آنقدر غرق زندگي روزمره مي شويم كه متوجه گذشت زمان نيسيتيم . بچه ها به دنيا مي آيند ، يزرگ مي شوند، ازدواج مي كنند ...............و اين سيكل ادامه دارد ، وانسانهادر ميان چرخ دنده هاي ماشين روزمرگي له مي شوند ، بدون اينكه روزي عشق ورزيده باشند ، روزي خدارادر قطرات شبنم گلبرگهاي شمعداني ها جستجو كرده باشند، روزي طعم آواز قناري هارا چشيده باشند، تنها راه راسپري مي كنند ، راهي را كه اجدادمان نيز سپر ي كرده اند . وناگهان راه به پايان مي رسد . وآنجاست كه بايد گفت آه ناگهان چه زود دير مي شود .