محرم و نامحرم؛ لطفا مرزها را رعایت کنید!!

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

مجید دیجی

مدیر بخش
اگه قراره من با رعایت نکردن حجاب برم جهنم، در آن صورت من قبول دارم برم جهنم

می خوام یه چیزی بنویسم ... می دونم دوباره ممکنه یه عده بریزن و بگن این مجید مغزش خالی هست و دیوانه هست و این چیزا ... اما یکی از خصوصیت بارز یک مومن شجاعت هست ... در ضمن وقتی به حضرت محمد ع می گفتن مجنون و با سنگ می زدندش ، این افتخاری هست که به من در راه تبلیغ دین بگن مغزش خالی هست :riz304:
===
در جواب پست بالا
تا حالا وقت آشپزی دستت سوخته ؟ یا آرنجت به جایی خورده ؟ چقد سریع دستمون رو عقب می کشیم ؟ اگه آدم ها جهنم رو درک کرده بودند از این هم سریع تر از گناهانمون دست می کشیدن ...

===
بحث بی حجابی خیلی گسترده تر از بهشت و جهنم هست .... اما مقصد نهایی بهشت وجهنم است...

لطفا در اینترنت یه سرچی در مورد آثار گناه کنید...

1_Untitled3.png


مسئله فقط بی حجابی نیست.... اما بی حجابی و کارهایی از این دست کم کم باعث سایر مشکلات می شود یا بهتر بگویم سایر گناهان و به خطر افتادن انسان می شود ... روز اولی که خیلی ها به سمت آرایش می روند ... اول فقط کمی موهایشان را رنگ می کنند ... ولی روز بعد رژلب می زنند ... روز بعد کمی موهایشان را از روسری بیرون می ذارن ... روز بعدش عطرشان را تندتر می کند ... روز بعد نوع راه رفتنش را عوض می کند ... بعد مانتویش را عوض می کند بعد آرایش غلیظ تر بعد صدای خنده و رابطه با نامحرم بیشتر بعد و... خوب شیطان به تدریج وارد می شود ... آرام آرام آدم رو به قول شما به جهنم می کشد . جهنمی که بی حجابی مقدمه آن شد... ( فقط کمی فک کنیم... فکرررررر )
البته این فقط یک بُعد قضیه هست ... بُعد دیگر بحث امنیت شما در جامعه هست ... ( یک آدم مریض که ممکن است هرجایی پیدا شود ، مثل یک بشکه پر از باروت هست ... نباید با کبریت خودمان آن را منفجر کنیم و شهری را به خطر بیندازیم ... و باعث گناه دیگران شویم ) ( مثال : همین داستانی که اول تایپیک نوشتم )
قسمت دیگر بحث تقلید سایر افراد از شماست ... ( قضیه ترویج مد و مصرف گرایی یا همان اصراف که جزو گناهان کبیره هست که شما با بی حجابی آن را ترویج می دهید... )
بحث دیگر تاثیر بر روی جامعه اسلامی و شیعی است ... ( فک کنم شما به عنوان یک شخص تحصیل کرده توی جامعه هم کم شدن سن آرایش و هم افزایش سن بلوغ جنسی رو شاهد هستید... )
و هزار تا قضیه دیگه که خواستید براتون می نویسم ...
==========
خیلی از افراد در جامعه هیچ وقت به این فکر نمیکردند که این جایی باشند که هستند... حدالقل وجدنشان این اجازه را نمی داد... اما کم کم وارد شدند... کم کم ( کمی فکر کنیم .... )
==========

نکته : چند جای مطلب نوشتم شما منظور بنده یک شخص خاص مخصوصا نویسنده سوال نیست ......
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: maxin

Taraa

Well-known member

سلام بزرگوار؟چرافکرمی کنین حجاب چادردست وپاگیره؟؟؟بنده به عنوان یک خانم تازه چادری شده یعنی تاهمین چندوقت پیش مانتویی بودم ولی ازنوع باحجابش بااین حال که اونموقع هم حجابم کامل بودولی یک خلا های رواحساس می کردم!!!بایدعرض کنم خدمتتون ازوقتی چادرروانتخاب کردم هزاران باربیش ازپیش احساس آرامش وآسایش دارم!تازه حیطه ی فعالیتهام هم بیشترشده!!!درگروههای مختلفی فعالیت دارم ،تئاترو...البته باحفظ حریم وفقط باگروه خانم هاواجرابرای خانم ها...وخیلی فعالیت های دیگه!مثل کوه نوردی!من که والاتاحالااقسام فعالیتهاردرمحیط دانشگاه وخارج ازدانشگاه وانجام دادم ولی این دست وپاگیری روکه میفرماییدتاحالاتجربه نکردم،فکرنمی کنیداین به خودافرادبرمی گرده،وطرزفکری که دارندویاشایدبعضی مواقع توجیه محسوب میشه؟

گرچه مشخصه که شماازبانوان محترم ومقیدهستید،شایدچون تاحالاتجربه ی پوشش چادررونداشتیدیابراثرتلقین اطرافیان احساس می کنیدشایدبراتون مشکل سازباشه،گرچه بنده هم اوایل بسیارموردتمسخراطرافیان قرارگرفتم ولی اصلابرام مهم نبود،بعدازمدتی اونهابااین مسئله کناراومدن،وچیزی که بااین صبوری به دست آوردم آرامشوآسایش بینهایتی هست که الان دارم
البته منظورازچادری بودن اون چادری هست که باعلاقه سرمون کردیم نه مثل بعضی هاکه تکلیفشون باخودشون هم معلوم نیست وفقط دارندآبروی چادروچادری هارومیبرند،وگرنه اونجورچادرکردن نه ضامن آسایشه نه ضامن حفظ عفت،چادری بایدزهرایی هم باشه...
ان شاءالله آرامش بی حدوحصرقسمت تمام بانوان مسلمان درجای جای جهان باشه
حالامیفهمم خداچرااین حدازحجاب روبرامون تعین کرده،بایدلذتش روباپوست وگوشت واستخونتون حس کنیدوگرنه فکرمی کنیددارم شعارمیدم
آرزومیکنم همچین لذتی نصیبتون باشه بانو:riz304:

سلام

از قضا قضیه من برعکس شماس ... قبلا چادری بودم ، الان نیستم ... ولی حجابم از خیلی از چادریا بیشتره ... گفتم حجاب رو در حدی قبول دارم که جلوه گری نباشه ... شاید من که بیشتر از شما با چادر بودم نسبت به شما که تازه چادری شدید اولویت داشته باشم به قضاوت در این مورد ... مادر و خواهر و خاله و بیشتر اطرافیانم هم چادری هستند که بدونید تلقین یا تمسخر اطرافیان باعث استفاده نکردن از چادر نبوده

سوالی که من از شماها دارم اینه : با کدوم منبع میگید چادر مشکی حجابی هست که خدا دستورش رو داده ؟

