مشاعره..... با حرفی که نفر قبلیت میگه شعر بگو.. برای نفر بعدیت یه حرف بگو

[necrotizing fasciitis]

دوست من میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیین خوش است
ع

 

[mohammad63]

عمر گران میگذرد خواهی نخواهی ..... سعی کن نرود رو به تباهی
س

- - - Updated - - -

عمر گران میگذرد خواهی نخواهی ..... سعی کن نرود رو به تباهی
س

 

[sepideeee]

سرم از خدای خواهم که به پایش اندر افتد ... که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی
ب

- - - Updated - - -

سرم از خدای خواهم که به پایش اندر افتد ... که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی
ب

 

[mohammad63]

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن ... که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا رار..
ف

- - - Updated - - -

برو ای گدای مسکین در خانه علی زن ... که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا رار..
ف

 

[IL-2]

فکر بلبل همه ان است د که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

ک

- - - Updated - - -

 

[.Nazanin]

کهن جامه ی خویش پیراستن 
به از جامه ی عاریت خواستن
خ

 

[IL-2]

کهن جامه ی خویش پیراستن
به از جامه ی عاریت خواستن
خ

خرم آن روز کز این منزل ویران بروم
راحت جان طلبم و از پی جانان بروم

بعدی : ب

 

[baran-]

بنمای رخ که باغ و گلستان آرزوست

بگشای لب که قند فراوانم آرزوست

الف

 

[nastaran8]

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو


ق

 

[necrotizing fasciitis]

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو


ق

قربونت برم میازار موری که دانه کش است. که جان دارد و جان شیرین خوش است
ی

 

[dr.bahar1986]

یارب آن نوگل خندان که سپردی به منش
میسپارم به تو از دست حسود چمنش

 

[nastaran8]

ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز

کز سر صدق می‌کند شب همه شب دعای تو


ق
دوستان چون شعر بعدى با ق شروع نشده دوباره شعر رو نوشتم...

 

[baran-]

قطرهءاشکیم اما در درون دل نهان

گر به سوی دیده ره یابیم؛دریا می شویم

ب

 

[ati1408]

با من که به چشم تو گرفتارم و محتاج
حرفی بزن ای قلب مرا برده به تاراج
ای موی پریشان تو دریای خروشان
بگذار مرا غرق کند این شب مواج

بعدی : ش

 

[baran-]

شاه نشین چشم من؛تکیه گه خیال توست

جای دعاست شاه من؛بی تو مباد جای تو

س

 

[ati1408]

سلام .
حال همه ما خوب است .
ملالی نیست جز گم شدن گاه به گاه خیالی دور
که مردم به آن شادمانی بی سبب می گویند ( شعر از سید علی صالحی )
بعدی : ل

 

[baran-]

لطف خدا بیشتر از جرم ماست

نکته دیگر تو چه دانی؛خموش

ه

 

[ati1408]

هرکه مقصودش تو باشی
تا نفس دارد بکوشد
بعدی : ک

 

[baran-]

کار نیکان را قیاس از خود مگیر

گرچه در بنوشته باشد؛شیر,شیر

خ

 

[ati1408]

خواهد به سر آید غم هجران تو یا نه
ای تیر غمت را دل عشاق نشانه
بعدی : ت