فقـــــــــــــــــــط تــــــحمل کن...کمی هم صـــــــــبر ، زیبایش میکند

ADEL21

New member
بســـــــــــــــــــــــــــم الله الرحـــــــــــــــــــــمن الرحــــــــــــــیــم
سلام به کسانی که عضو شده اند و میتونن این متن را مطالعه کنند.
در مقام خطاب کاربران به عنوان "دوست" بر نمیام که بحث سنگینیه .همه هم واقف ان پیدا کردن شخصی به عنوان دوست برای هر کسی مطابق با شخصیت خودساخته ی هر کسی به این راحتی ها نیست.پس چنین جسارتی نمیکنم
عذر خواهم بحث رو پیچیده میکنم ولی این مدت اینقدر ساده از این کلمه استفاده کردم و راحت گذشتم از معنی اون، که تدریجا به عمق "دوست" پی بردم و واقعیتش روم نمیشه همچین اشتباهی رو چند مرتبه تکرار کنم.


این متن در مورد دوستی و پیمان به مدد معرفت بین دو نفر هست من و تو...تو و هرکسی.

بند 1) لطفا کاربران دقت کنند این متن اصلا جنبه ی "دعوا" نداره..لطفا کسی با این پس زمینه ی ذهنی به نگارش پیام اقدام نکنه چون اصلا مایل نیستم این نوشته به میدون جنگ نظرات تبدیل بشه و بعد با یک شکلک گل رفع بشه!

لطفا کسی کلیت متن رو به خودش نگیره."تو" ی نوعی ، "من" نوعی، تو و من هایی هستند که بیان میشن.بخونید و فکر کنید و همراهی.


بند2)این متن نتیجه ی چند ماه برخورد "شخصیت به شخصیت " است.

بند3)کسانی که نظری در این رابطه دارند لطفا در کلام احترام سخنان گرانقدر رو بیان کنند.
کسانی هم که نمیتونن تند و تیزی کلام رو چاشنی حرفاشون نکنن من کاملا پذیرای حرفاشون به طور خصوصی هستم مگر اینکه ملایم همینجا عنوان کنید.تکرار میکنم هدف میدان جنگ نیس.بلکه ،میدان تبادل نظره
.

بند4)این مطلب عنوان میشه تا کسانی که "متوجه " این مسئله میشن با "حوصله" حرف هاشون رو پیرامون حرف های ما بیان کنند.از تصحیح حرف های خودتون پرهیز کنید.تصحیح برای رفع سو تفاهمه.نمیخوایم سو تفاهمی پیش بیاد که رفع بشه.

بند5)موضوع پیچیده نیست.بلکه بسیار شفاف و و آسان هست.فقط مشکلی که وجود داره بحث "من" و "دید من"هست. "من" ها خط اصلی یک دوستی هستند که اجازه ی تداوم به حفظ ارزش های یک پیمان میدن.این روز ها "ندیدن" جای خودش رو به "دیدن " داده...لطفا ببینید....بلکه عمیق تر...جایی که دست "وجدان" رو از ته کاریز "انصاف" ببینید.

به قدری فرهیخته هستید که امیدوارم بعد بیان بند های قراردادی (که بی شک کمتر کسی مخالف هست) با برخورد های سریع و بدون خرج صبر پشت نظرات، رو به رو نشم.


یــــــــــــــــــــا علـــــــــی...به مــــــــــــدد تو

انجمنی که هستیم...دنیای مجازیست....مجازیه مجازیه مجازی...واقعیت ،پشت کلید هایی نشسته که اراده میکنه با هر فشاری به کلید بنویسه :

م ج ا زی وبعد تو بخونی :مجازی.و بعد فکر کنی مجازیه.آیا اراده ی من هم مجازیه ؟ یا حوصله ی من هم از وقتی که برای نوشتن میذارم مجازیه ؟این حوصله از یک جایی میاد.این توان از

یک جایی میاد.منشا این بودن ها "یک موجوده " یک خلقت.خلقت با ظرافت مثل خودت.موجودی به اسم "انسان"...یک کم بترسیم.یک کم تامل کنیم.با کی طرفیم ؟...

