خخخخخ مریم یاد کشیشا افتادم
مریم نپرس که داغون شدم امروز:14:
هیچی جریان ازین قرار بود که دوست بنده به دلیل مشکلاتی که یهو سرش روانه شده بود و ضعفش تو این درس ، از بنده خواست برم جاش امتحان زبان تخصصی شونو بدم. و با حرفای خامش که استاد هیچ وقت سر جلسه نمیاد و انقد شلوغ و درهمه که کسی کسیو نمی شناسه و بیشتر بخاطر اینکه نمیتونسم روشو زمین بندازم و موقعیت انتخاب واحدشم ناجور بود آغا دلم سوخت و قبول کردم برم جاش امتحان بدم!!!
حالا از شانس قشنگ من، هم استاده حضور داشت هم شماره صندلی من افتاد دقیقا اولین صندلی جلو چش همه مراقبا. چشت روز بد نبینه استاده اومد و وقتی برگه هارو پخش میکرد گف من شمارو ندیدم تا حالا سر کلاسام! این یبار. وسط امتحانم اومد گف شما چنبار اومدید سر کلاس؟ گفتم نمی دونم دقیق. گف که اینطور. رو برگم ی ضربدر زد. این بار دوم. جمعا دوبار سکته ناقص زدم :j58r36j3gcr4suxymup
ووووییی مریم مردمو زنده شدم. فقط خدا خدا میکردم آبرومو نبره جلوی اون ملت. واقعا خدا کمکم کرد چون اگه اسم دوستمو رو برگه دیده بود مطمئنم خیلی اتفاق بدی میوفتاد.........
h34r-smiley: