عكس خوابگاه

[نوتر]

من خوابگاهی نیستم...ولی برا ارشد به اجبار خوابگاهی خواهم شد:black_eyed: نمیدونم خوبه یا نه:dadad4:
عکساتون قشنگ بودن

قطعا خوابگاه یه تجربه خیلی خوبیه برای یه دانشجو

کلا ما همیشه میگفتیم دانشجوهایی که شهرشون با دانشگاهشون یکی هست انگار میرن مدرسه از مدرسه هم خونه.

وقتی در یک محیطی قرار میگیری که باید چند نفر از هم سن سالهای خودتو با نظرات مختلف، با سلیقه های مختلف، با اخلاق و رفتار و حتی با درجه ایمان مختلف تحمل کنی یک تجربه خوب رو میتونی کسب کنی.
البته این دوران اگه تو دوران کارشناسی باشه که خیلی خوب میشه یعنی در عین دوران جوانی و غرور.

به نظرم خوابگاه تمرین کوچکی هست برای زندگی و خانواده ای که آدم باید در آینده تشکیل بده و به نظر من خیلی خیلی خوبه.

یادمه اوایل قبولی ارشدم با رضا نشسته بودیم حیاط خوابگاه یکی از بچه های ورودی جدید با باباش اومدن خوابگاه ببینن و در صورت پسند برن اسم بنویسند!! رفتند داخلو دیدند یه ربع بعد اومدن بیرون پدره به پسره میگفت آخه عزیزم تو میتونی محیط اینجا رو تحمل کنی؟؟ اینجا تهویه هوا نداره هاا!! میخوای بریم برات خونه بگیرم؟
برگشتم به رضا گفتم ببین این پسر مثلا میخواد فردا زندگی تشکیل بده! این پسر میخواد فردا از حریم خونوادش و زنش و بچش نگهداری کنه. این مثلا میخواد مرد یه خونواده باشه!!

 

[mohana]

پس اینطور که میفرمایین میشه توفیق اجباری برای من:rolleyessmileyanim:
بله تعریف که زیاد شنیدم
ولی

وقتی در یک محیطی قرار میگیری که باید چند نفر از هم سن سالهای خودتو با نظرات مختلف، با سلیقه های مختلف، با اخلاق و رفتار و حتی با درجه ایمان مختلف تحمل کنی یک تجربه خوب رو میتونی کسب کنی.
البته این دوران اگه تو دوران کارشناسی باشه که خیلی خوب میشه یعنی در عین دوران جوانی و غرور.

دقیقا همین قضیه نگرانم میکنه:|

 

[ketabsabz]

پس اینطور که میفرمایین میشه توفیق اجباری برای من:rolleyessmileyanim:
بله تعریف که زیاد شنیدم
ولی


دقیقا همین قضیه نگرانم میکنه:|

مهنا جان پس عین خودمی منم خوابگاهی نبودم اما خوابگاه دوستام رفتم و اوضاشونو دیدم اتاقشون اینقده به هم ریخته بود بده خداها خجالت کشیدن از من تند وتند چیز میز جمع میکردن ولی خب یه تجربه ی خوبه به نظرم ، به قول نوتر مایی که دانشگاهمون شهر خودمونه انگار میریم مدرسه

 

[bacillus.bs]

حالا اينا كه چيزي نيست
پسراي خوابگاهي دانشگاه ما داخل مايكروويو جوراب خشك ميكنند بي ادبااااااا

 

[setayesh71]

مرسی خانم روان شناس.ولی من هدفم ضایع کردن نبودا. فعلا که ما خودمون بیشتر ضایع شدیم.با این غذاهامون خخخ

خخخخ راستی، این که غذای خوابگاه نیست اینو خودشون درست کردن.50):
غذای خوابگاه که پلاستیک پلو(کباب)/چمن پلو(قورمه سبزی)/تن ماهی/سیب زمینی نپخته/کنسرو لوبیا

خوبه شما ملامین دارین خخخ ما هرکدوم یدونه قابلمه مال عهد بوق و یه دونه تابه که آچارفرانسه اتاق بود. یعنی این تابه محترم که آچارفرانسه بود توش همه کار میکردیم. سوپ گرم میکردیم. برنج گرم میکردیم. نون خشک میریختیم.جارو دستی خالی میکردیم توش.و از همه مهمتر وقتی تشنه میشدیم و لیوان هم نبود(منظورم کلا لیوان هستا نه صرفا لیوان تمیز) توش آب میخوردیم.
البته من که آبو آبشاری میخورم کلا تو خوابگاه از لیوان معاف بودم:25r30wi::25r30wi:

نوتر مطمئنی تغذیه خوندی؟؟؟؟؟؟؟ خیلی باحالی بابا !!!!!!!

 

[MAHSABANOO]

فک کنم منم برا ارشدم حتما خوابگاهی بشم ولی از اینکه با چند تا ادم دیگه که هیچ شناختی ندارم زندگی کنم برام سخته احتمالا خودم خونه میگیرم عکساتونم خیلی جالبو خنده دار بود من کارشناسیم زنجان بودم ولی رفت و امد میکردم و یه عالمه خاطره دارم از سرویسامون

 

[نوتر]

حالا اينا كه چيزي نيست
پسراي خوابگاهي دانشگاه ما داخل مايكروويو جوراب خشك ميكنند بي ادبااااااا

خوابگاه پسرای دانشگاه شما کجاس باو مایکرووییــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!!!! یعنی تو خوابگاه مایکروویو دارن؟:5::5:

عجــــــــــــــــب!!! خخخ بوخودا ما یه دونه گاز داریم اونم وقتایی که دورو برش پره من میرم میبینم بعضی بروبکس هفتادی دوربرشن میگم عمو من پاهام درد میکنه اینو هم بپزین بیارین اتاق:25r30wi:.خخخخخخخ

 

[نوتر]

نوتر مطمئنی تغذیه خوندی؟؟؟؟؟؟؟ خیلی باحالی بابا !!!!!!!

ستایش من که تغذیه خوندم دیگه یعنی سیف ترینشونم.یبار تو صف غذا بودم یکی از بچه ها از خواب پاشده اومده غذا بگیره. یه تابه دستش بود. خخخ. یه لحظه دقت کردم دیدم همونطور که دیشب برنج خوردن با مرغ حال شستن نداشته همونو خالی کرده همونجوری آورده.گفتم خداییش تو دیگه سلطان تنبلی هستی. خخخ
بعععله ما لاقل یه آبی به اون ظرفا میزدیم:25r30wi::25r30wi:

 

[k-b]

خوابگاه پسرای دانشگاه شما کجاس باو مایکرووییــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو!!!! یعنی تو خوابگاه مایکروویو دارن؟:5::5:

عجــــــــــــــــب!!! خخخ بوخودا ما یه دونه گاز داریم اونم وقتایی که دورو برش پره من میرم میبینم بعضی بروبکس هفتادی دوربرشن میگم عمو من پاهام درد میکنه اینو هم بپزین بیارین اتاق:25r30wi:.خخخخخخخ

نوتر خوابگاه ما هم ماکروویو داشت!!! نمیدونستم چیز عجیبیه وگرنه قدرشو بیشتر میدونستم جورابامم توش خشک میکردم، آخی حیف شد دیر فهمیدم!!! :riz481:

 

[nazanin s]

واقعا؟ماکروویو داشتین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چقد عجیبه!باورکردنش سخته!لطفا اونایی که توی خوابگاهشون ماکروویو و ماکروفر و..دارن بیان بگن از کدوم دانشگاه هستن؟ :21:

 

[hamidehjoon]

- - - Updated - - -

http://ahed.ir/wp-content/uploads/2013/09/DSC0
[COLOR="silver"][SIZE=1]- - - Updated - - -[/SIZE][/COLOR]

[IMG]http://persianpet.org/forum/images/imported/2011/04/3235.jpg

اینجا هیروشیمایاناکازاکی دو هستش بعدازازمایش بمب اتم
احتمالا هم عکس رزمندگان ایرانه ازخط مقدم جبهه بعدازیه عملیات

 

[hamidehjoon]

قطعا خوابگاه یه تجربه خیلی خوبیه برای یه دانشجو

کلا ما همیشه میگفتیم دانشجوهایی که شهرشون با دانشگاهشون یکی هست انگار میرن مدرسه از مدرسه هم خونه.

