هر چه می خواهد دل تنگت بگو (تاپیکی برای بچه های آمار زیستی)

parasto104

New member
همه ی اخطارها زنگ ندارند.....گاهی سکوت اخرین اخطاراست..........
:riz277:


گرگه میاد زنگ خونه ی شنگول منگول رو میزنه بعد یه ساعت خرسه با آه وناله میاد میگه بابا تو منو بیچاره کردی اینا 20 ساله از اینجا رفتن گرگه میگه خیلی بی جنبه ای واست نذری آورده بودم:eek:t0837h0nn8zfqu8ult
 

simin30

New member
به گمونم دل تو جای دیگه ست
دل تو پیش یه رسوای دیگه ست
دست نذاشتی دیگه تو دستای من
دستاتم عاشق دستای دیگه ست.....
 

parasto104

New member
یا فتاح
یعنی کلید قلب من در دستان توست؟
بوی ناب بهشت می دهد همه ي نام های قشنگ تو ...
می گذارمشان روی زخم های *د ل م* ...
گفته بودی * اَلجَـبّار *
یعنی کسی که جبران می کند همه ي شکستگی های دلت را ...
گفته بودی * الشّافی *
یعنی کسی که شفا می دهد تمام زخم های عمیق و نا علاج را ...
هوای دلم سبک می شود با زمزمه ي نام های زیبایت
 

parasto104

New member
بالاترين ارزويم برايت اين است...
حاجت دلت با حكمت خدايت يكي باشد.:rose:
 

کرهانی

New member
دلم خیلی بیشتر از حجمش پر است...
پر از جای خالی تو
پر از دلتنگی برای نگاه تو
پر از خاطرات قدم زدن در کوچه پس کوچه های شهر ، با تو
پر از ت:heart:و...
 

biosta

Well-known member
http://dl2.baroonava.com/92/04/Mohammad Alizadeh - Hesse Aramesh (BaroonAva.CoM).mp3






نذار حس آرامشم گم بشه تو دریایی و من همش فکر آب
همه چی به جز تو سرابه سراب
سر راه دریا نشونی بزار
واسه این دل تنگ خونه خراب

پر از خواهش و التماسه چشام
میخوام هرچی میخوامو از تو بخوام
دلم مثل هر سال حاظر شده
میخوام باهمین دل سراغت بیام

صدای تو از جنس آرامشه
نزار حس آرامشم گم بشه
صدام کن تا قفل دلم باز شه
صدام کن بزار عشق آغاز شه

بازم نقل لیلی و مجنون شده
تو این لحظه ها عشق آسون شده
قراره بازم مهربونی کنی
همه جا پر از عطر بارون شده

نمیدونم این قصه اسمش چیه
ولی عاشقی درد شیرینیه
به جز تو دلم از همه دل برید
خدایا به جز تو امیدم کیه

صدای تو از جنس آرامشه
نزار حس آرامشـم گم بشه
صدام کن تا قفل دلم باز شه
صدام کن بزار عشق آغاز شه




alizade.jpg

 
آخرین ویرایش:

imanmirr

New member

سرگشته و حیران شده ام حرفی نیست
چون شمع شبستان شده ام حرفی نیست
در مخمصه ی زمانه می چرخم و باز
از چشم تو پنهان شده ام حرفی نیست
بر دشت کویر دل خود می گریم
چون قطره ی باران شده ام حرفی نیست
در راه وصال تو به سر آیم و باز
افتاده و خیزان شده ام حرفی نیست
در جام دلم خون فراقت پر شد
من بی سر و سامان شده ام حرفی نیست
افسار دلم را تو گرفتی و رمیدی
در چشم تو حیوان شده ام حرفی نیست
آغاز نمودم سخن عشق صد افسوس
چون نقطه ی پایان شده ام حرفی نیست
در دایره ی عشق تو سرگردانم
راهیِ بیابان شده ام حرفی نیست
خوشنامی تو در همه عالم شده پیدا
بدنام لرستان شده ام حرفی نیست
احوال تو سرسبز شده همچو بهاران
من برف زمستان شده ام حرفی نیست
جانم شده بر تیر دو چشم تو نشانه
جان داده به جانان شده ام حرفی نیست
"ایمان" بجز راه خدا راهی نیست
چون رهرو قرآن شده ام حرفی نیست
(ایمان میـــر)