سوال بعدیم اینه : شما وقتی میرید مهمونی طولانی (در حد یه نصف روز) خونه خاله ، عمه، آشناها و ... چادر رو از سرتون بیرون میارید و با تیپی مثل مانتو هستید یا اینکه تا آخر مهمونی همچنان چادر مشکی سرتون هست ؟
 

mahsast

New member
دوستان عزیز اسلام دین افراط و تفریط نیست هر چیزی در حد تعادل خوبه شنیدید که عقل به هر چی حکم کنه شرع هم به همون حکم میکنه تو قران هم حدود حجاب مشخص شده نه نوع حجاب و میشه با هر نوع پوششی حجاب را رعایت کرد مهم چادری بودن یا مانتویی بودن نیست.......:28::28:
 

Taraa

Well-known member
من چادری نیستم , مانتویی هستم و حجابم کامله ولی تا همین سال قبل حجاب برام اهمیتی نداشت.
سیاستم این بود که
گناه کبیره نکن , خدا بخاطر چند تا تار مو تو رو راهی جهنم نمیکنه .
پارسال چه اتفاقی افتاد که نظرم در مورد حجاب تغییر کرد ؟!
ممکنه به نظر شما مهم یا جالب نباشه ولی برای من خیلی ارزش داره .
عید پارسال با شوهرم رفته بودیم ایتالیا .
تو یه سوئیت اقامت داشتیم که دوستانی که رفتن میدونن مثل سوئیتهای ایرانی اشپزخونه جدا نداره کلا یه اشپزخونه بزرگی هست که همه همونجا غذاهاشون رو اماده میکنن و همونجا سرو میکنن .
یه دو..ست د...ختر و پس...ر فرانسوی هم داشتن صبحانه ی مثل نودل اماده میکردن تا چشمشون افتاد به صبحونه ی کامل ما شروع کردن به تعریف و تمجید از سالم بودن و مفید بودن رژیم غذایمون .
ما هم جو گرفت دعوتشون کردیم با ما غذا بخورن ....
متاسفانه و متاسفانه من حجاب نداشتم ...
پسره پرسید اهل کجایین ؟ گفتیم ایران ...
دختره سریع گفت: واقعا ؟
پرسیدم چطور ؟
گفت : مگه ایرانیها مسلمان نیستن ؟
گفتم: چرا هستن باز پرسید شما چی ؟
گفتم : ما هم هستیم ...
باور نکرد میدونیین ؟
گفت : ولی تو که حجاب نداری .
همسرم گفت: همه ی مسلمونها که با حجاب نیستن مثل ترکیه و خیلی از کشورهای عربی ...
خیلیها حجاب رو اصل نمیدوونن برای مسلمون بودن .
پرسید : نمیدونن ؟ این یعنی هست ولی اونها باور ندارن ؟ حالا اصل هست یا نه ؟
جواب دادیم : نمیدونیم و چندان اطلاعاتی در این زمینه نداریم .
خندید ....
بلند و کش دار ...
گفت : پس شما هم مثل ما هستین ...عاشقتونم .
پرسیدم منظور؟
جواب داد

دست چین میکنید .
دینتون دست چین شده اس مثل ما .
فقط اون قسمتهای از دینتون رو باور دارید که دوست دارید ...
دینتون رو از صافی شخصی خودتون رد میکنید و میپذیرید .


برای اون مهم نبود ولی برای من خیلی مهم بود و سنگین ..
درک یه همچین حقیقتی که داریم مثل اونها میشیم ...
احساس خیلی بدی داشتم چون جوابی برای دادن نداشتیم...
احتمالا درک نمیکنید چه حس بدی داشتم اون روز ....
وقتی رفتن همسرم ازم پرسید :
الی فکر میکنی چند سال دیگه باورهامون اونقدر ضعیف میشه که دخترمون با دو...ست پس...رش میره مسافرت خارج از کشور مجردی ؟
یه چیزی ته دلم دینگ صدا داد .
الان که دارم این خاطره رو میگم خدا گواهه هنوزم همون حس بد رو دارم .
من از همون روز تصمیم گرفتم دینم رو مثل اونها از صافی باورهای شخصیم رد نکنم ...
گاهی نمیتونم قوانینش رو درک کنم
ولی با باور به اینکه حتما یه چیزی بوده و هست که خدا یه همچین چیزی ازم خواسته , بهش اعتماد میکنم و رعایت میکنم .

ببخشید اگه پر حرفی کردم ولی امیدوارم هیچکدومتون , هیچ وقت مثل من , ایمانتون زیر سوال نره و اگه رفت جوابی برای دادن داشته باشید !


منبغ:₪ حاشــیه ₪

کاش به جای انقد کپی پیست کردن نقلای دیگران یه خورده ازتجربه و تفکر خودتون حرف میزدید .. اولش فکر کردم تجربه خودتون رو نوشتید خوشحال شدم ولی دیدم آخرش ...
حالا کاری ندارم که این داستان واقعیت داره یا نه .. ولی چیز مفیدی که میشه ازش درآورد اینه که : آدم هر جایی که هست با هر درجه از اعتقاد باید هوشمندانه رفتار کنه تا تعادل رو گم نکنه .. منظورم چیه ؟ مثال میزنم ... مثالهام هم همه از تجارب شخصی خودمه :


1. خانمی رو میشناسم که چادری هستن، و شدیدا معتقد، ولی متاسفانه تو اعتقاداتشون دنبال چرایی مسائل نیستن، فقط شبکه های معارف و قرآن رادیو و تلویزیون رو گوش میکنن و میبینن، هر حرفی رو از علمای اسلام (با هر درجه از علم) میشنون سریعا بدون بررسی قبول میکنند >>>> چیزی که من بعنوان یه سوم شخص دارم از زندگی ایشون میبینم اینه : ایشون داره کم کم غرق میشه ، از تمدن فاصله میگیره، آدمای اطرافش رو از دست میده، به افسردگی کشیده میشه (مثال: اوایل مانتوهایی که زیر چادرشون میپوشیدن شیک بود، بعد از یه مدت این مانتوها تبدیل شدن به مانتوهای با رنگ تیره و بعضا کهنه چون فک میکنن حضرت زهرا (س) و حضرت علی (ع) هیچوقت لباسای نو نمیپوشیدن، بعد از یه مدت حتی دیگه از هیچ روسری به جز رنگ مشکی استفاده نمیکنن چون فک میکنن بعد از شهادت اباعبدالله (ع) روا نیست یه مسلمان واقعی رنگی به جز رنگ مشکی استفاده کنه ... این خانم توجهی به تاثیر رنگ روی زندگی شخصی خودش و اطرافیانش نداره )



2. خانمی رو میشناسم که از اول خانوم باحجاب و معتقدی بودن، با یه آقای با اعتقادات کم ازدواج کردن، بمرور زمان حجابشون هی داره بازتر میشه، اعتقاداتشون کمرنگتر میشه، ایشون هم داره کم کم غرق میشه


