلاغ‌ها خوششان نمی‌آید، اما واقعیت این است که حضور آنها باعث حذف بسیاری از مواد مضر از چرخه حیات می‌شود.

اصطلاحی است که می‌گوید اگر کلاغ‌ها محیطی را ترک کنند، آن محل دیگر جای زندگی نیست.

خصوصیات شاخص

قابلیت به خاطر سپردن چهره انسان‌ها: بار دیگر که از کنار کلاغ‌ها رد شدید، سعی کنید صورت ظاهری آنها را به خاطر بسپارید. آیا واقعا می‌توانید چند دقیقه بعد یک کلاغ را از میان چند کلاغ دیگر تشخیص دهید؟ اما به خاطر داشته باشید که عکس این مورد صادق است. هر یک از کلاغ‌هایی که شما از کنار آنها رد شده اید، بی‌تردید چهره شما را به یاد دارد.

محققان دانشگاه سیاتل در یک تحقیق هفت کلاغ را گرفته و آنها را علامت گذاری کردند. آنها در حین علامت گذاری روی صورت خودشان ماسک‌های ترسناک و عجیب گذاشتند. کلاغ‌ها آزاد شدند، اما بعد از آن هر بار که یکی از اعضای گروه با یکی از ماسک‌های مربوط در صحن دانشگاه ظاهر می‌شد، نه‌تنها کلاغ‌های علامتگذاری شده بلکه سایر کلاغ‌ها با حرکات شیرجه مانند به طرف وی هجوم می‌آوردند. این آزمایش نه تنها نشان داد کلاغ‌ها صورت‌های مختلف را به خاطر می‌سپارند بلکه در عین حال نشان داد که آنها کینه‌ای نیز هستند.

قابلیت توطئه‌چینی: آزمایش فوق در عین حال نکته دیگری را هم نشان داد و آن ارتباطات ناشناخته‌ای است که در میان کلاغ‌ها وجود دارد. پرسش اینجاست که سایر کلاغ‌ها که علامت گذاری نشده‌اند، چگونه در حین مشاهده ماسک‌های مربوط از خود عکس‌العمل نشان می‌دهند؟ بدیهی است که سیستم‌های ارتباطی ناشناخته‌ای در میان کلاغ‌ها وجود دارد. یکی از روش‌های برقراری ارتباط، زبان پیچیده میان کلاغ‌هاست.

تشریح دقیق وضع ظاهری ماسک‌ها برای کلاغ‌های دیگر شاید تا اندازه‌ای هم ترسناک باشد، پس بهتر است که بار دیگر که از کنار یک کلاغ رد می‌شوید اندکی بیشتر در مورد نحوه برخوردتان فکر کنید.

حافظه قوی: در منطقه چاتام اونتاریو وقوع حادثه‌ای باعث شد که حافظه قوی کلاغ‌ها به اثبات برسد. این منطقه مسیر عبور هزاران پرنده مهاجر و کلاغ است. ساکنان این منطقه که از حضور کلاغ‌ها عاجز شده بودند، بر آن شدند تا از طریق تیراندازی کلاغ‌ها را از محل زندگی خود دور کنند. نتیجه این بود که از سال بعد کلاغ‌ها نه‌تنها به این منطقه نیامدند بلکه حتی در زمان پرواز بر فراز این شهر اوج می‌گرفتند و تلاش می‌کردند تا حد امکان خودشان را از دسترس دور نگه دارند.

توانایی حل مشکلات: در یک تحقیق پژوهشگران یک تکه گوشت را کاملا طناب‌پیچ کردند و به سر یک ریسمان بستند. سپس ریسمان را از یک میله چوبی آویزان کردند. مشاهدات نشان داد کلاغ‌ها در وهله اول روی آن چوب نشستند و ریسمان را خراشیدند سپس آن‌قدر تکه‌های طناب را با پا و نوک‌هایشان کشیدند تا این که کاملا از دور گوشت برداشته شد.

در یک آزمایش دیگر محققان غذا را داخل یک لوله گذاشتند و تنها یک سیم مفتولی را به شکل قلاب در کنار دو کلاغ قرار دادند. کلاغ‌ها پس از مدتی با استفاده از مفتول غذا را از داخل لوله بیرون کشیدند و خوردند.

برنامه‌ریزی: کلاغ‌ها مازاد غذای خود را انبار می‌کنند. بسیار دیده شده که سایر کلاغ‌ها با تعقیب یک کلاغ دیگر ذخیره غذایی او را پیدا کرده‌اند. با توجه به این که کلاغ حیوان محتاطی است و در مخفی‌کاری استاد است لذا محققان باور دارند که کلاغ‌ها بدون برنامه‌ریزی نمی‌توانند به منبع غذایی یک کلاغ دیگر دستبرد بزنند.

منبع : حقایق شگفت‌انگیز درباره کلاغ
 
بالا