جمله هاي کوتاه حكيمانه

[ayda]

تو چه گفتی سهراب؟
قایقی خواهم ساخت ...
با کدوم عمر دراز؟
نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند
با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد


سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت
پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت
بیخیال قایق ....
یا که میگفتی ....
تا شقایق هست زندگی باید کرد؟
این سخن یعنی چه؟
با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد
ورنه این شعرو سخن
یک خیال پوچ است
پس اگر میگفتی ...
تا شقایق هست، حسرتی باید خورد
جمله زیباتر میشد
تو ببخشم سهراب ...
که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم
بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا
بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، نوجوانی پیرم
زندگی رویا نیست
زندگی پردرد است
زندگی نامرد است، زندگی نامرد است!

 

[waria]

یادت باشد همه قراردادها را روي کاغذ بي جان نمي نويسند
بعضي از قراردادها وعهد ها را روي قلب مي نويسند
حواست به اين عهد هاي غير کاغذي، بيشتر باشد
شکستنشان يک آدم را مي شکند
​

 

[pariya]

زندگی را دور بزن آنگاه که بر تارک بلندترین قله ها رسیدی لبخند خود را نثار تمام سنگ ریزه هایی کن که پایت را خراشیده اند......

 

[دریا...]

اولین روز بارانی را به خاطر داری؟

غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم

وبه شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم

دومین روز بارانی چطور؟

پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم

سعی می کردی من خیس نشوم

و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود

و سومین روز چطور؟

گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری

چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی

و شانه راست من کاملا خیس شد.

وچند روز پیش را چطور؟

به خاطر داری؟

که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم

برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود

دو قدم از هم دورتر راه برویم…

فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو...

 

[دریا...]

زلال باش .... ،‌ زلال باش .... ،

فرقی نمی كند كه گودال كوچك آبی باشی ، یا دریای بیكران ،

زلال كه باشی ، آسمان در تو پیداست

 

[دریا...]

پروردگارا!

وقتی با لبخندت معبد تاریک دلم روشن میشود و روی سجاده دلم جوهر عشق تو می ریزد و عشق تو حریر سبز ساحل خیالم را میبافد!! انگاه ست که دریای دلم ارام می گیرد......

من به نگاه ارام تو دل بسته ام تو با نورت ساحل قلبم را روشن میکنی بعضی اوقات که روحم خیس از باران تنهای میشود..وقتی پشت درهای بسته دلم می نشینم و دستم را به سوی تو دراز می کنم در دلم تورا
جستجو می کنم ..آوای نالانم با حضورت کم رنگ می شود ..دوست دارم به نگاهت خیره شوم وگیسوانم را به ضریح سیمایت بپیچانم وتا ابد بربنیاد وصف ناشدنیت تکیه کنم ..تورا با چه زبانی بخوانم وچگونه توصیف
کنم .......

ای معبودم !!!!!!!!!

ای معبودم!!!!!!!

 

[دریا...]

دلم دریا میخواهد...
میخواهم با سیلی های دوباره اش بیدار شوم،سیلی هایی که هر کدام تحفه ای برایم به یادگار می آوردند..صدفهایی که از دل دریا عزم رسیدن به مرا کرده بودند تا در گوشهایم پیغام دریا را زمزمه کنند،صدفهایی که شده بودند زبان دریای بی زبان...!!!

 

[دریا...]

دلم دریا میخواهد...
تنها کسی که گفتم و تظاهر به فهمیدن نکرد و واقعا" فهمید...گویی او نیز درد مرا دارد..

 

[دریا...]

دلم دریا میخواهد...
طوفانی و بارانی...من بگویم و بشنود.بگریم و تنها ببیند...خیس شوم و خیس شود اما جز او کسی نتواند ببیند که از طوفان درونم این چنین به روزم آمده...نه از بارانی که عاشقش هستم...

 

[waria]

مُردن کافی نیست، باید به موقع مرد..

"ژان پل سارتر"

 

[ba ba barghi]

دریا جون منو یاد یه شعر از فریدون مشیری انداخت !!

بر ماسه ها نوشتم:
دریای هستی من از عشق توست سرشار...
این را به یاد بسپار!!!

بر ماسه ها نوشتی:
ای همزبان دیرین این آرزوی پاکی ست...
اما ... به باد بسپار!!!

 

[waria]

گاهی آرام می گیرد دلم…

حتی به همین “صبرکن درست می شود” ها…​

 

[pariya]

خدا تنها روزنه ی امیدی هست که هیگچاه بسته نمیشود....تنها خریداریست که اجناس شکسته را بهتر برمیدارد..
تنها کسی است که وقتی همه رفتند میماند.......وقتی همه پشت کردن بهت آغوش میگشاید...
وقتی همه تنهایت گذاشتند محرمت میشود.......
و تنها سلطانی است که دلش با بخشیدن آرام میگیرد نه با تنبیه کردن.......
براتون خدارو آرزو دارم...

 

[matin]

به بعضیا باید گفت :
عزیزم ، من کارگردان همون فیلمیم که تو داری واسم بازی میکنی … !!!

 

[matin]

بعضـــی از سردرد هــــا نـــــــه با چایی خوب میشـــــــــه ..
نــــــــه با ژلفن و نه حتی بــا خوابــــــــ ..!
بعضی از سردرد ها فقط با دیدن اونــــــ دو تا چشــــــــای تو خوب میشـــــه ...!!!

 

[roshan]

نیامدی !

با خیابان قدم می زنم...

 

[roshan]

آدم های تنهــــــــــــــا ، گاهی خیلی خوش شانسند
چون کـــسی را ندارند تا از دست بدهند ....

 

[roshan]

درست متر کن ...
آدم هـــا قد خودشانند نه قد تصورات تـــــو ....

 

[waria]

بعضــــــی ها گـــریه نمی کنند !

اما …

از چشـــــم هایشان معلوم است ؛


که اشکــــی به بزرگی یک سکــــوت ،


گــــوشه ی چشمشان به کمیــــــن نشسته...
​

 

[kahkeshan]

♥ گاهی باید بی رحم بود… نه با دوست… نه با دشمن… بلکه با خودت… و چه بزرگت می‌کند آن سیلی که خودت می‌خوابانی بر صورتت…