وقتی در یک محیطی قرار میگیری که باید چند نفر از هم سن سالهای خودتو با نظرات مختلف، با سلیقه های مختلف، با اخلاق و رفتار و حتی با درجه ایمان مختلف تحمل کنی یک تجربه خوب رو میتونی کسب کنی.
البته این دوران اگه تو دوران کارشناسی باشه که خیلی خوب میشه یعنی در عین دوران جوانی و غرور.

به نظرم خوابگاه تمرین کوچکی هست برای زندگی و خانواده ای که آدم باید در آینده تشکیل بده و به نظر من خیلی خیلی خوبه.

یادمه اوایل قبولی ارشدم با رضا نشسته بودیم حیاط خوابگاه یکی از بچه های ورودی جدید با باباش اومدن خوابگاه ببینن و در صورت پسند برن اسم بنویسند!! رفتند داخلو دیدند یه ربع بعد اومدن بیرون پدره به پسره میگفت آخه عزیزم تو میتونی محیط اینجا رو تحمل کنی؟؟ اینجا تهویه هوا نداره هاا!! میخوای بریم برات خونه بگیرم؟
برگشتم به رضا گفتم ببین این پسر مثلا میخواد فردا زندگی تشکیل بده! این پسر میخواد فردا از حریم خونوادش و زنش و بچش نگهداری کنه. این مثلا میخواد مرد یه خونواده باشه!!

نوتر بلانسبت مگه بچه های ارشدودکتراباعصامیان دانشگاه عایا؟؟؟؟

 

[نوتر]

نوتر بلانسبت مگه بچه های ارشدودکتراباعصامیان دانشگاه عایا؟؟؟؟

خخخ عصای عصا هم که نه ولی سعی میکنن بدون عصا درد پارو تحمل کنند:25r30wi:

خخ منظورم این بود معمولا دوستان عزیز ترم های پایین لطف میکنند اجازه نمیدند خیلی زیاد منتظر باشیم تو اینجور جاها:25r30wi:

بععععله تنها حسن ارشد بودن و دکترا بودن همینه دیگه خخخ:motat:

 

[parand]

منم خوابگاهی بودم همیشه میزمون نامرتب بود ولی بقیه اتاقمون مرتب بود........:black_eyed:
اینم یه عکس از میز اتاقمون.....

 

[hamidehjoon]

منم خوابگاهی بودم همیشه میزمون نامرتب بود ولی بقیه اتاقمون مرتب بود........:black_eyed:
اینم یه عکس از میز اتاقمون.....

ایول پرندجون توهم گرم وسردخوابگاه چشیده ای
بزن قدش
یعنی این عکسودیدم فکرکردم میزخودمونه توخوابگاه یادش بخیر

 

[Fariba 90]

مشاهده فایل‌پیوست 4062
کی گفته پسرا تو خوابگاااااااااا کار نمیکنن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟:21:

آخرش نمردیم و سبزی پاک کردن پسرا رو هم دیدیم!تو خونه عمرا ازین کارا بکنن.آخه کی میگه خوابگاه بده!این همه مزیت داره!!:25r30wi::25r30wi::25r30wi:

 

[..RANA..]

نوتر دارم میمیرم از خندههههههه

 

[Fariba 90]

یعنی این نکته سنجیت منو کشته نوتر!:25r30wi::25r30wi::25r30wi:
خوشم میاد هیچی رو از قلم ننداختی!

 

[parand]

ایول پرندجون توهم گرم وسردخوابگاه چشیده ای
بزن قدش
یعنی این عکسودیدم فکرکردم میزخودمونه توخوابگاه یادش بخیر

:smilies-azardl (113
بعـــــــــله حمیده جون 4 سال خوابگاه بودم.....
منم خیــــــــــلی دلم واسه هم اتاقیام تنگ شده....:sad:

 

[cheshmak]

اون توپ نمكدان ميباشد نوتر.....!