از نظر من این دو گروه هر دو دچار افراط و تفریط هستن .. دلیلش رو هم تنها و تنها توجیه نبودن نسبت به مسائل دینی میدونم ... فلسفه کارایی که انجام میدن رو نمیدوون و همین باعث میشه که باد اونا رو با خودش ببره

آدم تو هر مقطعی که هست باید حواسش باشه دچار افراط و تفریط نشه و هر جریانی اونو با خودش نبره ، مگه اینکه ابعادشو بررسی کرده باشه و اون جریان رو متعادل تشخیص داده باشه ، بیشتر از حد تشخیص هر فردی هم که خدا از هیشکی نخواسته


پس نمیشه گفت فقط یه خانوم غیرچادری یا غیرمعتقد میتونه به سمتی پیش بره که در آینده دخترش با دوس پسرش سفر مجردی برن (طبق داستان نقل قول شده) ... بلکه یه خانوم چادری هم میتونه با افراط به سمتی پیش بره که از اسلام جلوتر بزنه و یه دین جدید برای خودش درست کنه ... تعقل مهمه
 
آخرین ویرایش:

rozeabi

New member
آقای مجید دیجی
کسانی که توی این انجمن عضو هستند معمولا آدمهایی هستند که سنشون دست کم بالای بیست ساله و خیلی ها هم که دارن برای کنکور ارشد آماده میشن و به نظرم دیگه تصمیمشون و منششون تا حالا در مورد حجاب براشون روشن شده. به نظرم بهتره وقت ارزشمندتون رو برید تو سایتایی مثل فیس بوک صرف کنید که از هر سن و گروهی درشون عضو هستند و نرخ بی حجابها هم بیشتره. لاقل آواتارها اینطور نشون میده و اگه بخوایم خودمون رو فریب ندیم دختران نوجوان زیادی هستند که گمراهند و نه تنها حجاب ندارند که متاسفانه با لباس های باز جلوه گری می کنند. مطالب و عکسهایی هم که می ذارید خیلی مناسب سنین این دختران هست. اگر هم هدفتون اینه که با فعالیتهای مذهبی و تبلیغی در این سایت پیشرفت کنید بهتون تبریک میگم که راه پیشرفت در این مملکت رو خوب یاد گرفتید. به هر حال آواتارتون واقعیه و می تونید در آینده به عنوان رزومه استفاده کنید و جذبتون در ارگانهای دولتی راحت بشه.
موفق باشید
 

مجید دیجی

مدیر بخش
دوستان عزیز اسلام دین افراط و تفریط نیست هر چیزی در حد تعادل خوبه شنیدید که عقل به هر چی حکم کنه شرع هم به همون حکم میکنه تو قران هم حدود حجاب مشخص شده نه نوع حجاب و میشه با هر نوع پوششی حجاب را رعایت کرد مهم چادری بودن یا مانتویی بودن نیست.......:28::28:

موافقم مهم نوع پوشش هست... که کامل باشه و جایی برای کنجکاوی افراد بیمار دل نذاره ...



اما این قسمت که اینجا میزارم برشی از ماجرای غصب فدک است که توجه من نوع پوشش ( چادر حضرت فاطمه هست )

روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود...
منبع :
خطبه فدكيه حضرت زهرا در مسجد

- - - Updated - - -

دوستان عزیز اسلام دین افراط و تفریط نیست هر چیزی در حد تعادل خوبه شنیدید که عقل به هر چی حکم کنه شرع هم به همون حکم میکنه تو قران هم حدود حجاب مشخص شده نه نوع حجاب و میشه با هر نوع پوششی حجاب را رعایت کرد مهم چادری بودن یا مانتویی بودن نیست.......:28::28:

موافقم مهم نوع پوشش هست... که کامل باشه و جایی برای کنجکاوی افراد بیمار دل نذاره ...



اما این قسمت که اینجا میزارم برشی از ماجرای غصب فدک است که توجه من نوع پوشش ( چادر حضرت فاطمه هست )

روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود...
منبع :
http://www.aviny.com/occasion/ahlebeit/fatemeh/shahadat/87/Shahadat/Sokhan_Khotbe/Khotbe_fadak/Fadak.aspx
 

مجید دیجی

مدیر بخش
آقای مجید دیجی
کسانی که توی این انجمن عضو هستند معمولا آدمهایی هستند که سنشون دست کم بالای بیست ساله و خیلی ها هم که دارن برای کنکور ارشد آماده میشن و به نظرم دیگه تصمیمشون و منششون تا حالا در مورد حجاب براشون روشن شده. به نظرم بهتره وقت ارزشمندتون رو برید تو سایتایی مثل فیس بوک صرف کنید که از هر سن و گروهی درشون عضو هستند و نرخ بی حجابها هم بیشتره. لاقل آواتارها اینطور نشون میده و اگه بخوایم خودمون رو فریب ندیم دختران نوجوان زیادی هستند که گمراهند و نه تنها حجاب ندارند که متاسفانه با لباس های باز جلوه گری می کنند. مطالب و عکسهایی هم که می ذارید خیلی مناسب سنین این دختران هست. اگر هم هدفتون اینه که با فعالیتهای مذهبی و تبلیغی در این سایت پیشرفت کنید بهتون تبریک میگم که راه پیشرفت در این مملکت رو خوب یاد گرفتید. به هر حال آواتارتون واقعیه و می تونید در آینده به عنوان رزومه استفاده کنید و جذبتون در ارگانهای دولتی راحت بشه.
موفق باشید

سلام از پیشنهاد دوستانتون ممنونم ای کاش خصوصی گفته بودید تا جواب بهتون بدم:28:...
اول آواتار من خیلی مورد انتقاد هست بخاطر ترجمه گروهی و بحث اعتماد سازی هست ... دوستان گفتن اعتماد سازی کن منم عکس رو گذاشتم ...
دوم در مورد استخدام ... من همین الان کار غیر دولتی دارم و احتیاجی به حقوق کارمندی ندارم ... اگه باور ندارید شماره دفترم رو میدم زنگ بزنید ...
سوم من اصلا از فیس ..بوک خوشم نمیاد ... به خاطر نوع نگرشم و پدید آورنده هاش ، سوء استفاده هاش ، شکنندگی ها ، خیانت ها ، اشتباهات ، ترویج ها ، شایعه پراکنی هاش ، کنترل هاش و...
چهارم من در ابتدا یه پست گذاشتم چند نفر ادامش دادن منم همین طور
پنجمن نوع نگاه من به زندگی و آخرت و کارهای خوبی که میتونم انجام بدم و تاثیرش بر زندگی دنیوی و اوخرویم با شما فرق داره عزیزم...
من دنیا رو به خاطر مادیاتش نمی خوام و هیچ علاقه ای به این چیزایی که گفتید ندارم ... و همین جا می نویسم اگر قراره جایی بخاطر این مطالب و ترویج دین استخدام کنه همون بهتر که نکنه....
در مورد انتخاب راه هم باید بگم خیلی ها بودن که توی سن نود ساگی مسیرشون رو اصلاح کردن ... دوستانی هم که اینجا هستن هم چون تحصیلات عالیه دارن در جامعه الگو هستن بخاطر همین من اینجام:riz304:
 

saharandishe

New member
ببخشید از این جوابتون خوشم اومد ولی میخوام ازتون چندتا سوال بپرسم در مورد همین پستتون،

