hoorsa

ریکاوری روحی نمیدونم چطوری باید اتفاق بیفته راستش.ولی همش به اراده ی خودته خب.یکم تلاش کن.اینقد بی انگیزه نباش.بیخیال بودن هم خوبه تا حدی جانم.ولی نه بیش از حد.:rose:

خب چرا اینجوری خب.:dadad4:مثل قدیمت باش دیگه.کم نیار خب:riz304:

منم شکر خدا خوبم.چرا هیچ کاری نمیکنی؟تو که دختر فعالی بودی تا یادمه.چرا پس؟

سلام روناک جان.خوبی؟سلامتی؟چه خبر چیکارا میکنی؟:riz304:

:heart::28::riz304::ad54ad:

سلام مرسی سال نو شمام مبارک ببخش دیر شد اخه تصادف کرده بودم نزدیک یه ماه کما بودم تازه ازبیمارستان مرخص شدم.

سال نوی شما هم مبارک ولی تا جایی که خبر دارم شما با من قهر بودید.یه بارم دعوا کردی..................

سلام روناک خانوم گل...مرسی عزیزم.ایشالا که سال خوبی داشته باشی:riz304:

سلام روناک جان.ممنونم.سال خوبی رو برات ارزو میکنم:rose:

سال نو هم به شما مبارک باشه دوست عزیز

امسالم گذشت...
با همه ی ماجراهای عجیب و غریبش
امیدوارم سال بعد سال بهتری برای همه باشه و برای من
امسال اولین عید من تو انجمن هست...و اینم احتمالا آخرین نوشته ی من
همیشه از آخرین و رفتن و نبودن و نموندن و خداحافظی و تموم شدن و... بدم اومده...دوست دارم همیشه همه چیز، باشه...حس دلتنگی بدی بهم دست میده...همونطور که الان همون حس رو دارم...
برای همه ی بازدید کننده های صفحه م آرزوی بهترین هارو دارم...هرچند که خیلی تکراریه اما...زندگی که مگه غیر تکرار چیز دیگه اییه؟
مگه همین بهار خودش تکرار نیست
شاید ما تنها کاری که می تونیم بکنیم اینه که به این تکرار ها ، متفاوت نگاه کنیم...
اگه بخوام جمع بندی کنم از امسال ، باید بگم که ازش خوشم نیومد...اتفاقایی افتاد که دوس نداشتم...اتفاقای خوب یادم نمیاد که افتاده باشه اما حتما بوده ولی اونقد خوب نبوده حتما که یادم نمیاد
بودنمم تو این انجمن ر ونمی دونم خوب بدونم یا بد...نمی دونم احساسم به انجمن چیه واقعا
فقط امیدوارم سال بعد خوب باشه...همین
نقطه
تمام

نه عزيزم يه عكس فرستادم من دارم ميبينمش. مرسي عزيزم مواظب خودت باش ايشالله سال خوبي داشته باشي.

والا دلیل گرباد رو دقیق نمی دونم،
تصور میکنم که حاصل برخورد هوا ها ی با فشار های متفاوت باشه، که گرباد نقطه ی تماس ایندو میشه،
البته دقیق ترشو نمی دونم،

نقطه هم قابل شما رو نداره،
الانم می تونید بذارید!

سلام هورسا خانم:rose:
یاد اون سریاله افتادم (که تکرارش و امسال پخش کردن)، طنز بود!
تقی تاکسی ، پدر بود، به پسرش می گفت: شما که معلمی، بگو ببینم، فلان چیز چی میشه؟ (با لهجه ی شیرین ترکی بخونید)

ای ول به اراده ات عزیزممممممم. خیلی خوبه:riz304:
باشه جونم :riz304:

سلام عزیزممممممممم
مرسی جونم تو خوبی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه بابا حال و هوای عید گرفته حس درس نیس فعلا:thumbsupsmileyanim: