dr..korosh
پسندها
0

نوشته‌های نمایه آخرین فعالیت فرستادن‌ها درباره

  • كوروش؛فک؛کن یكی بياد اينا رو بخونه؛خخخخخ
    من به درماندگی صخره و سنگ

    من به آوارگی ابر و نسیم

    من به سرگشتگی آهوی دشت

    من به تنهایی خود می مانم
    من در این شب که بلند است به اندازه حسرت زدگی گیسوان تو به یادم می آید


    شعر چشمان تو را می خوانم

    چشم تو چشمه شوق

    چشم تو ژرف ترین راز وجود برگ بید است که با زمزمه جاریه باد تن به وارستن عمر ابدی می سپرد
    تو تماشا کن
    که بهاری دیگر
    پاورچین پاورچین
    از دل تاریکی میگذرد
    و تو در خوابی
    پرستو ها خوابند و تو می اندیشی
    به بهاری دیگر
    به یاری دیگر


    اما برای من
    نه بهاری
    و نه یاری دیگر


    - افسوس
    من و تو دور از هم می پوسیم
    غمم از وحشت پوسیدن نیست
    غمم از زیستن بی تو در این لحظه پر دلهره است
    دیگر از من تا خاک شدن راهی نیست
    از سر این بام
    این صحرا
    این دریا
    پر خواهم زد
    خواهم مرد
    و غم تو این غم شیرین را
    با خود به ابد خواهم برد
    ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته

    از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته

    یک سینه غزق مستی دارد هوای باران

    از این خراب رسوا امشب دلم گرفته

    امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم



    شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته

    خون دل شکسته بر دیدگان تشنه

    باید شود هویدا امشب دلم گرفته

    ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو

    پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته

    گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است

    فردا به چشم اما امشب دلم گرفته
    کسی هست آغوشش را،

    شانه هایش را

    به من قرض بدهد !

    تا یک دل سیر گریه کنم؟!

    بدون هیچ حرف و سوال و جواب و دلداری و نصیحتی ؟
    هرگز نگو که دوست داری

    اگر حقیقتاً بدان اهمیت نمی دهی

    درباره احساست سخن نگو ، اگر واقعا وجود ندارد

    هرگز دستی را نگیر وقتی قصد شکستن قلبش را داری

    هرگز نگو برای همیشه وقتی می دانی که جدا می شوی

    هرگز به چشمانی نگاه نکن وقتی قصد دروغ گفتن داری

    هرگز سلامی نده وقتی می دانی

    که خداحافظی در پیش است

    قلبی را قفل نکن وقتی کلیدش را نداری

    به کسی نگو که تنها اوست وقتی در فکرت به او خیانت میکنی
    دل شکسته من
    اینجــــــــا آرامگاه بغض هــ ـای کهنه است.کمی سکوت!که اگربیدار شوند درد دارند لعنتی ها
    دنیای نامرد ...

    تو چه گفتی سهراب؟

    قایقی خواهم ساخت ...

    با کدوم عمر دراز؟

    نوح اگر کشتی ساخت، عمر خود را گذراند

    با تبر روز و شبش، بر درختان افتاد

    سالیان طول کشید، عاقبت اما ساخت

    پس بگو ای سهراب ... شعر نو خواهم ساخت

    بیخیال قایق ....

    یا که میگفتی ....

    تا شقایق هست زندگی باید کرد؟

    این سخن یعنی چه؟

    با شقایق باشی.... زندگی خواهی کرد

    ورنه این شعرو سخن

    یک خیال پوچ است

    پس اگر میگفتی ...

    تا شقایق هست، حسرتی باید خورد

    جمله زیباتر میشد

    تو ببخشم سهراب ...

    که اگر در شعرت، نکته ای آوردم، انتقادی کردم

    بخدا دلگیرم، از تمام دنیا، از خیال و رویا

    بخدا دلگیرم، بخدا من سیرم، من جوانی پیرم

    زندگی رویا نیست

    زندگی پردرد است

    زندگی نامرد است، زندگی نامرد است
    دنیا را بد ساختند ،
    کسی را که دوست داری ، دوستت ندارد
    کسی که دوستد دارد ، دوستش نداری
    اما کسی که دوستش داری و دوستت دارد ،
    به رسم آیین زندگی به هم نمی رسید !!!!!
    و این زندگی است
    زندگی یعنی این
    میگویم سلام!!‎..
    کسی جوابم را نمیدهد، پس میگویم خداحافظ!!...
    شاید از سر اتفاق یک نفر دست هایش تکان بخورد!!
    كوروش؛سلام
    خوبي؟
    نيستی؟
    نگرانت شدیم؛
    :thanks:
    سلام کوروشم خوبی عزیزم کجایی دلم خییییییلی برات تنگ شده بخدا این چند روزه خیییلی درگیرم نتونستم بیام التماس دعا بگم:heart:
    کوروش جان انشالا كه هرچه زودتر حالشون خوب شه؛
    کوروش چی شده داداش گلم نبینم نبینم ناراحت باشی خیییییییلی ناراحتم کردی..........باشه حتما حتما
    سلام دوستان ......من بنا به دلایلی نمیتونم برا مدتی بیام باکس......فقط از تک تکتون خواهشمیکنم برا سلامتی عزیزم دعاکنید تو این ماه مبارک........به دعاهاتون نیاز داره.....به یادش باشید...خدا حفظتون کنه..ممنونم....
    اصلا جدی نگیرید ....... دارن سر به سرتون میذارن !!!! پی سی و ...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
  • در حال بارگیری...
بالا