ღ ازدواج نوشــــــت ღ

N@RVIN

Well-known member

ﻣﺮﺩ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺍﺳﺐ ﺳﻔﯿﺪ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺑﻨﺰ ﺳﯿﺎﻩ !
ﻣﺮﺩ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﻭ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
ﻣﺮﺩ ﻣﻦ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺏ ﭘﺮ ﻭ ﻧﻪ ﺑﺎ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﺩﺭ ﻓﻼﻥ ﺟﺎﯼ ﺷﻬﺮ ﮐﻪ ﺑﺎ غرور ﻭ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﯽ ﺍﺵ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
ﻣﺮﺩ ﻣﻦ ﺁﻧﻘﺪﺭﻫﺎ ﻫﻢ ﺭﻭﯾﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﯾﮏ ﺁﺩﻡ ﺳﺎﺩﻩ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﻗﺎﻣﺘﺶ ﻣﻐﺮﻭﺭ ﺷﺪ
ﮐﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﻓﻬﻤﯿﺪ
ﮐﻪ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺣﺮﻓﯽ ﺟز ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺷﺎﺧﻪ گل ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺮﺩﯼ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ
ﮐﻪ ﺩﺳﺘﺎﻧﺶ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻧﯿﺴﺖ
ﭼﻪ ﻋﺸﻘﯽ ﺩﺍﺭﺩ … ﻫﺰﺍﺭ ﮐﺎﺩﻭﯼ ﮔﺮﺍﻥ ﻗﯿﻤﺖ ﭘﯿﺸﮑﺶ …
ﺑﺎﯾﺪ ﺯﻥ ﺑﺎﺷﯽ ﺗﺎ ﺑﺒﯿﻨﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﻫﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﺳﺖ ﻓﺮﺍﺗﺮ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﺤﮑﻢ …
ﺍﻣﻦ ﺍﺳﺖ … ﺍﻃﻤﯿﻨﺎﻥ ﺩﺍﺭﺩ …
ﻣﺮﺩ ﻣﻦ ﻣﺮﺩ ﻣﯽ ﺁﯾﺪ …



(خدایا توبع مرد خودشونو میگه من چیکاره بیدم :p)


 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: yara

BBT

New member
فکر کنم تا حالا از تاپیکی انقدر امتیاز منفی نگرفته بود
قصد رکورد زدن دارید آیا؟
اسم های امتیاز دهنده ها که برای من معلوم نمیشه راحت باشید
مشکلی هم بود احیانا با پیام فکر کنم قابل حل
ه
 

شوکا88

New member
اینا خیلی خوبه
ب کسانی ک در استانه ازدواجن شنیدنشونو پیشنهاد میکنم


انگیزه ازدواج
با من حرف بزن 6 دی 1393
با من حرف بزن 6 دی 1393

چنتا فایل و کتاب دیگه هم هست بعدا میذارم لینکاشونو
ازینجا بقیشو دانلود کنین
یجورایی کارگاه پیش از ازدواجه
خیلی عالیه

Talk to me :: عناوین مهم رادیو
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: elham2012

حسان

Well-known member
1422092601.jpg
 

nurse 82

New member
ازدواج یک جاده دو طرفه است؛
همان حرفی را بزنید که دوست دارید بشنوید
همان‌‌طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کند …مشاهده فایل‌پیوست 7461
 
آخرین ویرایش:

nurse 82

New member
ﺍﯾﻦ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﺎﯾﺪ ﭘﺸﺖ ﺳﻨﺪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﺩﺭﺝ ﺷﻮﺩ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺟﻔﺖ ﮔﯿﺮﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻣﻬﺮﯾﻪ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺧﺪﻣﺎﺕ ﺍﺗﺎﻕ ﺧﻮﺍﺏ ﻭ
ﺁﺷﭙﺰﺧﺎﻧﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺧﯿﺎﻻﺕ ﻭ ﺗﻮﻫﻤﺎﺕ ﻣﺠﺮﺩﯼ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺩﺭﻣﺎﻥ ﻧﻮﺍﻗﺺ ﺷﺨﺼﯿﺘﯽ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺍﻧﯽ
ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺭﻭﺍﺑﻂ ﺳﻄﺤﯽ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﻋﻼﻗﻪ ﮐﻢ ﮐﻢ ﺧﻮﺩﺵ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﺸﻪ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺳﻪ ﺭﻭﺯ ﺁﺷﻨﺎﯾﯽ ﻭ ﺳﯽ ﺳﺎﻝ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﺸﺘﺮﮎﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﻔﯿﺪ ﺭﻓﺘﻦ ﻭ ﺑﺎ ﮐﻔﻦ ﺳﻔﯿﺪ ﺑﺮﮔﺸﺘﻦ
ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , " ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺷﻪ " ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻣﯿﮕﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺭﻭﺷﻨﻔﮑﺮﯼ ﻭ ﺳﻨﺖ ﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺁﺭﺍﯾﺸﮕﺎﻩ 3 ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ , ﮔﻞ ﺁﺭﺍﯾﯽ 5 ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ ,
ﻣﺮﺍﺳﻢ 100 ﻣﯿﻠﯿﻮﻧﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﺗﻌﻬﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﻣﻦ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻧﯿﺴﺖ
ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ , ﯾﻌﻨﯽ ﺻﺪﺍﻗﺖ ، ﺷﻨﺎﺧﺖ ، ﺁﺯﺍﺩﯼ , ﺁﮔﺎﻫﯽ ,
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﻭ ﺍﻧﻌﻄﺎﻑ
 