اول اینکه بنظرتون چرا حجابی که داشتید اون آرامشی که الان دارید رو نتونسته بود براتون ایجاد کنه؟؟ آیا این آرامشتون تلقینی از آرامش نیست که بخاطر فضای کنونی که رسانه ها و ... ایجاد کرده اند بوجود امده؟؟

دوم اینکه کوهنوردی میرید یا پیاده روی؟؟ چون رشته کوهنوردی ورزشی نیست که با بسته بودن دو دست بتونید انجامش بدید(مثل شغل های پرستاری،خیاطی،کار در کارخانجات و مهندسی و... برای این شغلها همیشه محیط کار مختلط هست عایا میشه با رعایت حجاب کارهاشونو بنحو احسن انجام بدند؟)

خب خودتون می گید حجاب داشتنی که خودتون انتخابش کردید، ولی آیا در فضای کنونی حجاب انتخاب انسانهاست؟؟

آرامشی که شما در زندگیتون دارید زاییده افکارتون و شرایط زندگیتونه، بسیارند با حجاب هایی که زوجین هر دو افراد مذهبی هستند ولی مشکلات اخلاقی زندگیشون...!! و هستند بی حجابهایی که مثله الان شما در زندگیشون و حتی این شرایط و فضای جامعه با آرامش دارند زندگیشونو میکنند. هرچند منم آرامش شما رو بیشتر می پسندم.

خواهش می کنم،بزرگواریدشما
شمایک قسمتی ازنوشته هاتون فرموده بودید:ولی آیا در فضای کنونی حجاب انتخاب انسانهاست؟؟
ولی کدام انسان مدنظرشماست؟انسانی که مسلمانه؟یاانسانی که دینش هرچیزی به غیرازاسلامه؟
ببینیدمامسلمانیم،درسته؟دراسلام قوانینی هست که رعایت اونهاالزامیه،مثل نماز،روزه،رعایت حجاب وحدودروابط محرم ونامحرمی و...که یکسریشون تاثیران فردی دارندویکسریشون تاثیرات اجتماعیشون بیشتره،وقتی حرف ازقانون هست،دیگه انتخاب معنایی نداره،یعنی برای انجام اعمالی اینچنینی ماازطرف خداامربه اطاعت شدیم،وهرسرپیچی ازقانون جریمه ی خاص خودش روداره،
مسئله ی بعدی مابایدمصداق هاروکناربزاریم مثلاهمون زوج جوان،چون مصادیق معیاری برای قضاوت نیستندچون اون هاهم دارندتلاش می کنندعقایددینیشون روعملی کنندولی تمایلات نفسانی ونفس امارشون که نابودنشده!واصلاادعایی نیست که اونهایی که ظاهرشون رورعایت می کنندحتماموردرضایت خداوندهستند!!،امکان داره بعضی هابگن ماظاهرمون اینجوریه ولی دلمون پاکه پاکه،آفرین به شمایی که تونستی اینقدردلت روپاک کنی،ولی مشگل همینجاست خدامیگه هم ظاهرت بایدپاک باشه هم درونت!اینجامسئله انتخاب مانیست؟این یک قانونه،حالایکسری به حفظ ظاهرتوجه می کنن ازدرون غافل اندیکسری هم درون رودرست می کنندوازظاهرغافل یک سری هم به هیچکدوم توجهی ندارند!!!
درموردکوهنوردی که فرمودین،ماالان مدلهای مختلفی ازچادرداریم،بنده برای این کارازچادرآستین داراستفاده می کنم،کارسختی هم نیست خوشبختانه...
درموردآرامش هم بایدعرض کنم خدمتتون جنس آرامش هاباهم فرق میکنه...آرامشی که درراستای رعایت قوانین الهی وارتباط قوی باخدابه وجودمیادهمیشگی هست حتی دربدترین حالت ممکن درزندگی وزیربارفشارهای مختلف ولی آرامشی که منشاونیتش خدایی نباشه،منکرلذت بخش بودنش نیستم،ولی نبایدتوقع داشت همچین لذتی درزندگی ماندگارباشه،البته بنده ادعایی برخوب بودن خودم ندارم،فقط میگم وقتی خدادستوری روبه ماداده بایدبهش عمل کنیم،حرف حرفه بایده نه دلم میخواد...
من ازهمه خواهش می کنم به صرف اینکه فلان آدم به ظاهرمذهبی فلان کارروانجام دادراجع به دینمون قضاوت نکنیم:

من یک مسلمانم، اسلام کامل است ،امامن نیستم ،اگرازمن اشتباهی سرزد،این عیبم رابه من نسبت دهید،نه به دینم
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: 'Reza'

saharandishe

New member
سلام

از قضا قضیه من برعکس شماس ... قبلا چادری بودم ، الان نیستم ... ولی حجابم از خیلی از چادریا بیشتره ... گفتم حجاب رو در حدی قبول دارم که جلوه گری نباشه ... شاید من که بیشتر از شما با چادر بودم نسبت به شما که تازه چادری شدید اولویت داشته باشم به قضاوت در این مورد ... مادر و خواهر و خاله و بیشتر اطرافیانم هم چادری هستند که بدونید تلقین یا تمسخر اطرافیان باعث استفاده نکردن از چادر نبوده

سوالی که من از شماها دارم اینه : با کدوم منبع میگید چادر مشکی حجابی هست که خدا دستورش رو داده ؟

سوال بعدیم اینه : شما وقتی میرید مهمونی طولانی (در حد یه نصف روز) خونه خاله ، عمه، آشناها و ... چادر رو از سرتون بیرون میارید و با تیپی مثل مانتو هستید یا اینکه تا آخر مهمونی همچنان چادر مشکی سرتون هست ؟

سلام دوست عزیز،راجع به مشکی بودن حجاب درقرآن،بنده فکرنمی کنم درقرآن اومده باشه که حجاب حتمابایدمشکی باشه،واگرهم چنین باشه بنده واونقدرهم سوادقرآنی ندارم که همین الان به اون آیه اشاره کنم،ولیب راجع به اینکه ماچرارنگ مشکی روبرای چادرانتخاب کردیم باذکرمثال براتون توضیح میدم:
در تمام کشورهای توسعه یافته
رنگ مشکی رنگی برای قدرت و انرژی
استفاده میش ود
مثلاً در ورزشهای رزمی و غیر رزمی
کمربند مشکی آخرین کمربند و کمال قدرت
تلقّی میشود

دوّمین نمونه

در تمام کشورهای پیشرفته
برای کامل بودن علم و دانش در فرد ی
از رنگ مشکی استفاده کرده و کمال علم را
در یک فرد نشان میدهند
مثلا د ر فارغ التحصیلی دانشجویان برتر
از ردا و لب اس تیره ومشکی
استفاده میکنند

سوّمین ن مونه

همه مردم با این نمونه آشنا هستند
نمونه ای که هر کس در هر دی نی باشد
احساس آرامش و تقدس گرایی میکند
همه لباس راهبان و مادر روحانیان کلیسا
را دیده اند و همینطور
لباس بزرگان یهود را که لباس مشکی
بر تن کرده و با دیدنشان
تقدس یادمان می آید
لباس مشکی در هر دینی مقدس است
وهزاران مثال دیگر...

