خداوندا ...

aryobarzan

New member
من خدا را دارم کوله بارم بر دوش ، سفری میباید ، سفری تا ته تنهایی محض ، هرکجا لرزیدی ، از سفر ترسیدی ، فقط آهسته بگو : من خدا را دارم
 

aryobarzan

New member
خدایا! حکمت قدمهای که برایم برمیداری برمن آشکارکن تا درهایی را که به سویم میگشایی ندانسته نبندم و درهایی که به سویم می بندی به اصرار نگشایم
 

aryobarzan

New member
خدایا هر روز کمی اندوه برام بفرست
زیرا در اندوه است که تو یاد میشوی و در خوشی از یاد میروی . . .
 

aryobarzan

New member
ادعای عشق به خدا ،از کسی که سجاده دلتنگ حضور اوست ، پذیرفتنی نیست
نماز نجوای عاشقانه با محبوب است . . .
 

aryobarzan

New member
خدایا !
من چیزی نمیبینم .
آینده پنهان است.
ولی آسوده ام ،
چون تو را می بینم
و تو همه چیز را . . .
 

fatima_n1362

New member
کوچکتر که بودیم ...


ایمانمان بزرگتر بود


بادبادک می ساختیم


و نمیترسیدیم که باد نباشد ...
 

fatima_n1362

New member
من از خدا خواستم به من توان و نيرو دهد

و او بر سر راهم مشکلاتي قرار داد تا نيرومند شوم.

من از خدا خواستم به من عقل و خرد دهد

و او پيش پايم مسايلي گذاشت تا آنها را حل کنم.

من از خدا خواستم به من ثروت عطا کند

و او به من فکر داد تا براي رفاهم بيش تر تلاش کنم.

من از خدا خواستم به من شهامت دهد

و او خطراتي در زندگيم پديد آورد تا بر آنها غلبه کنم.

من از خدا خواستم به من عشق دهد

و او افراد زجر کشيده اي را نشانم داد تا به آنها محبت کنم.

من از خدا خواستم به من برکت دهد

و خدا به من فرصت هايي داد تا از آنها بهره ببرم.

من هيچ کدام از چيزهايي را که از خدا خواستم، دريافت نکردم

ولي به همه چيزهايي که نياز داشتم، رسيدم.
 

aryobarzan

New member
خداوندا

برای همسایه که نان مرا ربود، نان

برای عزیزانی که قلب مرا شکستند، مهربانی

برای کسانی که روح مرا آزردند، بخشش

و برای خویشتن خویش ، آگاهی و عشق می طلبم . . .
 

aryobarzan

New member
خدایا

در ۲ راهی زندگی ام

تابلوی راهت را محکم قرار بده

نکند که با نسیمی راهم را کج کنم . . .
 

aryobarzan

New member
.

میخوانمت در بلندی که خودت بلند ترینی

میخوانمت به مهربانی که خود مهربان ترینی

میدانمت به رحمتت که خودت رحیم ترینی

میدانمت به بزرگی که خودت بزرگترینی

همه این میخوانمت ها و میدانمت ها بهانه ای هست

تا بگویم خدایا دوستت دارم ، من خدا را دارم!
 

aryobarzan

New member
کوله بارم بر دوش سفرى مى‎ ‎باید،سفرى تاته تنهایى محض

هرکجا لرزیدى،از سفر ترسیدى ، فقط آهسته بگو: من خدا را دارم!
 

aryobarzan

New member
خدای من خداییست که دست گیر است نه مچ گیر!

دستم را میگیرد همان طور که هستم!

بدون پیش شرط

همین و بس . . .
 

aryobarzan

New member
خدای مهربانم!

شکر میکنم تو را بخاطر تمام داشته ها و نداشته های ریز و درشتم..

شکر میکنم تو را به سبب تمامی نعماتی که ارزانیم داده ایی..

بخاطر عافیتی که برای من و مهربانانم قرارداده ایی تورا شکر میکنم..

شکر میکنم که هستی تا دلیلی باشد برای زندگانیم

شکر میکنم تورا که امیدی به نومیدیم

و مهربانی به نامهربانی هایم،

سرودی به سکوتم

و طلوع یی به غروبم

حضوری به کمالم

و تمامی به زوالم ...

شکر میکنم تو را که حقیقی ترین حامی و پشتیبان من هستی.

شکر میکنم که اجازه داده ای،

به هر زمان و هر مکانی

و به هر حس و حالی و به هر بار گناهی ، شکرت را بجای بیاورم...

شکرت را بجای بیاورم و دعا کنم

و از آنجاییکه استجابت دعایم را تضمین نموده ایی امیدوار و خوب زندگی نمایم...

شکر که جز به ذات یگانه ی بی نیاز و ببخشنده ات،

به کسی محتاج نبوده و نیستم و به یقین نیز نخواهم بود...

شکر میکنم تو را بخاطر شوکتت، بودنت، رحمتت...

شکر میکنم به خاطر تک تکه، هزاران هزار نعمتی که فرو فرستادی

و این من ناسپاس و نالایق، از شکرگذاریش غفلت نمودم و ساده شمردم...

و بخاطر تمام مهربانی هات
 

aryobarzan

New member
مهربانم!

من اگر ترس به دل دارم و از روی تو چون باد گریزان هستم!

همه شب در تب دیدار تو در آتش خود میسوزم

دردم از دوری و این فاصله ی گنگ پر از واهمه نیست!

من دچار تو و آن لحن پریشان و لب سرخ توام..

ای خدا! ای همه ی سهم من از زندگی پر تب و تاب...

راضیم هرچه به تقدیر تو با این من رسوا بشود..

من کنار تو پر از ...

فقط از عشق بگو میشنوم میشنوم

خدایا ازمن نامید نباش که
 

aryobarzan

New member
لحظه هایی که تو را می خوانم

لحظه هایست که تنهایی من سنگین است...

لحظه هایی که تو را می خوانم

لحظه هایست که از گریه به خود می پیچم...

لحظه هایی که تو را می خوانم

لحظه هایست که از گریه فرو می ریزم...

میشود گریه نکرد...

میشود ساده نشست...

میشود عمق پریشانی را

با سکوتی به فراموشی و انکار سپرد!

ولی ای کاش تو کاری بکنی...

دل من طاقت دنیای تو را کم دارد!

دل من خسته و بی فرجام است...

لحظه ای با تو پر از احساسم

لحظه ای بی تو ز غم سرشارم...

و مرا لحظه ی سرشاری و غم بسیار است!

...

من و تنهایی و یک عالمه غم

تا کجا طاقت تکرار شدن را داریم؟

من به دنیای تو بدبین هستم...

من به رویای محبت، به صفا، عشق و وفا شک دارم!

...

و من اینگونه به تنهایی خود می نازم...

خلوتی از تو و من...

خلوتی دور ز دنیای پر ترس و دروغ...

لااقل با دل خود میسازم...

و جدا از همه جا ، از همه کس

روی دستان نوازشگر تو میمیرم...

گره کور فرو پاشی من

میشود باز به دستان تو اما یارب!

من تو را کم دارم...

من به دستان تو محتاج هستم...

بگشا بند و مرا خالی کن...

باز کن این گره کور و مرا راهی کن....

کاسه ی صبر من عمریست که پر گشته خدا...
 

aryobarzan

New member
خدایا!

خدایا دلم گرفته است...

خدایا دلم گرفته است، اما نه از آنچه دیگران برایش برقراری میکنند .

دل من از این گرفته است که هنوز به دنیای تو عادت نکرده ام...

و حس سنگینی از غریبی را به دوش میکشم...

دلم از این گرفته است که هنوز برای رسیدن به آرزوهایی کوچک به خیالی دور

می اندیشم و ...

و دلم از این گرفته است که تاکنون برای تو آدم نبوده ام...

دلم گرفته است ...

اما چه کنم که نمیشود... به خدایی خودت نمیشود...
 

aryobarzan

New member
باز آمده ام با كوله باری از گناه و اقرار به گناه.

پس تو در گذر ای خدای من !

ببخش ای آنكه گناه بندگان به او زیان نمی رساند.

ای آنكه از طاعت خلایق بی نیاز است و با یاری و پشتیبانی و رحمتش مردمان را به انجام كارها ی خوب توفیق می دهد.

معبود من!

اینك من پیش روی توام و در میان دست های تو.

خدایه من !

بال گسترده و پر شكسته و خوار و دلتنگ و حقیر .

نه عذری دارم كه بیاورم نه توانی كه یاری بطلبم.

نه ریسمانی كه بدان بیاویزم.

و نه دلیل و برهانی كه بدان متوسل شوم.

چه می توانم بكنم؟ وقتی كه این كوله بار زشتی و گناه با من است ! ا

نكار؟!

چگونه و از كجا ممكن است و چه نفعی دارد وقتی كه همه ی اعضا و جوارحم به آنچه كرده ام گواهی می دهند؟

خدای من!

خواندمت پاسخم گفتی.

از تو خواستم عطایم كردی.

به سوی تو آمدم آغوش رحمت گشودی.

به تو تكیه كردم نجاتم دادی.

به تو پناه آوردم كفایتم كردی.
 

aryobarzan

New member
خدای مهربانم!

در این روزها می اندیشم مهربانتر از مادر یعنی چه؟.........مرا توان درک بالاتر

از این نیست ...پس تو برایم بگو عشق را چگونه آفریدی که هیچگاه کهنه نمیشود؟

تو برایم بگو تو که مهربانتر از مادری چگونه عذابم خواهی کرد آنگاه که چشم به

مهربانیت دوخته ام ؟برایم بگو چگونه در آغوش مهربانت بیارامم و غرق در محبت

ناب تو شوم آنگاه که هزاران شیطان مرا از رسیدن به تو منع میکنند؟

خدایا این منم!بنده ای کوچک در روزی بزرگ...بپذیر مرا...بپذیرم تا این هدیه

بزرگت را در دامان مهرم چنان بپرورم که او نیز روزی چون من سرافکنده در

پیشگاهت نباشد...
 

saba1369

New member
به خدا گفتم .....

به خدا گفتم : « بیا جهان را قسمت کنیم آسمون واسه من ابراش مال تو دریا مال من موجش مال تو ، ماه مال من خورشید مال تو ... »

خدا خندید و گفت : « تو انسان باش ، همه دنیا مال تو ...»


من هم مال تو
 
بالا