yara

New member
همانقدر كه زن را بايد فهميد ...
مرد را هم بايد درك كرد ...
همانقدر كه زن "بودن" ميخواهد ...
مرد هم "اطمينان" ميخواهد ...
همانقدر كه بايد قربان صدقه ي روي بي آرايش زن رفت ...
بايد فداي خستگي هاي مرد هم شد ...
همانقدر كه بايد بي حوصلگي هاي زن را طاقت آورد ...
كلافگي هاي مرد را هم بايد فهميد ...
خلاصه "مرد" و "زن" ندارد ....
به نقطه ي "مــا" شدن كه رسيدي ...
بهترين باش برايش ...
بگذار حس كند هيچكس به اندازه تو دركش نميكند ...
 

شوکا88

New member
یک روز از پدرم پرسیدم: فرق بین عشق و ازدواج چیست ؟
روز بعد او یک کتاب قدیمی آورد و به من گفت: این برای توست!
با تعجب گفتم : اما این کتاب خیلی با ارزش است. تشکر کردم و در حالی که خیلی ذوق داشتم، تصمیم گرفتم کتاب را جایی دنج بگذارم تا سر فرصت بخوانم .
چند روز بعد پدرم روزنامه ای آورد، نگاهی به آن انداختم و به نظرم جالب آمد که پدرم گفت: این روزنامه مال تو نیست ،برای شخص دیگری است و موقتا می توانی آن را داشته باشی .من هم با عجله شروع به خواندنش کردم که مبادا فرصت را از دست بدهم.

در همین گیرودار پدرم لبخندی زد و گفت:حالا فهمیدی فرق عشق و ازدواج در چیست ؟ در عشق می کوشی تا تمام محبت و احساست را صرف شخصی کنی که شاید سهم تو نباشد، اما ازدواج کتاب با ارزشی است که به خیال این که همیشه فرصت خواندنش هست، به حال خود رهایش می کنی!!

برگرفته از کتاب خاطرات مهندس ایرج حسابی
 

mahsast

New member
مـــادرم میگوید ازدواج کنم!
و بی شک اگرمن روزی بامردی ازدواج کنم که باهم به مهمانی های احمقانه ای برویم که مردان یک طرف جمع شوندو ازسیاست و کاربگویند ..
وزنان یک طرف جمع شوند ازمانیکور وانواع رژیم غذایی و ساکشن و پروتز و جُک های ١٨+ و از چگونگی شوهرهایشان بگویند خودم را آتش می زنم!
مادر ِمن
اگرمردی راپیداکردی که بامن به دوچرخه سواری
تئاتر دیدن
کنسرت رفتن
فیلم دیدن
آهنگ (غیر پاپ) دانلودکردن
شعرو کتاب خواندن
کافه رفتن وشب گردی های بی هوا و سفر های بی هوا با کوله پشتی و عکاسی و سربه سرهم گذاشتن و دیوانه بازی هایی از این دست زد
و آنقدربه باهم بودنمان ایمان داشت که به زمین و زمان و هرپشه ی نَری که از دورو برم ردمیشود گیر نداد...
و به من احساس"رفیق"بودن داد و نه تنها احساس"زن"بودن!
طوری که تمام دنیابه رفاقت و رابطه مان حسودی شان شد!
ومجبور شدیم برای چشم نظرهایشان هروزاسفند دود کنیم!
آن وقت شاید یک فکری برای رسیدن به آرزویت کردم!
درايران ازدواج به جای اینکه سندباهم بودنِ "من"و"او" باشد
سندِ باهم بودن دو طایفه و حرفهایشان است...!
مادرم به آرزویت نخواهي رسيد!!

 
بالا