پنجمین دیدار بچه های تبریزی با حضور افتخاریmahsabanoo - مهر 93

[MAHSABANOO]

هههه نه عزیزم شما کم حرف نبودی خوش صحبت بودی خخ البته متاسفانه توام کمتر از من حرف میزدی خخ

نمیدونم دائم در حال جیغ و هورا بودم یا چه صیغه ای که اصن یادم نیاد وقتی مهسا خودکارو پرتاب کرد قیافه سالار چه شکلی شد ؟؟چرا من دقت نکردم ؟؟ خب مگه من کجا بودم که اون لحظه یادم نمیاد ؟!!!جز حالت مهسا با فیگور پرتاب خخ اون دختری رو هم که میگین اصن یادم نمیاد :/:wacsmiley:

ناری تو تو فکر با کلا س شدن بودی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

 

[N@RVIN]

اییییییییییییش این آقو علی هم نمیاد برا لباشک ازش تچکر کنم اصن یوضی ذوق زده و سورپی شدم وقتی موقعی که میخواستیم بریم با اجی مجی لواشکو از کیفش درآورد خخخ

ممنونم ازت علی آقا تو لطف مضاعف کردی حالا نه تنها لواشک کلا دیگه خیلی لطف کردی بخاطر اینکه از سر کار با کلا..ست و خسته اومدی سر حماسه منت نهادی بر من که دعوتمو رد نکردی :riz304:

ایییییییییییییش هر وقت فرصت داشتی ( خدایا آخه چرا من با کلا..س نشدم :riz481 که اون نتتو شارجت کنی بیای یذغه به روناکه هم می خندیدم خخخ

 

[N@RVIN]

ناری تو تو فکر با کلا س شدن بودی خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ

خخخ آره مهسا من کلا فکر اینم که آخه چرا واقعا چرا نمیتونم با کلا...س باشم خخخخ

دیدی حتی تو گسترش دوستمم مثل خودم بود خخخ انگاره تو خونه خودمونیمون خودش دستمال کاغذی کف میرفت تازه دید تابلو شده علی و سالار بهش گیر دادن وقتی ملت حواسشون نبود جعبه رو سر میداد طرف من میگفت بردار خخخخ بالاخره تو غربت لازم میشه خخخ:25r30wi::25r30wi:

 

[bioshimi@]

مهسا بانوی عزیزم من نگفتم کم حرف. گفتم کمتر حرف زدنتون دلیل داشت وگرنه معلومه بود شدیدا اکتیو باشین:riz304:

یه ماشالا بگو بیوجونم خخخخخخ

 

[bioshimi@]

سمانه جون عزیزم شما هروقت بگین درخدمتم منم خیلی دوس داشتم فرصتی باشه بیشتر باهاتون حرف بزنم:riz304:

قربونت برم ..خصوصی میدم چشم دیدار ششم در راهه خخخخخخخ

 

[bioshimi@]

تو چرا تو شوک بودی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:smiliess (11)::smiliess (11):
اگه دلیلشو برام بگی ممنونت میشم

خیلی باحال بودی ...اصلن ..ادم کیف میکرد باهات
به توان 1000 برابر انجمن ..پر انرژی و شاد و شنگول بودی .

 

[biosta]

خوش باشید
جای بیوستا را خالی کنید

 

[MAHSABANOO]

خخخ آره مهسا من کلا فکر اینم که آخه چرا واقعا چرا نمیتونم با کلا...س باشم خخخخ

دیدی حتی تو گسترش دوستمم مثل خودم بود خخخ انگاره تو خونه خودمونیمون خودش دستمال کاغذی کف میرفت تازه دید تابلو شده علی و سالار بهش گیر دادن وقتی ملت حواسشون نبود جعبه رو سر میداد طرف من میگفت بردار خخخخ بالاخره تو غربت لازم میشه خخخ:25r30wi:

وای خدا اره اون یه تیکه خیلی باحال بود خخخخخخخخخخخ سالار عی میگفت میخوای با جاش بردار خخخخخخخخخخخخ:25r30wi:

 

[qom]

یه چیزی . اگه ناروین همون ناروینی هست که من صداشون میکردم ناروینا . همیشه فک میکردم پسره ! و ضمنا فک میکردم mahsabanoo همون mahsa. هست که اشتباه کرده بودم. بدرود .

