صب ساعت 8:30 آیین اسلامی داشتیم همش سر کلاس خوابمون میگرفت تا ساعت 10:30 همش درس میداد ی بار دوستم گفت استاد اونور کلاسه من یکم بخوابم دوستمم تپل بوده ی دفعه دیدم صدای خر وپف میاد.گفتم شبنم پاشو همه کلاس فهمیدن خر وپف میکنی همه کلی واسش خندیدن بعد اون دیگه خوابش نگرفت!