مشاعره

[mohana]

او اگر با دیگران پیوست و رفت
غیر از این هم انتظاری داشتی؟
بی وفایی کرد؛اما خود بگو
باوفا تا حال یاری داشتی؟

 

[diseases]

یک شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آنشب مست مستش کرده بود

فارغ از جام الستش کرده بود ...

 

[mohana]

در این شب سیاهم گم گشت راه مقصود
از گوشه ای برون آی ای کوکب هدایت

 

[diseases]

توکه احساس مرا این همه باور داری

می شود دست ازاین فاصله ها برداری


من از این فاصله در حد جنون دلگیرم

تو هم انگار ،ازاین فاصله ها بیزاری
​

 

[psychology93]

یاری ز طبع خواستم اشکم چکید و گفت
یــاری ز مــن بــجــوی کــه بــا ایـن روانـیـم

 

[mohana]

من ندانم که کیم
من فقط میدانم
که تویی شاه بیت غزل زندگیم

 

[psychology93]

مغرور مشو این همه بر سوز خود ای شمع
کاین سازش پروانه هم از روی حساب است

 

[mohana]

تا آمدم که با تو خدا حافظی کنم
بغضم امان نداد و خدا...در گلو شکست..

 

[psychology93]

تا تو نگاهم میکنی کار من اه کردن است
ای ب فدای نگاه تو این چه نگاه کردن است

 

[IL-2]

​

تا کی به تمنای وصال تو یگانه
اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
​

 

[diseases]

هر زمان می بینمت قلبم پریشان می شود ............... چشم هایم در هوایت باز گریان می شود

 

[psychology93]

در این سرای بی کسی کسی ب در نمیزند
ب دشت پر ملال ما پرنده پر نمیزند

 

[diseases]

در قیامت ، عابدی را دوزخش انداختند
هر چه فریادش، جوابش را نمی پرداختند

داد میزد خوانده ام هفتاد سال، هرشب نماز
پس چه شد اینک ثواب ِآن همه رازونیاز

یک ندا آمد چرا تهمت زدی همسایه ات
تا شود اینگونه حالت، این جهنم خانه ات

گفت من در طول عمرم گر زدم یک تهمتی.
ظلم باشد زان بسوزم، ای خدا کن رحمتی

آن ندا گفتا همانکس که زدی تهمت براو
طفلکی هفتاد سال، جمع کرده بودش آبرو
​

 

[psychology93]

وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی
تا با تو گویم غم شب های جدایی

ابتهاج

 

[diseases]

یک قطره آب بود و با دریا شد
یک ذره خاک و با زمین یکتا شد

آمد شدن تو اندرین عالم چیست؟
آمد مگسی پدید و ناپیدا شد

خیام

 

[IL-2]

دانی که را سزد صفت پاکی
آن کو وجود پاک نیالاید

 

[diseases]

یکی دیوانه ای آتش برافروخت / در آن هنگامه جان خویش سوخت

همه خاکسترش را باد می برد / وجودش را جهان از یاد می برد . . .


فریدون مشیری

 

[mohana]

دلم گرفته ، ای دوست! هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم ، کجا من؟

 

[IL-2]

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد

 

[diseases]

در کارگه کوزه گری رفتم دوش

​

دیدم دو هزار کوزه گویا و خموش


​

ناگاه یکی کوزه برآورد خروش

​

کو کوزه گر و کوزه خر و کوزه فروش




​