سلام ویدایی خوبی
ویدا این کتاب رضا زاده من یه چند صفحه ای نداره میشه کتابتو بهم بدی تا از روش کپی بگیرم ؟ من خالم اهوازه میگم خودش بیاد ازت بگیره واسم کپی کنه و کتابتو بهت پس بده
من کودکی بازیکوش هستم که
یک دیوار سفید برای نوشتن یافته ام
دلم میخواهد جمله ای بنویسم
که وقتی صاحب دیوار امد و دید
خواست مرا تنبیه کند
به جمله نگاه کند
تعلل صاحب خانه برای خواندن جمله روی دیوار
به من فرصت گریز بدهد
و ان وقت من فرصت میابم از کنار دیوار بگریزم
مینویسم : سلام
و من در این فکر که فردا روی دیوارم سلامم را جواب خواهند نوشت
یا به آدرس جا مانده از من شکایت به خانه خواهند آورد
پس تا فردا !