م ج ا ز ی و بعد تو میخونی مجازی و بعد فکر میکنی مجازیه....به کدوم جرات ، به کدوم اجازه...به کدوم جسارت ،بار عمل و عکس العمل رو سبک تر و میکنیم.؟ به کلام خودمون میگیم

یک کم استراحت کن..؟.به خودمون میگیم راحت تر باش ...به صرف "مجازی بودن " هر طوری که مناسب دیدی بگو و برو

این بحث...به وجدان خودمون بستگی داره...که چقدر به تک تک کلماتی که از فکرمون ترواش میکنه و اینجا تایپ میشه اهمیت میدیم.به وجدان خودمون بستگی داره که ،من نوعی

،هـــــــــــــــــــر چقدر آستانه ی تحمل،حریم وحساسیت ام برام ارزش داره ،دوست من هم همین چندتا پارامتر رو داره شاید صـــــــــــدبرابر عمیق تر، پس مراقب حرفام

باشم.چــــــــــــــــند مرتبه باید توی پیغام ها از هم ضربه بخوریم و انتهاش یک عذر خواهی و بخشش نمایشی بکنیم ...؟


دوستی چه مجازی چه حضوری و عینی ،شرایط خاص خودش رو داره.بحثش سنگینه...چند مبحثه...زیر وبم داره و چند دسته است.اشاره نمیکنم چون ممکنه نظر بدید و اطناب بشه و از مغز کلام دور.

ساده ترین کار برای از جلوگیری از کدورت ،بیان خصوصیات فردیه.بی شک، کسی مایل نیست بعد سلام ،همه ی خصوصیات خودش رو روی دایره ی آشنایی بریزه.اما میشه با بیان چند جمله ی کوتاه...یا برخوردها و شکست ها و موفقیت ها ، با زبان بی زبانی به دوستتون بگید چه در ذهن شما میگذره.شما تا چه حد تحمل دارید یا چه چیزی زنگ خطر شما رو به صدا در میاره.

بعد از این مرحله ،به جایی میرسیم به نام "تظاهر و واقعیت"....مهم ترین بخش هست.در جریان دوستی، با توجه به طبع عالی منش انسان، هر یک تا حدی سعی دارند خوب دیده

بشن.این اشکالی نداره.اما باید مرد عمل بود.اوقات خوش و روزهای خوب آشنایی،بیان حرف ها و خنده های دوستانه،پیمان های به ظاهر محکم و پشت گرمی های آهنین،همه و همه

افسار کلام رو به دست میگیرن،تا جایی میرن که از یاد میره چه قول های خوبی داده شد !

اینقدر خوبی و شیرینی....من خوب...تو خوب...اصلا پایان ناپذیره !

پس...جان کلام دوستی کجاست؟تحقق قول تو وقتی من خوبم نیازی نیست.چون آنقدر خوبم که دست تو رو هم میتونم بگیرمو خوبترت کنم.وقتی بحران میشه...جای تو کجاست...جای

حوصله ی تو کجاست؟ جای معرفت تو رو چی پر میکنه ؟

ان زمانی که تو لحظه ای به باور من شک میکنی و حس تزلزل وعده داری....ردیف سربازهای چیده شده ی پیمان های تو کجا سان میرن ؟

لحظه ای به وجدانت برگرد...لحظه ای به خودمو خودت برگرد...لحظه ای فکر کن که منم مثل تو "فکر میکنم " و انسانم.تنها تو اجازه ی قضاوت و بیان بی رحمانه ی حکم ات نداری...در این

جایگاه من هم...به احترام همان آشنایی و حوصله ای که به پای تو ریختم حق بیان دارم.حق دارم.....در آرامش پرسیده بشم....در آرامش به تو "بگویم"

در خلوت انصاف خودمان....کدورت نوظهور رو "رفع" کنم.

