نتایح جستجو

  1. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    به ساعت نگاه میکنم حدود سه نصف شب است چشم میبندم که مبادا چشمانت را از یاد برده باشم و طبق عادت کنار پنجره میروم سوسوی چند چراغ مهربان و سایه کشدار شبگردان خمیده و خاکستری گسترده بر حاشیه ها و صدای هیجان انگیز چند سگ و بانگ آسمانی چند خروس از شوق به هوا میپرم چون کودکیم و خوشحال که...
  2. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد نه، هیچ اتفاقی نمی افتد روزها همان طور به روودِ شب می ریزند که شب ها به سپیده ی روز... نه پرده ای به ناگهان کشیده می شود نه سرانگشت شاخه ای به هوای ماه می جنبد نه تو از راه می رسی! * قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد مثلا" این که: تو با شاخه ای گل سرخ در دست هات از راه برسی...
  3. vibrio

    دلم تنگ شده

    چه درونم تنهاست من چه زشتم امشب و دلم می خواهد از همین گوشه ی دنج بروم آن بالا . . . . حس دل مرده گیم تازه شده و دو دستی خالی بی تو بی او بی خودم حتـــی ! چه درونم تنـــهاست
  4. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    مشت می کوبم بر در پنجه می سایم بر پنجره ها من دچار خفقانم خفقان من به تنگ آمده ام از همه چیز بگذارید هواری بزنم آی با شما هستم این درها را باز کنید من به دنبال فضایی می گردم لب بامی سر کوهی دل صحرایی که در آنجا نفسی تازه کنم آه می خواهم فریاد بلندی بکشم که صدایم به شما هم برسد من به فریاد...
  5. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    با ساعت دلم وقت دقیق آمدن توست! من ایستاده ام: مانند تک درخت سر کوچه با شاخه هایی از آغوش با برگ های از بوسه با ساعت غرورم اما ! من ایستاده ام: با شاخه هایی از تابستان با برگ هایی از پاییز هنگام شعله ور شدن من! هنگام شعله ور شدن توست! ها . . . چشم ها را می بندم ها . . . گوش ها را می...
  6. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    فکر کنم که مرده ام من . . . موهایم دیگر بلند نمی شود . . . پلکهایم نمی پرد . . . قلبم تیر نمی کشد . . . ...دلم شور نمی زند . . . کف پایم زوق زوق نمی کند. . . . چشمانم سیاهی نمی روند و گلویم دیگر بغض نمی آورد . . . دیگر حتی عاشقانه نوشتنم هم نمی آید . . . تنها چیزی که در من جریان...
  7. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از همه دلتنگی ها گوشه ای می نشینم و حسرت ها را می شمارم و باختن ها را، و صدای شکستن ها را... نمی دانم من کدام امید را ناامید کرده ام و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که این چنین دلتنگم. دلتنگم، دلتنگ...!
  8. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    نگاهت را می تکانی از خاطره هایت سُر می خورم به شبِ احساس تو لب هایت به وسوسه های بوسه پشت می کنند من اما همچنان برای آمدن ِ دیروزمان دست تکان می دهم ! عقربه های ساعت دلشان برای هم تنگ شده پیش از آنکه به هم برسند خواب شان می برد! من هنوز رسیدنت را لحظه شماری...
  9. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    دلم را بر دوشم می گذارم می روم... باید کمی صبر کنی تا قیمتی شوم زیر خاکی شدن وقت می خواهد تو هم... زمزمه های نامهربانی ات را آرام تر بگو یک وقت دیدی صدایت را باد نه... خاک به گوشم رساند... و دلم ترک خورد دل است دیگر روی خاک... زیر خاک نمی شناسد می شکند.......
  10. vibrio

    aryo che neveshtehat gham dare asan naraht misham mikhunam khob rasti axe profiletam adam mibini...

    aryo che neveshtehat gham dare asan naraht misham mikhunam khob rasti axe profiletam adam mibini adam delesh migire:mellowsmiley:
  11. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    چقدر دلم گرفته امشب
  12. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    دلم گرفته است... دلم گرفته است... به ایوان می روم و انگشتانم را بر پوست کشیده شب می کشم چراغ های رابطه تاریکند... چراغ های رابطه تاریکند... کسی مرا به آفتاب معرفی نخواهد کرد! کسی مرا به مهمانی گنجشک ها نخواهد برد پرواز را به خاطر بسپار پرنده مردنی است...دلم گرفته است... دلم گرفته است...
  13. vibrio

    بیایید قو رباغه نباشیم!!!!

  14. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    بغض همه ی سنگ ها و یک دلِ سیر گریه کردن ابرهاست٬ و سرخی نشکفته یک خاک٬ پریدن اولین سهره ی بیدار٬ و دست خطی ساده٬ پریده رنگ از نامه ای که هیچگاه به مقصد نرسید. ... نشانی تو... راستی نشانی تو کجاست؟!
  15. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    گاه می اندیشم ، چنان هم مهم نیست اگر هیچ از دنیا نداشته باشم ، همین مرا بس که کوچه ای داشته باشم و باران . . . و انسان هایی در زندگیم باشند که زلال تر از باران هستند.... "احمد شاملو
  16. vibrio

    شربتی از لب لعلش نـچشیدیـم و بـرفت روی مـــه پـیـکر او سیـــر نـدیـدیـــــــم و بـرفت...

    شربتی از لب لعلش نـچشیدیـم و بـرفت روی مـــه پـیـکر او سیـــر نـدیـدیـــــــم و بـرفت گویی از صحبت مــا نیک به تنگ آمده بود بــــار بـربـسـت و بـه گردش نرسیدیم و بـرفت بس که ما فاتحه و حرز یمـــانی خواندیم وز پی اش سوره ی اخـلاص دمـیـدیم و بـرفت عشوه دادند که بر مــا...
  17. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    خاطرم نیست تو از بارانی... یا که از نسل نسیم هرچه هستی گذرا نیست هوایت ، بویت ... فقط آهسته بگو . . . با دلم می مانی
  18. vibrio

    زیباترین شعر هایی که خوندم...

    دردی اگر داری و همدردی نداری، با چاه آن را در میان بگذار با چاه! غم روی غم انداختن دردی است جانکاه!» گفتند این را پیش از این، اما نگفتند، گر همرهان در چاهت افکندند و رفتند؛ آنگاه دردت را کجا فریاد کن. آه!
  19. vibrio

    وقتی

    اریو جان ایده جالبی هست .
  20. vibrio

    مبارکه خانومیییی.ایشالله قبولی ارشدو بهت تبریک بگیم:cheerful:

    مبارکه خانومیییی.ایشالله قبولی ارشدو بهت تبریک بگیم:cheerful:
بالا