اقا گفتی.بخدا من تازه فهمیدم اینجا از کسی شماره بگیری ینی وای............و این خلیی جالبه واسم
اقا گفتی.بخدا من تازه فهمیدم اینجا از کسی شماره بگیری ینی وای............و این خلیی جالبه واسم
ذختر یاپسر مگه فرق داره؟؟؟؟؟؟؟چه فرقی؟
یعنی والا اکه من مزاحم هستم نمتونه بگه برو مزاحم نشو... این سوراخ سمب بازیا چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟تو بگوووووووووووووووو
الان منظور شما چیه مدیکال دقیقا با دختره مشکل داری یا سره؟؟کدوم طرفین؟یعنی یک پزشک یا دانشجوی پزشکی واقعا فکرو شعور نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خب شماره شو از اول نمدونه نده؟ یا داده نمتونه مشکلشو حل کنه؟؟؟؟؟؟؟
شعری که شما نوشتی نماد اعتراض بود.. اعتراض به کمبود امکانات در وطن.. اعتراض به کمبود فضای افق و درخواست عمود از بیگانگان غرب.. شعر شما یک جورهایی غرب پرستی و جدایی از رسوم وطن بود
من جلوه های واضحی از تضاد در آن میبینم که یحتمل ار ذات منافق شاعر سرچشمه مییگرد.. حالا دلیل توجیهات شما را نمیدانم! پس دلیل آوردن اسم عمود چیست؟ بیشتر توضیح بده عزیزم
دوست به قلم سروش صحت:
دوست،
تقدیر گریزناپذیر ما نیست.
برادر خواهر پسر خاله و دختر عمو نیست که آش کشک خاله باشد.
دوستی انتخاب است.
انتخابی دو طرفه که حد و مرز و نوع آن به وسیله همان دو نفری که این انتخاب را کرده اند تعریف می شود.
با دوستانمان میتوانیم از همه چیز حرف بزنیم و مهم تر آنکه می توانیم از هیچ چیز حرف نزنیم وسکوت کنیم.
با دوستانمان میتوانیم درد دل کنیم و مهم تر آنکه می شود درد دل هم نکرد و بدانیم که می داند.
از دوستانمان می توانیم پول قرض بگیریم و اگر مدتی بعد او پول خواست و نداشتیم با خیال راحت بگوییم نداریم.
و اگر مدتی بعد تر دوباره پول احتیاج داشتیم و او داشت دوباره قرض بگیریم.
با دوستانمان میتوانیم بگوییم:
امشب بیا خونه ما دلم گرفته و اگر شبی دیگر زنگ زد و خواست به خانه مان بیاید و حوصله نداشتیم بگوییم :
امشب نیا حوصله ندارم.
با دوستانمان می توانیم بخندیم می توانیم گریه کنیم می توانیم رستوران برویم و غذا بخوریم می توانیم بی غذا بمانیم و گرسنگی بکشیم می توانیم شادی کنیم می توانیم غمگین شویم میتوانیم دعوا کنیم.
می توانیم در عروسی خواهر و برادرش لباس های خوبمان را بپوشیم و فکر کنیم عروسی خواهر و برادر خودمان است.
و اگر عزیزی از عزیزان دوستانمان مرد لباس سیاه بپوشیم و خودمان را صاحب عزا بدانیم.
با دوستانمان میتوانیم قدم بزنیم می توانیم نصف شب زنگ بزنیم و بگوییم :
پاشو بیا اینجا و اگر دوستمان پرسید چی شده؟
بگوییم :
حرف نزن فقط بیا.
و وقتی دوستمان بی هیچ
حرفی آمد خیالمان راحت باشد که در این دنیا تنها نیستیم با دوستانمان می
توانیم حرف نزنیم کاری نکنیم جایی نرویم و فقط از اینکه هستند خوشحال و
خوشبخت باشیم
يا خداااااااااا
ميس؟!!!!!!!!!!!
عاغا من رفتم شام خوردم نشد تحمل کنم سیمون چظوری فردا میخای دووم بیاری سخته ب غرعان
بگو میگ بگو.. صدا را در گلویت خفه نکن.. داد بزن فریاد بزن.. بگو که خسته ای.. فوقش برچسب منافق میخوری ولی در عوض وجدانت تا آخر عمر راضی ست که خودخوری نکرده ای..
بگو اعتراضت را.. بگو از کمبود در افق
میس با با ول کن این شعرو من فکرم هی منحرف میشه ترکیدم از خنده
الان منظور شما چیه مدیکال دقیقا با دختره مشکل داری یا سره؟؟کدوم طرفین؟
ینی جونا بدون پولم میتونن ازدواج کنن
ینی دوست من اگه باهام این طوری رفتار کنه دیگه نه من نه اون ...این که خیلی خشنه
یعنی یک پزشک یا دانشجوی پزشکی واقعا فکرو شعور نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خب شماره شو از اول نمدونه نده؟ یا داده نمتونه مشکلشو حل کنه؟؟؟؟؟؟؟
افق كمبود نداره
منم منافق نيستم ب جانه خودم!
ميخواي اون پوستو حذف كنم؟
سیمون چرا غم دل دوست عزیزمان را اسباب خنده خود میکنی؟ این دختر مظلوم درد دارد، غم دارد، کمبود حس کرده و این شعر را از ته قلبش گفته..