در جایگاه بیان این مطلب،شخصا خودم بعد از آشنایی و دوستی با چندین نفر به عینه پی بردم، که ای کاش پیش تر از این ، خودم به خودم نهیب میزدم و فراسوی ساده بینی ها زودگذر

رو زودتر میدیدم.من اعتراف میکنم کامل نیستم،اما همینقدر حس میکنم که واقعا روز به روز این روند بدتر و بدتر میشه...ندیدن ها سر به فلک کشیده...حوصله داره به ته میرسه....کسی

حوصله ی چند لحظه تامل رو نداره...با کلام میتازه و افسارش "مجازی بودنه"...به صرف نزدیک نبودن....عینیت نداشتن....با هر ادبیاتی ...عکس العمل رو نشون میده.

تکرار میکنم....به خودتون نگیرین...حتی در حال خوندن این حرف ها هم تحمل به خرج بدین و این تحمل رو تمرین کنین....بین چند نقطه ی خاکستری

تو دفتر آشنایی مجازی یا واقعی....کلی خط روشن آبی هست که شما ها هم جزء اون ها هستید...

اما اونقدر انصاف داشته باشید و توی دلتون اعتراف کنید که هیچ کس کامل و بی عیب نیس و ممکنه جایی رو اشتباه گفته باشه و زیر پیمانش زده باشه.

در کنار حوصله ای که به خرج میدید برای نوشتن طنز ها و خنده ها...در کنار اون ها هم روانشناسی دوستاتون رو مطالعه کنید..به اینکه مثلا براساس .اینکه بچه ی چندم هستن و... به حداقل آگاهی از شخصیتشون برسین تا حد و مرز گفتار خودتون رو با اون فرد مشخص کنیدو توقعتون رو بیارید پایین. تا اگر رفتاری دیدید شوکه نشید و راحت قبول کنید و راحت تر ببخشید.یا یا اینکه بعد از چند مرتبه رویارویی در مورد هر بحثی ،ظرفیت و گنجایش برآیند تحمل عصبانیت ،فکر و صبر دوستتون در لحظه رو به خاطر بسپرید و ذره ذره شمایلی از کل فرد به دست بیارید و اونو بشناسید .
شاید بعضی ها با خوندن اینها ،حرف ها رو به سخره بگیرند.

من روی سخنم با کساییه که به خودشون ، فکرشون و اطرافیانشون...به معرفتی که به پاش قول میدن ، به مرامی که ازش یاد میکنن اهمیت میدن.

چه در حد نوشتن م ج ا ز ی
چه...هر چند دوری ، اما نزدیکی.اینقدر نزدیک که ، بهت میگم "یا علی " جرات کردم اسم بزرگش رو برات بیارمو پای حرفم هستم...
دوست واقعی دوستت باش....با تحمل...با صبر.با حواس جمع کردن برای اون ....با خرج کردن انصاف به یاد زحمت هایی که برات کشید .. .چه جای خواهر باشه چه برادر..اینجوری..خودتو واقعی کن.یک واقعی با معرفت.
من

اینو آویزه ی کلید های سیستم ام کردم !

تا صدای تق تق کلید ها وقت نوشتن....صدای خوب و گوش نوازی باشه....به امید....بهبود....بخشش...تجربه ای برای بهتر بودن ....