وامامهمانی هامون،اتفاقامابسیاراهل رفت وآمدومهمانی هستیم،خداتنهابه حفظ حجاب توصیه نکرده،مابایددرهمه ی جوانب حریم هارورعایت کنیم،،مثلاخونه ی خاله،که میریم لزومی نداره من بشینیم کنارشوهرخاله وپسرخاله،گل بگیموگل بشنویم،یعنی خدادستورشوداده ومانبایداینکاروانجام بدیم،وگرنه که ازشوخی وخنده بدش میاد؟وماهم مثل همه انسانیم شایدمنم بدم نیاد!!!ولی ازاونجایی که مسلمونیم طبق دستوراسلام مبنی بررعایت حریم بعدازیک سلام وعیلیم متعارف معمولامامهمونی رومردونه زنونه می کنیم،که توقسمت زنونه ماروسری هم به سرنداریم چه برسه به چادر...
البته قبلااینطوری نبودیم ولی کم کم وقتی فهمیدیم خیلی ازکارهایی که ماانجام میدیم واقعاگناه داره واصلاشوخی نیست!!!زندگیمونواصلاح کردیم،ادعانمی کنم همه چیمون درسته ولی دراین جهت گام برداشتیم...
 

مجید دیجی

مدیر بخش

خواهش می کنم،بزرگواریدشما
شمایک قسمتی ازنوشته هاتون فرموده بودید:ولی آیا در فضای کنونی حجاب انتخاب انسانهاست؟؟
ولی کدام انسان مدنظرشماست؟انسانی که مسلمانه؟یاانسانی که دینش هرچیزی به غیرازاسلامه؟
ببینیدمامسلمانیم،درسته؟دراسلام قوانینی هست که رعایت اونهاالزامیه،مثل نماز،روزه،رعایت حجاب وحدودروابط محرم ونامحرمی و...که یکسریشون تاثیران فردی دارندویکسریشون تاثیرات اجتماعیشون بیشتره،وقتی حرف ازقانون هست،دیگه انتخاب معنایی نداره،یعنی برای انجام اعمالی اینچنینی ماازطرف خداامربه اطاعت شدیم،وهرسرپیچی ازقانون جریمه ی خاص خودش روداره،
مسئله ی بعدی مابایدمصداق هاروکناربزاریم مثلاهمون زوج جوان،چون مصادیق معیاری برای قضاوت نیستندچون اون هاهم دارندتلاش می کنندعقایددینیشون روعملی کنندولی تمایلات نفسانی ونفس امارشون که نابودنشده!واصلاادعایی نیست که اونهایی که ظاهرشون رورعایت می کنندحتماموردرضایت خداوندهستند!!،امکان داره بعضی هابگن ماظاهرمون اینجوریه ولی دلمون پاکه پاکه،آفرین به شمایی که تونستی اینقدردلت روپاک کنی،ولی مشگل همینجاست خدامیگه هم ظاهرت بایدپاک باشه هم درونت!اینجامسئله انتخاب مانیست؟این یک قانونه،حالایکسری به حفظ ظاهرتوجه می کنن ازدرون غافل اندیکسری هم درون رودرست می کنندوازظاهرغافل یک سری هم به هیچکدوم توجهی ندارند!!!
درموردکوهنوردی که فرمودین،ماالان مدلهای مختلفی ازچادرداریم،بنده برای این کارازچادرآستین داراستفاده می کنم،کارسختی هم نیست خوشبختانه...
درموردآرامش هم بایدعرض کنم خدمتتون جنس آرامش هاباهم فرق میکنه...آرامشی که درراستای رعایت قوانین الهی وارتباط قوی باخدابه وجودمیادهمیشگی هست حتی دربدترین حالت ممکن درزندگی وزیربارفشارهای مختلف ولی آرامشی که منشاونیتش خدایی نباشه،منکرلذت بخش بودنش نیستم،ولی نبایدتوقع داشت همچین لذتی درزندگی ماندگارباشه،البته بنده ادعایی برخوب بودن خودم ندارم،فقط میگم وقتی خدادستوری روبه ماداده بایدبهش عمل کنیم،حرف حرفه بایده نه دلم میخواد...
من ازهمه خواهش می کنم به صرف اینکه فلان آدم به ظاهرمذهبی فلان کارروانجام دادراجع به دینمون قضاوت نکنیم:

من یک مسلمانم، اسلام کامل است ،امامن نیستم ،اگرازمن اشتباهی سرزد،این عیبم رابه من نسبت دهید،نه به دینم

ممنون جالب بود... مخصوصا قسمت جنس آرامش... امضاتونم عالی هست...
 

fifi

New member
از دوست عزیزمون آقای مجید دیجی بابت مطالب خوب و جالبشون واقعا تشکر می کنم به قول دوستان با این که فکر و عقیده هر کدوم از ما راجب مسئله حجاب مشخص است اما این به این معنا نیست که قابل تغییر نیست به گفته دوستان شایدبدون این که حقیقت حجاب و جنبه های واقعی آن را بدانیم داریم ازش استفاده می کنیم که آقای دیجی در این تاپیک جنبه های الهی و معنوی استفاده از حجاب را برامون روشن می کنه تا اگه کسی به صورت سطحی از چادر و حجاب استفاده می کنه به عمق اون پی ببره و زمانی که با یک فرد که در ایمانش ضعف داره ازدواج کرد به جای اینکه خودش سقوط کنه همسرش رو بکشه بالا.
کسانی مثل حر در آخرین لحظات زندگیش راهشو عوض کرد و به سوی حقیقت رفت پس هر لحظه از زندگی میشه آدم تغییر کنه پس نمیشه گفت چون سن و سال ما بالاست قابل تغییر کردن نیستیم.
 

