گاهــی فکـر میکنم کــار تـــو “ســـــخــــت تر” از مـــن است !!
مـن یـــــک دنـــیا دوستت دارم …
و تو زیر بـار این همــــه عشـــــق قــــد خـم نمیکنی …
.
.
.
این عصرهای بارانی
عجـیب بـوی نـفس هـای تـو را می دهـد …!
گـوئـی … تـو اتـفاق می افـتی
و مـن دچـار می شـوم …
تـمام ” مــن” دارد “تـــو” می شـود …
.
.
.
من که نباشم دنیا یک “من”کم دارد
تو که نباشی من یک “دنیا” کم دارم . . .
.
.
.
حقیقت دارد که من می توانم
با شعرهای تو
با باران مشاعره کنم
و بند نیایم . . .