بگو یا علــــــــــــــــــــــــــی
:riz304:















 
آخرین ویرایش:

N@RVIN

Well-known member
به نام حضرت دوست که دوست تنها خود اوست

نوشته تون قشنگ بود و واقعی..ممنون

میدونیم که خدا مرکز همه ی صفاته و به آدمها هم مثل شعاع نور از هر صفت رسیده..همونطور که که هیچ آدمی صفت صبر ، مهربونی ، خوش رویی رو به غایت نداره دلیلیش اینکه ما خدا نیستیم ما بنده های خدا هستیم هرقدرم بخواییم که یک ویژگی رو کامل داشته باشیم نمیتونیم چون به فقط یه میزان خاصی بهمون رسیده قرار خدا براین بوده و همینم هست ..مرکزش خداست
اینکه میگیم دوست وجود نداره.. دوست کو..؟!!پاش بیفته همه منفعت خودشونو دنبال میکنن انصاف نیست وختی یک گفتی دوستمی ینی واقعا دوستش هستی اما همه که مثل همه نیستن هر کی ویژگیهای خودش داره هر کی روش زندگی خودشو داره هر کسی بینش خودشو داره..من فکر میکنم کل دوستی ینی اینکه دوستت رو زود قضاوت نکنی نه وقتی خوشه نه وقتی ناراحته ..دوست رو باید دوست داشته باشی و فکر نکنی فرشته ست بدونی که اونم آدمه شاید یک وقتی ناراحته یا شاید یک وقتی هیجان زده..دوستی ینی فقط همین


اشکالات پیام در دنیای مجازی و حتی واقعی هم وجود داره و مربوط به دستگاه ادراکی انسانهاست ..کاش صبر رو بتونیم تمرین کنیم:riz304:
 
آخرین ویرایش:

ADEL21

New member
ROJO

تشكر.
نيازي به فهميدن نيست.
فقط بايد گفته ميشد.
شما نشنيده بگيريد.
تاپيك هاي ديگري در انتظار شما هستن تا از نظرات عيني شما بهره ببرند.
ما از ابتدأ اين چنين بوديم
شما بخوان و بگذر

روجو:riz304::riz304:
بند4)این مطلب عنوان میشه تا کسانی که "متوجه " این مسئله میشن با "حوصله" حرف هاشون رو پیرامون حرف های ما بیان کنند.از تصحیح حرف های خودتون پرهیز کنید.تصحیح برای رفع سو تفاهمه.نمیخوایم سو تفاهمی پیش بیاد که رفع بشه.
 
آخرین ویرایش:

am-ml

New member
قشنگ بود و معلومه كه تجربه كردين ؛حالا حاصل تجربه تون رو روي كاغذ آوردين و اونقدر براتون مهمه كه صد تا تبصره زدين ؛ نگران برداشت ديگران نباش .
هر كسي به قدر فهم و درك و تجربه خودش ميفهمه؛شما لطف خودت رو رسوندي.
و البته غبطه ميخورم و نگران ميشم براي عزيزاني كه بگن ؛نفهميدم چي شد.... اينا همون دسته اي هستن كه اصلا با تلخي هاي اين محيط برخورد نكردن ولي نگرانشون هستم ،چون اگر نخوان به حرفايي از اين دست توجه كنن ،دير يا زود لطمه ميخورن.
 
آخرین ویرایش:

zErOOn3

Well-known member
درود...

...
..
.


مجــازی و واقعی یه لغتــن فکنیـم /...

فقط تلفظشــون می فرـقه /...

.
..
...


اگــ باعث نارحتی و ... کسی شدیم همینجـا(دوباره) پوزش می طلبیـم /...

فکنیــم تا به امروز یه بخش کوچکی از ما رو باید شناخته باشین...

فقط :

اگر نمیدانی از من بپرس... (خجالتم نکش)

اگر قبول نداری با من بحث کن... (هر موردی)

اگر دوست نداری به من بگو... (چیزی نمیشه)

اما هرگز در مورد من یک طرفه به قاضی نرو...
(پایین)

اگــ رفتی هم اشکالی نداره /... فقط فردا عصر زودتر بیا تا با هم بریم فوتیال بزنیم تو رگــ ــو خوش باشیم ...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها]: 'Reza'
بالا