varia

Well-known member

خواهش می کنم،بزرگواریدشما
شمایک قسمتی ازنوشته هاتون فرموده بودید:ولی آیا در فضای کنونی حجاب انتخاب انسانهاست؟؟
ولی کدام انسان مدنظرشماست؟انسانی که مسلمانه؟یاانسانی که دینش هرچیزی به غیرازاسلامه؟
ببینیدمامسلمانیم،درسته؟دراسلام قوانینی هست که رعایت اونهاالزامیه،مثل نماز،روزه،رعایت حجاب وحدودروابط محرم ونامحرمی و...که یکسریشون تاثیران فردی دارندویکسریشون تاثیرات اجتماعیشون بیشتره،وقتی حرف ازقانون هست،دیگه انتخاب معنایی نداره،یعنی برای انجام اعمالی اینچنینی ماازطرف خداامربه اطاعت شدیم،وهرسرپیچی ازقانون جریمه ی خاص خودش روداره،
مسئله ی بعدی مابایدمصداق هاروکناربزاریم مثلاهمون زوج جوان،چون مصادیق معیاری برای قضاوت نیستندچون اون هاهم دارندتلاش می کنندعقایددینیشون روعملی کنندولی تمایلات نفسانی ونفس امارشون که نابودنشده!واصلاادعایی نیست که اونهایی که ظاهرشون رورعایت می کنندحتماموردرضایت خداوندهستند!!،امکان داره بعضی هابگن ماظاهرمون اینجوریه ولی دلمون پاکه پاکه،آفرین به شمایی که تونستی اینقدردلت روپاک کنی،ولی مشگل همینجاست خدامیگه هم ظاهرت بایدپاک باشه هم درونت!اینجامسئله انتخاب مانیست؟این یک قانونه،حالایکسری به حفظ ظاهرتوجه می کنن ازدرون غافل اندیکسری هم درون رودرست می کنندوازظاهرغافل یک سری هم به هیچکدوم توجهی ندارند!!!
درموردکوهنوردی که فرمودین،ماالان مدلهای مختلفی ازچادرداریم،بنده برای این کارازچادرآستین داراستفاده می کنم،کارسختی هم نیست خوشبختانه...
درموردآرامش هم بایدعرض کنم خدمتتون جنس آرامش هاباهم فرق میکنه...آرامشی که درراستای رعایت قوانین الهی وارتباط قوی باخدابه وجودمیادهمیشگی هست حتی دربدترین حالت ممکن درزندگی وزیربارفشارهای مختلف ولی آرامشی که منشاونیتش خدایی نباشه،منکرلذت بخش بودنش نیستم،ولی نبایدتوقع داشت همچین لذتی درزندگی ماندگارباشه،البته بنده ادعایی برخوب بودن خودم ندارم،فقط میگم وقتی خدادستوری روبه ماداده بایدبهش عمل کنیم،حرف حرفه بایده نه دلم میخواد...
من ازهمه خواهش می کنم به صرف اینکه فلان آدم به ظاهرمذهبی فلان کارروانجام دادراجع به دینمون قضاوت نکنیم:

من یک مسلمانم، اسلام کامل است ،امامن نیستم ،اگرازمن اشتباهی سرزد،این عیبم رابه من نسبت دهید،نه به دینم

مرسی از جواب هاتون و وقتی که گذاشتید.

نمی خام بیشتر از این وقتتونو بگیرم ولی شما دارید انسانها رو محدود می کنید و میدونم که برای این حرفم جوابشو دارید چون نزدیک به 900 سال هست که عده ای زندگیشونو وقف توجیه به مسائلی کدره اند که نه پیامبر اینو میخاست ونه هیچ یک از امام هامون.
بله ما مسلمونیم ولی مسلمانهایی که دلیل که دینمون محصول موقعیت جغرافیایی هست که در اون زندگی میکنیم. اتفاقا شب احیا و برخی زمانهای دیگه می بینیم انسانهایی که از دید ما خدا ندارند هم خدای خودشونو دارند.

میدونید اساسا مشکل جامعه ما اینه که مذهبی ها میخواهند عقاید خودشونو که هیچ اطلاعی و منطقی پشت سر اون نیستند میخانود عقایدشونو خوب نشون بدند و به دیگران تحمیل کنند.

آخه کدوم عقل سلیمی(جز اونهایی که برسر قدرتند) قبول میکنه بخاطر قانونی که(همین افرادی که بر سر قدرتند تصویب کردند) عده ای که (تعدادشون میلیونها نفر هست)اعتقادی به اون چیزی که ندارند مجبور به وانمود قبول اون عقاید کنند.

ساختن جامعه زمانبر هست، انرژی بر هست ولی ما نباید با اصرار بر باورهای پیشینیانمون عمل کنیم.

نخاستم مباحثه کنم فقط خاستم این نکات رو بازگویی کنم تا بلکه آرامشی باشه بر قلب تمام کسانی که بهای اندیشیدن رو میپردازند!!
 

مجید دیجی

مدیر بخش
از دوست عزیزمون آقای مجید دیجی بابت مطالب خوب و جالبشون واقعا تشکر می کنم به قول دوستان با این که فکر و عقیده هر کدوم از ما راجب مسئله حجاب مشخص است اما این به این معنا نیست که قابل تغییر نیست به گفته دوستان شایدبدون این که حقیقت حجاب و جنبه های واقعی آن را بدانیم داریم ازش استفاده می کنیم که آقای دیجی در این تاپیک جنبه های الهی و معنوی استفاده از حجاب را برامون روشن می کنه تا اگه کسی به صورت سطحی از چادر و حجاب استفاده می کنه به عمق اون پی ببره و زمانی که با یک فرد که در ایمانش ضعف داره ازدواج کرد به جای اینکه خودش سقوط کنه همسرش رو بکشه بالا.
کسانی مثل حر در آخرین لحظات زندگیش راهشو عوض کرد و به سوی حقیقت رفت پس هر لحظه از زندگی میشه آدم تغییر کنه پس نمیشه گفت چون سن و سال ما بالاست قابل تغییر کردن نیستیم.

ممنون فی فی... مثال جالبی در مورد حر زدید...:auizz3ffy9vla57584x
 

مجید دیجی

مدیر بخش
دوستان موضوع تایپیک مجید دیجی نیستا... موضوع در مورد حجاب و حفظ حریم بین محرم و نا محرم هست...لطفا موضوع رو به انحراف نکشید...
 

rozeabi

New member
آقای مجید دیجی من پیشنهادم دوستانه بود و چون اهل ریا نیستم حدسی رو که توی دلم بود مستقیما اینجا گفتم. به هر حال من به این سایت فقط برای به دست آوردن اطلاعات درسی سر میزنم و من بعد هم تمایلی به شرکت در اینگونه بحثهای سرگرمی نخواهم داشت. انجمن اطلاعیه ای دادند و من به خاطر احترام به قوانین و قدردانی به خاطر آموخته هام از این انجمن بحث رو ادامه نمیدم. خوش و خرم باشید.
 

saharandishe

New member
مرسی از جواب هاتون و وقتی که گذاشتید.

نمی خام بیشتر از این وقتتونو بگیرم ولی شما دارید انسانها رو محدود می کنید و میدونم که برای این حرفم جوابشو دارید چون نزدیک به 900 سال هست که عده ای زندگیشونو وقف توجیه به مسائلی کدره اند که نه پیامبر اینو میخاست ونه هیچ یک از امام هامون.
بله ما مسلمونیم ولی مسلمانهایی که دلیل که دینمون محصول موقعیت جغرافیایی هست که در اون زندگی میکنیم. اتفاقا شب احیا و برخی زمانهای دیگه می بینیم انسانهایی که از دید ما خدا ندارند هم خدای خودشونو دارند.

میدونید اساسا مشکل جامعه ما اینه که مذهبی ها میخواهند عقاید خودشونو که هیچ اطلاعی و منطقی پشت سر اون نیستند میخانود عقایدشونو خوب نشون بدند و به دیگران تحمیل کنند.

آخه کدوم عقل سلیمی(جز اونهایی که برسر قدرتند) قبول میکنه بخاطر قانونی که(همین افرادی که بر سر قدرتند تصویب کردند) عده ای که (تعدادشون میلیونها نفر هست)اعتقادی به اون چیزی که ندارند مجبور به وانمود قبول اون عقاید کنند.

ساختن جامعه زمانبر هست، انرژی بر هست ولی ما نباید با اصرار بر باورهای پیشینیانمون عمل کنیم.

نخاستم مباحثه کنم فقط خاستم این نکات رو بازگویی کنم تا بلکه آرامشی باشه بر قلب تمام کسانی که بهای اندیشیدن رو میپردازند!!

خواهش می کنم بزرگوار
،فقط به عنوان جملات پایانی شایدمطلبی که الان میخوام بگم ربطی به موضوع تاپیک نداشته باشه پیشاپیش معذرت می خوام،شمادریک قسمتی ازصحبت هاتون فرمودید:نزدیک به 900 سال هست که عده ای زندگیشونو وقف توجیه به مسائلی کدره اند که نه پیامبر اینو میخاست ونه هیچ یک از امام هامون،
ماهمه درجستجوی حقیقتم،تردیدی دراین نیست ،فقط شایدپنجره های نگاهمون متفاوت باشه...امیدوارم هممون ازاون پنجره هایی ببینیم که مدنظرخداست...
فقط خواستم بگم پابه پای اونهایی که شمافرمودین هم عده ای زندگیشونووقف کردندبرای تحریف،تحریف همه چیز،جعل حدیث وقرآن واسلام،سبک زندگی اسلامی و... ،که نمونشون روهم میبینیم قرآن آمریکایی،که خیلی هاهم متاسفانه گولشون روخوردن(البته درخارج ازکشور)قرآنی که توش اسرائیل رسمیت داره!!!وسخن ازاحترام به اسرائیل غاصب هست وهرکسی که اسرائیل روقبول نداره کافره!!!!وفاصله ی حق وباطل خیلی کم شده،که اگرتوکل به خداو توسل به ائمه نکنیم چه بسادرباطل قدم بگذاریم ولی خودمون رودرجبهه ی حق تصورکنیم،مثلاالان خیلی هاکه مسلمان اندعضوتکفیری هاشدند،یامثلاحرام ترین حرام خداروحلال کردند(مثل جهادنکاح!!!وآرزوشونه دراین راه شهیدبشن)چرا؟چون مسلمان بی بصیرت که آگاه به زمان نباشه هیچ ارزشی نداره،وبه تعبیرمن چه بساموردلعن خداهم باشه،پیامبرمیفرمایندنگه داشتن ایمان درآخرالزمان مثل نگه داشتن آتش دردست هست، تواین دوروزمونه مسلمان بودن تنهاکافی نیست...الان دیگه زمونه ای نیست که مابخواییم سرحجاب داشتن یانداشتن بحث کنیم،یانمازخوندن یانخوندن!اونقدرمسائل پیچیده تری هست پیش رومون که دیگه تردیدراجع به مسائل ابتدایی دینمون جایزنیست،زمانه ی عجیبیست وبدون توکل به خداوتوسل به ائمه بعیدمیدونم بتونیم مرزحق وباطل که مثل لبه ی شمشیرتیزمیمونه روبه راحتی تشخیص بدیم،مادرسخت ترین زمان تاریخ قرارداریم،درآخرالزمان پیچیدگیهاخیلی زیاده به خاطرهمین خیلی هاسقوط می کنن،وتنهاراه رهایی ازاین سقوط داشتن بصیرت هست...
به عنوان اختتامیه بحثم یادمه بچه بودم حدود15-12سال به قدری به این بحث هاعلاقه داشتم همیشه دنبالشون می کردم ،یه مصاحبه ای انجام شده بودباجورج بوش،راجع به برنامه ای که برای آینده ی ایران داره،واون صراحتاعنوان کردباتجربه ای که درجنگ 8ساله به وجوداومدمابه هیچ عنوان مسئله ی نظامی روصلاح نمیدونیم بلکه بایدابتداروی اندیشه هاشون کارکنیم...
من اصلاادعایی مبنی براین ندارم که من انسان هدایت شده ای هستم وراه حق روبه راحتی تشخیص میدم!!،هم برای خودم وهم برای همه ی انسانهای روی این کره ی خاکی(مسلمان وغیرمسلمان)،ازخدادرخواست هدایت به سوی حق روبرای لحظه لحظه هامون وعاقبت به خیری دارم...
واینکه:
دعامی کنم خداوندبه هممون بصیرت بده،تابتونیم حق روازباطل مثل تفاوتی که شب وروزدارندتشخیص بدیم،ان شاءالله،این دعاروکردم بلکه آرامشی باشه بر قلب تمام کسانی که بهای اندیشیدن رو میپردازند(چون جمله ی قشنگی هست بااجازتون کپی کردم)
چون فرمودیدتمایلی به ادامه ی مباحثه نداریدبنده هم به تصمیمتون احترام میذارم وقول میدم دیگه این بحث روادامه ندم
بازم ممنون که شماهم وقت گرانبهاتون روبابت خوندن اندیشه های من صرف کردید،عاقبت به خیری نصیبتان باد
التماس دعا.
 
آخرین ویرایش:

Taraa

Well-known member


سلام دوست عزیز،راجع به مشکی بودن حجاب درقرآن،بنده فکرنمی کنم درقرآن اومده باشه که حجاب حتمابایدمشکی باشه،واگرهم چنین باشه بنده واونقدرهم سوادقرآنی ندارم که همین الان به اون آیه اشاره کنم،ولیب راجع به اینکه ماچرارنگ مشکی روبرای چادرانتخاب کردیم باذکرمثال براتون توضیح میدم:
در تمام کشورهای توسعه یافته
رنگ مشکی رنگی برای قدرت و انرژی
استفاده میش ود
مثلاً در ورزشهای رزمی و غیر رزمی
کمربند مشکی آخرین کمربند و کمال قدرت
تلقّی میشود

دوّمین نمونه

در تمام کشورهای پیشرفته
برای کامل بودن علم و دانش در فرد ی
از رنگ مشکی استفاده کرده و کمال علم را
در یک فرد نشان میدهند
مثلا د ر فارغ التحصیلی دانشجویان برتر
از ردا و لب اس تیره ومشکی
استفاده میکنند

سوّمین ن مونه

همه مردم با این نمونه آشنا هستند
نمونه ای که هر کس در هر دی نی باشد
احساس آرامش و تقدس گرایی میکند
همه لباس راهبان و مادر روحانیان کلیسا
را دیده اند و همینطور
لباس بزرگان یهود را که لباس مشکی
بر تن کرده و با دیدنشان
تقدس یادمان می آید
لباس مشکی در هر دینی مقدس است
وهزاران مثال دیگر...

