خیاطی خودش مثال جالبی هستش در مورد موضوع این تاپیک که الگوبرداری باشه؛
منتها خیاط رو پارچه کار میکنه و انسان رو خودش کار میکنه.
یه فردی رو در نظر بگیرید که مثلاً توی یه تولیدی لباس کار میکنه و صرفاً داره از روی الگویی یه پارچه رو برش میزنه و بعدش مثلاً اونو میدوزه حالا گاهاً ممکنه بر
حسب نیاز یه الگوی دیگه
بهش بدن بگن از رو این مثلاً بِبُر و بدوز.
شکی نیست که این فرد در این کار بعد یه مدتی کار و تمرین و پارچه خراب کردن، خبره میشه ولی
لزوماً نمیشه گفت این آدم
خیاطی میدونه البته خیاطی با این تعریف:کسی خیاطه که میدونه برای هر فرد بسته به مرد و زن یا بچه و... بودن و بسته به کاربرد لباسش، بسته به شرایط محیطی که درش هست ، بسته به سایز طرف، بتونه با پارچه ی مناسب، لباس مناسب با دوخت مناسب
ایجاد و
خلق کنه.یه خیاط میتونه از کار یه خیاط دیگه کپی برداری هم کنه در صورت
لزوم(لزوم هم اینه که کار طرف رو
خوب، تشخیص بده).
(حالا من اومدم طراح و دوزنده و ... رو همه رو در قالب خیاط مطرح کردم ملت این رو ایراد نگیرید ...که در مقام مقایسه چون خود انسان در مورد خودش و کاراش همه کاره محسوب میشه یعنی خودش باید کارای خودشو انجام بده برای همین در مورد خیاط، بنده خیاط رو همه کاره فرض کردم
)
میبینید که در این تعریف، سرکار/جناب خیاط مدام در حال
انتخاب کردنه و بدون
مقایسه و تجربه و گاهی خراب کاری، روزش شب نمیشه ههههههههههههه
قضیه رشد و کمال انسان و الگوبرداری هم در همین حد قابل قبول هست، با تقلید محض فوقش طرف بتونه دوخت و دوز و برش و تطبیق با یه الگوی موجود رو یاد بگیره ولی در
شرایط خاصی که براش الگو نمیدونه نمیتونه
تفکر کنه و کارش رو راه بندازه مگر اینکه دست از تقلید محض برداره و
حقیقتاً خیاط بشه.(البته اگر تقلید محض رو با این تعریف تو ذهن داشته باشیم:
بدون تفکر یه سری کارا رو انجام بدیم.)
پس الگوبرداری و تقلید در صورتی کمک کننده هستش که با
شناخت و تفکر و تجربه همراه باشه در غیر اینصورت، غیر یک مقلد و انجام دهنده شخصیت دیگه ای نخواهد داشت در حالی که ما میخواهیم به مرتبه ی "من
عرف نفسه فقد
عرف ربه" برسیم.
صرف انجام دادنِ بدون شناخت نمیشه به این مرتبه رسید نمیگم نمیشه پیشرفت داشت ولی خب به این حد نمیرسه.
پ.ن:
البته که برای هر کاری یه سری اصولی هست؛ در مورد اون دنیای انسان و... این اصول در قالب دین توسط پیامبران و اولیا و انبیا برای راهنمایی بشر اومده.
شناخت و درک این اصول همراه با شناخت و درک رفتار این فرستاده هاست که راهگشاست+ عمل کردن بهشون؛
(تو مثال ذکر شده میشه
معلمان آموزشگاه خیاطی)