 

[N@RVIN]

یه چیزی . اگه ناروین همون ناروینی هست که من صداشون میکردم ناروینا . همیشه فک میکردم پسره ! و ضمنا فک میکردم mahsabanoo همون mahsa. هست که اشتباه کرده بودم. بدرود .

خخخخخ عجب این دیگه از اون حرفا بود عمو که فکر کنی من پسرم !!!!:65d6a5d6s::5:

صد بار جلو چشمت تو باکس به من میگفتن دختر خخ:25r30wi:

 

[khoudaei]

بی تربیتا با همتون قهرم 7977cujr38iyymsu8:

 

[mahsa.]

خیلی ممنون و به قول سالار مچکرم بچه ها خخخخخخخ خیلی خوش گذشت...مگه میشه تو این جمع بود خوش نگذره دسته ناری و نوتر هم درد نکنه
جای همه دوستای گلمون خالی بود...:rose:rose:

سلوم
راستی من چرا مچکرم هارو نشنیدم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 

[mahsa.]

کلا احساس میکنم من امروز زیادی نمک ریختم نمیدونم چرا خخخخخ

یکم لباسام نمکی شده بود از بس نمک ریختم

خوبه که ازاین به بعد هماهنگی با شما اینجوری خودت ساکت نمیشی والااااااا

 

[mahsa.]

ینی من به شماها چی بگم

:13:

مهسا بانو..... حدس زدم تبریز رفتنت مشکوکه ها...حالا که اینطور شد....سوغاتی منو بذار کنار.... :25r30wi: .
ولی دور از شوخی...
خیلی خوبه این کارتون.......
ایشالا منم یه روز بیایم تبریز همتونو ببینم...... :sarma:

ای جانم آرومتر داد بزن خخخخخخخخخخخ
توبیا تبریز خودم برات جماسه میگیرم
حالا کی میایی؟

 

[mahsa.]

همیشه شاد باشین دوستان
آرزوی توفیق...:rose:

ممنونم دوست خوبم.:rose:

 

[mahsa.]

یعنی چیزی گفتم با صدای بلند این سمانه برگشت گفت یاواااااااااااااش:dadad4:

یعنی یواش.
محکمم بم گفت یاووووووواش:dadad4:

خخخخخخخخ نوتر خب داشتی سرمونو به باد میدادی که مینداختنمون بیرون ...یعنی کاش مینداختنمون بیرون .خخخخخخخخ

ن بابا بلند نگفت که از بس سری های قبل ساکت بود و نمیحرفید این سری فکرکردیم خیلی میحرفه والا به اندازه ی نصف ماهم تکلم نکردن چه برسه باصدای بلند.

 

[mahsa.]

دوستان پیشنهاد میدم سوالایی که مهسا بانو زحمت کشیده بود و پرسید از تک تک تون رو اینجا بزارید

البته جوابی رو که اون لحظه دادین رو هم بگید



اینم مهسا بانو وقتی داشته کارتا رو درست میکرده خخخخ

​

لایککککککککککککککک مرضی جونم
خوبه بعدا خودمونم میخونیم ببینیم نظرمون عوض شده یانه...

 

[mahsa.]

عاغا ناری گفت خابگاهه نت نداره از فضولی مرد....اصرار داشت اطلاع رسانی شه.......

نمیدونم هدفش چی بود خخخخخخخ.... :21: :25r30wi: :25r30wi:

خودت به چی شک کردی بوگو ؟؟؟؟؟؟؟/

 

[mahsa.]

من خداحافظی کردم رفتم شما عکس گرفتینh34r-smiley:

همین و بگو دلم وشکستن منم دوست دارشتم تو عکس باشم ............
چرا پس داخل ننداختین عکس و خیلی بدین تمام کسایی که تو عکس هستین بجز مهسا بانو
ایییییییییییییییشششششششششششششششششششششششششش

 

[mahsa.]

ایده زیبایی بود
فقط من دلم برای اونی که عکس گرفته سوخت که توی عکس نیس :|

ههههههه نه بابا نسوزه اون از سیاستش ...انقدر زن ذلیل خانمش گفته با دختر مردم عسک نگیر همیشه ب بهانه ی عکاس بودن از زیر عکس گرفتن درمیره.