هانیه 2014-01-26 دلـت کـه مـی گـیـرد... در لـحـظـه هـایـی کـه ثـانـیـه هـا.. مـیـخ مـی کـوبـنـد در سـرت ! اشـک هـایـی هـسـتـنـد... کـه در عـیـن سـادگـی... یـک دفـعـه... نـصـف شـبـی عـجـیـب آدم را آرام مـی کـنـنـد ! و چـه دردی دارد وقـتـی... عـادت مـی کـنـی بـه طـعـم شـورِ ایـن آرامـش !!!
دلـت کـه مـی گـیـرد... در لـحـظـه هـایـی کـه ثـانـیـه هـا.. مـیـخ مـی کـوبـنـد در سـرت ! اشـک هـایـی هـسـتـنـد... کـه در عـیـن سـادگـی... یـک دفـعـه... نـصـف شـبـی عـجـیـب آدم را آرام مـی کـنـنـد ! و چـه دردی دارد وقـتـی... عـادت مـی کـنـی بـه طـعـم شـورِ ایـن آرامـش !!!
A A aaram 2014-01-13 آجی سلام..خوبی؟ من بد قول نیستماااااااااااااا بخدا !! شرمنده نشد بیام آخه آزمایشگاه کارم طول کشید با استاد کار می کردم اجازه نداد بیام حتی ناهار هم ساعت 5 بعد از ظهر خوردم انشالله قسمت بشه یه روزی توی یه موقیعت خوب همدیگرو ببینیم عزیزم :riz304:
آجی سلام..خوبی؟ من بد قول نیستماااااااااااااا بخدا !! شرمنده نشد بیام آخه آزمایشگاه کارم طول کشید با استاد کار می کردم اجازه نداد بیام حتی ناهار هم ساعت 5 بعد از ظهر خوردم انشالله قسمت بشه یه روزی توی یه موقیعت خوب همدیگرو ببینیم عزیزم :riz304: