تحولی بزرگ به سبک زیستی

Mohammad gh

New member
چهارم اکتبر 1957 رویدادی نامنتظر، کلیدِ تحولِ شیوه‌ی آموزش علوم جهان را زد. در آن سحرگاه پاییزی، هنگامی‌که کودکان و نوجوانان زمین هنوز در خواب آرمیده بودند، جسمی کوچک در اوج آسمان ظاهر شد و حرکت آغاز کرد. خبر ظاهر ‌شدن این گوی فلزی خواب از چشم سیاستمداران امریکا دور کرد. آنان مشاهده می‌کردند که رقیب، یعنی اتحاد جماهیر شوروی، نخستین ماهواره‌ی ساختِ آدمی را به فضا پرتاب کرده، مسابقه‌ی علمی را برده و ایالات متحد‌ امریکا را بر سکّوی تحقیر نشانده است.

این نخستین ماهواره که نزدیک به 5/83 کیلوگرم جرم و اسپوتنیک نام داشت، به مدت 21 روز هر 92 دقیقه یک‌بار به دور زمین می‌چرخید و زنگی متناوب و بریده‌بریده را پیوسته به صـدا در می‌آورد، زنگی که به زنگ خطر عقب‌ماندگی علمی امریکا و پیروزی رقیب آن تعبیر شد. سیاستمداران و متخصصان شکست‌خورده بی‌درنگ به جست‌و‌جوی علت‌های عقب‌ماندگی خود نشستند و کوتاه‌زمانی پس از آن خبر دادند که مقصر اصلی را یافته‌اند: محتوا و روش آموزش علم.

تیرهای انتقاد و سرزنش، بی‌درنگ از همه‌سو به جانب برنامه‌ریزان آموزش علم باریدن گرفت و در این میان کنگره‌ی امریکا به این نتیجه رسیـد که کوتاه‌ترین راه پرورش دانشمندان سرامد همانا دور ‌ریختن کتاب‌های درسی موجود و در‌انداختن طرحی نو به جای آن‌هاست که نه فقط در محتوا، بلکه روش‌های یاددهی- یادگیری نیز متفاوت و نو باشند.

یک سال پس از آن احساس عقب‌ماندگی علمی، کنگره‌ی امریکا بنیاد ملی علوم را برای جبران این عقب‌ماندگی علمی تأسیس کرد. این بنیـاد انستیتو علوم زیستی امریکا را مأمور تأسیس« سازمان برنامه‌های درسی علوم زیستی» یا به اختصار bscs کرد، تا محتوا و روش آموزش علوم زیستی را در همه‌ي مقاطع تحصیلی متحول کند.

شگفتا که نخستین هدف پس از شکست در علوم فضایی، بهبود آموزش علوم زیستی اعلام شد. مدیر اجرایی وقت انستیـتو علوم زیستی امریکا در توجیـه این تصمیم، چنیـن گفت: « موقعیت زیست‌شناسی با موقعیت علوم فیزیکی فرق دارد. در برابر هر دانش‌آموز که شیمی را در دبیرستان انتخاب می‌کند، دو نفر به علوم زیستی گرایش دارند و در ازای هر فرد که فیزیک انتخاب می‌کند کند، چهار نفر زیست‌شناسی را انتخاب می‌کنند. نیمی از جمعیت ایالات متحد، تنها شاخه‌ای که از علوم تجربی می‌خوانند، زیست‌شناسی دبیرستانی است» و رئیس کمیته‌ی راهبردی و اجرایی bscs در مورد مأموریتی که این سازمان پیش‌روی داشت، این سخنان را بر زبان راند: « کار ما این است که ابتدا آموزش زیست‌شناسی را بررسی کنیم و ببینیم می‌توانیم چه تغییراتی در آن ایجاد کنیم با این هدف که عموم مردم را برای دستیابی به دیدگاهی علمی آموزش دهیم و ببینیم آیا می‌توانیم کاری کنیم که مردم درک بهتری از بنیادهای حیات داشته باشند و اگر می‌توانیم، چگونه؟»


ایکاش این سوال و این رویکرد در کشور ماهم وجود داشت!.......:13:
 

konjkave

New member
مطلبی زیبا و آموزنده بود،و در عین حال تاسف برانگیز به این لحاظ که هیچ وقت در کشور ما همچین بینش و دیدگاهی نسبت به آموزش وجود نداشته:sad:
 
بالا