HASSAN.S
پسندها
43

نوشته‌های نمایه آخرین فعالیت فرستادن‌ها درباره

  • اصلا حرف قشنگی نزدی ... خیلی بدم اومد از حرفت ... دیگه پیغام نزار برام ممنون میشم
    چه بی مزه !!! مگه دیگران به خاطر من اواتار عوض میکنن که من به خاطر دیگران عوض کنم؟؟؟؟؟ ضمنا به ازای هر کی بدش بیاد .. یه تعداد هم خوششون میاد ...
    و نکته ی اخر این که من به خاطر خودم هست که این اواتارو میزارم بقیه اگه نظری دارن میتونن تو اواتار خودشون اعمال کنن !!! حتی شما دوست عزیز..
    و ضمنا اینکه مگه من از اواتار بقیه خوشم میاد ؟؟؟ که اونا از اواتار من خوششون بیاد ... مهم سلیقه ی خودمو .. شما اگه نظر دیگران واست مهمه اواتار و عکس شخصیه خودتو عوض کن که مزخرفه . چون منم بدم میاد از هردوشون ... با تشکر
    سلام حسن جان. خیلی ممنونم ازت. خیلی لطف کردی . دست گلت درد نکنه :riz304:

    همیشه موفق باشی:riz304:
    زن و شوهری با کشتی به مسافرت رفتند.
    کشتی چند روز را آرام در حرکت بود که ناگهان طوفانی آمد
    و موج های هولناکی به راه انداخت، کشتی پر از آب میشد
    ترس همگان را فراگرفت و ناخدا می گفت که همه در خطرند
    و نجات از این گرفتاری نیاز به معجزه خداوندی دارد.
    زن نتوانست اعصاب خود را کنترل کند
    و بر سر شوهر داد و بی داد زد
    اما با آرامش شوهر مواجه شد، پس بیشتر اعصابش خورد شد
    و او را به سردی و بیخیالی متهم کرد
    شوهر با چشمان و روی درهم کشیده به زنش نگریست
    خنجری بیرون آورد و بر سینه زن گذاشت
    و با کمال جدیت گفت:
    آیا از خنجر می ترسی؟
    گفت: نه
    شوهر گفت: چرا؟
    زن گفت: چون خنجر در دست کسی است که
    به او اطمینان دارم و دوستش دارم
    شوهر تبسمی زد و گفت: حالت من نیز مانند تو هست
    این امواج هولناک را در دستان کسی می بینم که بدو اطمینان دارم و دوستش دارم!!
    آری! زمانیکه امواج زندگی تو را خسته و ملول کرد
    طوفان زندگی تو را فرا گرفت
    همه چیز را علیه خود می دیدی
    نترس! زیرا خدایت تو را دوست دارد
    و اوست که بر همه طوفانهای زندگیت توانا و چیره است..
    نترس
    بی خیال نداشته هایت..
    بی خیال غصه هایت..
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
بالا