به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی ...

baran71

New member
فهمیده ام که در زندگی باید برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم ولی نتیجه را به خواست خدا بسپارم و شکایت نکنم
 

baran71

New member
فهميده ام كه نبايد با نگراني در مورد چيزهايي كه تنها امكان رخداد آنها وجود دارد زندگي كرد ولي نبايد آنها را كامل هم كنار گذاشت.
 

baran71

New member
فهمیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری ، باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید
 

baran71

New member
فهمیده ام که بیش تر چیزهایی که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند

- - - Updated - - -

فهمیده ام برای به خطا نرفتن باید عاشق بود. عاشق خدا. عشق تنها چیزیه که اجازه نمیده خلاف نظر معشوق کاری انجام بدیم.
 

شفق بانو

New member
- - - Updated - - -

فهمیده ام که بیش تر چیزهایی که باعث نگرانی من می شوند هرگز

اتفاق نمی افتند.
 

elham2012

New member
فهمیده ام که خواسته واراده من در طول خواست و اراده خداوند است ودر هرآنچه که برایم اتفاق میافتد حکمتی نهفته است..
 

yara

New member
به یک‏ جایی از زندگی که رسیدی، می‌فهمی…
از دردهای کوچیکه که آدم می‌ناله؛ ولی وقتی ضربه سهمگین باشه، لال می‌شه.
 

yara

New member
به یک‏ جایی از زندگی که رسیدی، می‌فهمی…
كسی كه دوستت داره، همش نگرانته. به خاطر همین بیشتر از اینكه بگه دوستت دارم می‌گه مواظب خودت باش.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: elham2012

MOHAMMAD.R

New member
به یه جایی از زندگی که رسیدی می فهمی بر خلاف چیزی که فکر میکردی سرعت گذر لحظه های زندگیت خیلیییییییی سریع بوده و داری به آخرای خط نزدیک میشی:idea_majidonline:
 

eeeeeeehsan

New member
اونی که زود میرنجه
زود میره، زود هم برمیگرده.
اما اونی که دیر میرنجه
دیر میره، اما دیگه برنمیگرده.


احسنت!!!

به یک جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی آدما تغییر می کنن، یعنی رفتارشون تغییر می کنه، پس نباس دل بست.
ولی یه چیز غیر قابل تغییره و اون ذات و خمیره ی آدمیه.
 

bioshimi93

New member
به یک‏جایی از زندگی که رسیدی، می فهمی ...
هیچ کس برای تو دلسوزتر از خودت نیست...
 
آخرین ویرایش:

مجید دیجی

مدیر بخش
به جایی از زندگی رسیدم که فهمیدم هر چه بیشتر می خوانم بی سوادتر می شوم ....
===
به جایی رسیده ام که فهمیده ام کبوتر با کبوتر ... باز با باز یعنی چه ...
===
به جایی رسیدم که فهمیدم شکست وقتی پل موفقیت است که جنس اراده اش از آهن نباشد چون زود زنگ می زند و پل خراب می شود ...
===
به جایی رسیده ام که فهمیده ام در تنهایی هایم فقط خدا ست که به من گوش می دهد ...
===
به جایی رسیده ام که فهمیده ام آدم ها هر چه پیرتر می شوند کودک تر می شوند؟؟؟//
===
به جایی رسیده ام که فهمیده ام دنیا مثل اسباب بازی است هرچه بدست می آورند سریع بهترش را می خواهند ...
 

hosna69

Well-known member
به یه جایی اززندگیت میرسی که میفهمی چقدرتنهایی...اونجایی که فقط تویی وخدا ویه کوله بارسیاه که بایدبراش جواب بدی...کاش اون روز توی تنهاییات خداپشت وپناهت باشه...کاش...
 

PSyChoO

New member
به یه جایی از زندگی که رسیدی میفهمی که هرچه هستی محصول انتخابای خودته
 

N@RVIN

Well-known member
ب ی جایی از زندگیت می رسی ک تازه می فهمی :
باید
مغرور بود
و
دور از دسترس...
باید
مبهم بود و سرسنگین...
خاکی که باشی
آسفالتت می کنند
و از رویت
رد می شوند...

دقیقا

به یک جایی از زندگی که رسیدی میفهمی انتظار اتفاقهای خوب و متفاوت تو زندگیت فقط یک انتظار بیهوده ست ..
میفهمی مرگ فقط برای همسایه نیست..[size=4[size=4]]میفهمی آدمای در عین حال منحصر به فرد این عالم خاکی همه با مشکلات و غمهای مشابه شبیهترین موجودات دنیا بهم هستند..[/size][/size]
 

MOHAMMAD.R

New member
به یه جایی از زندگی که رسیدی می فهمی هیچی مثل نوازشای دستای پر از مهر مامانت آرومت نمیکنه..
هیچی برات شیرین تر از لبخندای ملیح پدرت نیست..
هیچی به قشنگی نگاه های پر از عشق همسرت نیست..
 

شفق بانو

New member
به ی جایی از زندگی که می رسی، میفهمی ..بزرگترین تنبیه تو برای دیگران گرفتن خودت از آنهاست.:dadad4:
 

شفق بانو

New member
به ی جایی از زندگی که می رسی، میفهمی چشم پوشی از حقایق آنها را تغییر نمی دهد .
 
بالا