مشاعره

mohana

Well-known member
رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود
رهرو آنست که آهسته و پیوسته رود
 

setayesh71

New member
منو بگیر از این روزای در به در
از این روزا ، از این شبای بی سحر
منو ببر به خاطرات رفتمو
روزایی که تو جا گذاشتی پشت سر
 

mohammad63

Well-known member
منو بگیر از این روزای در به در
از این روزا ، از این شبای بی سحر
منو ببر به خاطرات رفتمو
روزایی که تو جا گذاشتی پشت سر

ریخته سرخ غروب

جابجا بر سر سنگ.

کوه خاموش است. می‌خروشد رود.

مانده در دامن دشت

خرمنی رنگ کبود.
 
آخرین ویرایش:

mohana

Well-known member
دل من در هوس روی تو، ای مونس جان
خاک راهیست که در دست نسیم افتادست
 

mohana

Well-known member
من همان به که از او نیک نگه دارم دل

که بد و نیک ندیده‌ ست و ندارد نگهش
 

mohana

Well-known member
با "ش" باید شروع میشد!


ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون
نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا
 

setayesh71

New member
تو روزایی که نبودی نمیدونی چی کشیدم
صبح تا شب زخم زبون از هر غریبه ای شنیدم
 
بالا