- - - Updated - - -
 
آخرین ویرایش:

imanmirr

New member

تو آن شوق وصال روی یاری
خزان دیدگانم را بهاری

من آن مخروبه ی دشت جنونم
تو گلزاری به روی هر دیاری

من آن دیوانه ی ناز نگاهم
تو هم با هر نگاهی ناز داری

من آن دردم که درمانی ندارد
تو هم بر درد من چون شوره زاری

من آن برگ غریب هر خزانم
تو من را زیر پایت میگذاری

من آن روز غم انگیز فراغم
تو آن روز رفته ای در یاد داری؟

من آن کفرم به دین هر مسلمان
تو بر کفر دلم "ایمان" داری.

(ایـــمان میــــر)
:riz304:
 
آخرین ویرایش:

imanmirr

New member
"شانه ات را دیر آوردی سرم را باد برد"
خشت خشت و آجر آجر پیکرم را باد برد

نام تو بر دفتر جانم نوشتم ای دریغ
برگ برگ و سطر سطر دفترم را باد برد

یاد تو بنشسته در هر لحظه ی روز و شبم
رفتی و از خاطرِتو,خاطرم را باد برد

چون ستاره می درخشیدی میان دیده ام
چشم بر من کور کردی اخترم را باد برد

گاهگاهی حال من بهتر ز احوال تو بود
باد غم ناگه وزید وبهترم را باد برد

من عقاب عشق بودم چشم در چشمانِ ماه
از جفا تیری زدی بال و پرم را باد برد

دلبری از ره رسید و خانه در ویرانه کرد
جنسش از جنس ریا بود دلبرم را باد برد

شد نصیب بخت "ایمان" حسرت گل در بهار
من شدم برگ خزان گل در برم را باد برد

(ایـمــــــــــان میــــــــــــــر)
 

imanmirr

New member
نگار در شعر نماد معشوقه هست...البته کلمه ی نگار بیشتر در اشعار عارفانه دیده میشود...منظور از نگار معشوق واقعیست و او که یکیست و خداست...

- - - Updated - - -

نگار در شعر نماد معشوقه هست...البته کلمه ی نگار بیشتر در اشعار عارفانه دیده میشود...منظور از نگار معشوق واقعیست و او که یکیست و خداست...
 

shayeste

New member
آهاچه جالب .اسممون نگارم نشد تو شعرا یادی ازمون بشه خخخخخخخخخخ:ahi5slcgm04mi8jqqkl
اما واقعا شعر گفتن استعداد میخوادا
:thumbsupsmileyanim:

- - - Updated - - -

آهاچه جالب .اسممون نگارم نشد تو شعرا یادی ازمون بشه خخخخخخخخخخ:ahi5slcgm04mi8jqqkl
اما واقعا شعر گفتن استعداد میخوادا
:thumbsupsmileyanim:
 

imanmirr

New member
آهاچه جالب .اسممون نگارم نشد تو شعرا یادی ازمون بشه خخخخخخخخخخ:ahi5slcgm04mi8jqqkl
اما واقعا شعر گفتن استعداد میخوادا
:thumbsupsmileyanim:

- - - Updated - - -

آهاچه جالب .اسممون نگارم نشد تو شعرا یادی ازمون بشه خخخخخخخخخخ:ahi5slcgm04mi8jqqkl
اما واقعا شعر گفتن استعداد میخوادا
:thumbsupsmileyanim:

تورا "شایسته" نام است ای نگارا
نگارش میکنم حالِ شما را

دمی بنگر به احوالِ درونت
ببینی رونقِ کارِ خدا را

ظریفی , نازنینی , مهربانی
شده ارزانیت مهر و صفا را

هر آنچه هر که دارد حکمت اوست
زند بر دردِ بی درمان دوا را

مشو غمگین ز چرخِ نامرادی
حکیمی میدهد حکم و قضا را

روا باشد کنم سجده به کویش
که شاید بنگرد این مبتلا را

به غیر از او مرا حاجت نباشد
چه کس جز او ببخشد بی نوا را

نخواهم ثروتی از سیم و از زَر
چو دانم او دهد رزقِ گدا را

اگر گاهی نشستی رو به کویش
فراموشم نکن گاهی دعا را

اگر " ایمانِ " من گاهی خطا کرد
همی داند که او بخشد خطا را
(ایمــان میـــر)
 
بالا