سلام
ممنون از آوا جان برای برگزاری این مسابقه خیلی خیلی خوب :riz304:
تبریک میگم به آقا احسان...آقا احسان نویسنده بسیار خوبی هستین..خیلی عالیه...
آقا دیجی قلم زیبایی دارین..تبریک میگم
آوا جان و hebe.nurse عزیز دوست دارم از این به بعد هم داستان های قشنگتون رو بخونم... نوشته هاتون خیلی دلنشینه
♥
من اصلا نقد بلد نیستم... فقط به رسم احترام چند جمله مینویسم....
جن گیر کابلی
توصیف صحنه های داستان خیلی جالب بود آدم احساس میکرد تو اون شرایط حضور داره
دوست داشتم آخرش خوب تموم شه
آغوشی پر از آرامش
به نظر خودم هم خیلی کوتاه بود
آخر داستان که مرگ دختر و دیدن روح مادرش بود برگرفته از داستان دخترک کبریت فروش
فدای دلت
متن عامیانه، داستان رو برای آدم ملموس تر میکنه
به نظر من هم میان نوشت اگه نبود بهتر میشد..یه جورایی پیوستگی داستان رو از بین برد...ولی خب حتما توضیح لازم بود به هرحال
عشق و جادو
داستان عشقی جالبی بود..نمیدونم چرا احساس میکنم اگه اسما خارجکی بودن بهتر میشد
اینکه طلسمی وجود داشته و آتش باید روشن میموند منو یاد "قلعه متحرک هائول" انداخت...آخرش هم که خوب تموم شد
بخشش بزرگ
این داستان خیلی به دلم نشست..خیلی قشنگ بود نتیجه گیری بسیار خوبی هم داشت...
همیشه موفق باشی دوستم
ممنون از همگی..:rose: برای شما