وامامهمانی هامون،اتفاقامابسیاراهل رفت وآمدومهمانی هستیم،خداتنهابه حفظ حجاب توصیه نکرده،مابایددرهمه ی جوانب حریم هارورعایت کنیم،،مثلاخونه ی خاله،که میریم لزومی نداره من بشینیم کنارشوهرخاله وپسرخاله،گل بگیموگل بشنویم،یعنی خدادستورشوداده ومانبایداینکاروانجام بدیم،وگرنه که ازشوخی وخنده بدش میاد؟وماهم مثل همه انسانیم شایدمنم بدم نیاد!!!ولی ازاونجایی که مسلمونیم طبق دستوراسلام مبنی بررعایت حریم بعدازیک سلام وعیلیم متعارف معمولامامهمونی رومردونه زنونه می کنیم،که توقسمت زنونه ماروسری هم به سرنداریم چه برسه به چادر...
البته قبلااینطوری نبودیم ولی کم کم وقتی فهمیدیم خیلی ازکارهایی که ماانجام میدیم واقعاگناه داره واصلاشوخی نیست!!!زندگیمونواصلاح کردیم،ادعانمی کنم همه چیمون درسته ولی دراین جهت گام برداشتیم...

بعنوان مربی یکی از ورزشای رزمی باید خدمتتون عرض کنم که نهایت رده های کمری رده کمری سفید هست

رنگ لباسای فارغ التحصیلی اکثرا تیره هستن (نه صرفا مشکی) با خطوطی از رنگهای دیگه ، اینو قبول دارم ولی قابل استناد نیست

درمورد لباس مادران روحانیای کلیسا چیزی که من تو فیلماشون دیدم بیشتر رنگ سفید و کرم هست و البته گاهی هم بندرت رنگای تیره با خطوطی از رنگای دیگه ، ولی بازم قابل استناد نیست


دو تا نکته که از صحبتای شما :

1. دید شما جهت دار هست ... ینی مثلا شما لباس ورزش رزمی که کلا سفید هست رو بهش توجهی ندارید و صرفا اون کمربند باریک رو برای اثبات صحبتتون میبیند (که البته همونم گفتم اشتباه بود)
2. مدارک و مستنداتتون درست و به جا نیستن : ما مسلمونا وقتی که یکی از راه میرسه و میگه مثلا یهودیا اینطوری ان یا مسیحیا اینطوری ان ، سریع درمیایم میگیم دین اسلام از یهودیت و مسیحیت بالاتره و اونا باید ما رو الگو قرار بدن نه ما اونها رو ... ولی انگار هر جا لازم میشه برمیگردیم به پایین دستای خودمون استناد میکنیم ... این درست نیست

سوال دومم رو دقیق جواب ندادید : حجاب شما در برابر نامحرم های خانواده همون چادر مشکی هست ؟
 

Taraa

Well-known member
موافقم مهم نوع پوشش هست... که کامل باشه و جایی برای کنجکاوی افراد بیمار دل نذاره ...



اما این قسمت که اینجا میزارم برشی از ماجرای غصب فدک است که توجه من نوع پوشش ( چادر حضرت فاطمه هست )

روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود...
منبع :
خطبه فدكيه حضرت زهرا در مسجد

- - - Updated - - -



موافقم مهم نوع پوشش هست... که کامل باشه و جایی برای کنجکاوی افراد بیمار دل نذاره ...



اما این قسمت که اینجا میزارم برشی از ماجرای غصب فدک است که توجه من نوع پوشش ( چادر حضرت فاطمه هست )

روايت شده: هنگامى كه ابوبكر و عمر تصميم گرفتند فدك را از حضرت فاطمه عليهاالسلام بگيرند و اين خبر به ايشان رسيد، لباس بتن كرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فاميل و خدمتكاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حاليكه چادرش به زمين كشيده مى‏شد، و راه رفتن او همانند راه رفتن پيامبر خدا بود...
منبع :
خطبه فدكيه حضرت زهرا در مسجد
فرصت گفتگو ندارم متاسفانه ... در مورد این کامنت بگم که من از دوستایی که با زبون عربی آشنا بودن در مورد دو تا جمله پایین پرسیدم نتیجه این شد :


لاثت خمارها علي رأسها، و اشتملت بجلبابها

خمار چیزی تو مایهای مقنعه یا شال به صورتیکه وقتی زن روی سرش میذاره هم پشت سر زن و هم کل صورت زنو پوشش کامل میده

جلباب یا ما عربا بهش میگیم عبایه همون چادر (میتونه هر رنگی باشه) ولی این چادر به زمین هم میخوره که پاهای زن معلوم نشه یعنی چادر روی زمین کشیده میشه

پس مشکی بودن این چادر هیچ جا گفته نشده
ولی خداییش خانوما توی این زمان آیا میتونن همچین حجابی که بالا گفته شده رو داشته باشن و به فعالیت اجتماعی هم بپردازن ؟ آیا ترجیح نمیدن همون تو خونه شون و تو صندوق بمونن تا مجبور نشن مشقت حمل اینهمه پارچه رو به خودشون بدن یا زحمت و خرج تهیه این همه پارچه رو به گردن شوهرشون نندازن ؟

سوال دیگه اینکه : از نظر اسلام پوشیدن چادر برای یه خانم مسلمون مستحبه و تراشیدن صورت برای یه مرد مسلمان حرام ، تو جامعه ما بیشتر به امر به اون مستحب پرداخته میشه یا به نهی از اون حرام ؟

سوال دیگه مخصوص خانوما : آیا شما ترجیح میدید همسری که انتخاب کردید صورتش مرتب و تراشیده باشه یا اینکه کلی محاسن بلند داشته باشه ؟ آیا اجازه میدید همچین مردی بهتون نزدیک بشه ؟

سوال بعد : از نظر اسلام یه خانوم مسلمون و مومن باید تو خونه بهترین تیپش رو برای شوهرش بزنه، آیا بعد از یک بار پوشیدن چادر و بیرون رفتن و برگشتن به خونه شما با اون موهایی که زیر چادر تخت شده و دیگه حالا چسبیده به سرتون میتونید مدل موی زیبایی رو در برابر همسرتون داشته باشد ؟ یا اینکه باید حتما یه دور دوش بگیرید تا بتونید موهاتون رو مدل مناسب بدید ؟ آیا خانمی که مثلا شاغله و مجبوره هر روز بره بیرون از خونه میتونه با بهترین تیپ جلو شوهرش ظاهر شه ؟
 
آخرین ویرایش:
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.
بالا