بی نهایت ممنون عزیــزم :thanks:
بدون هیچ دروغی و صادقانه بگم که با خواندن نوشته هات اشکـم بی اختیار سرازیر شد.
کلا تو فاز اشکیا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
به من ربطی نداره ها اماشماهم همیشه توفاز درگیری بادیگرانی
بی نهایت ممنون عزیــزم :thanks:
بدون هیچ دروغی و صادقانه بگم که با خواندن نوشته هات اشکـم بی اختیار سرازیر شد.
کلا تو فاز اشکیا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!1
به من ربطی نداره ها اماشماهم همیشه توفاز درگیری بادیگرانی
شیلا خانم اینقدر خودت رو اذیت نکن مطمءن باش خدا ناظر تک تک لحظاتت بوده و هیچ وقت اونا رو نادیده نمی گیره به خدا توکل کن و همه چیز رو بهش بسپار شک نکن او خودش بهترین رو برای بنده هاش می خواد مخصوصا بنده ای که وقت رو صرف مادرش می کنه.
تسلیم ایزد باش که شاید بهترینی که ما می پندارین بدترین برای ما باشد و وقتی همه چیز رو به او بسپاری بهترین را رقم می زنه.
شما وظیفه ات رو انجام دادی می گن از شما حرکت و از خدا برکت.
پس با دلی ارام وقلبی مطمءن همه چیز را به دست خودش بسپار که در اینده برات خیر و شر انچه که پیش امده را می فهمی
موفق باشین
شیلاجون به خداتوکل کن زندگی همیشه پراز فرازونشیبه زندگی همیشه آروم نیست ولی کاش قلبای ماهمیشه آروم باشه بهترینهاروازخداواست میخوام......
اره میره حتی زنگ بزنی مشاوره هم بگیری بر فرش شماره اسموتو میگیرن و بغد موقع نتایج قبول شده باشی اسمتو میزنه
مسخرس اونقدرا هم قبولی نمیده به خصوص تو دو سال اخیر
تخمین رتبش اصلا به درد بخور نیست چون هر بار که درصد یزنی یه چیزی میده
یل توی تخمین علوم پزشکی شرکن کنید یا صبر کنید دیگه 24 که رتبه و کارنامه میاد دیگه کار بیخودیه نطر من بود البتهh34r-smiley:
دوستان به نظراتتون شدیدا احتیاج دارم اگه قرار باشه بین علوم تحقیقات و بین المللی تبریز یکی رو انتخاب کنید کدوم رو انتخاب می کردید و چرا؟
من تو تخمین رتبه شرکت کردم و از همون روز اول تا به امروز فقط یه رتبه خاص رو بهم داد
درضمن من کدرهگیری رو ندادم و فقط یه اس دادم و همون نام کاربری و رمز عبور که یکی از بچه ها گذاشته بودن رو واسم فرستاد
پس سواستفاده چی؟
یکم مثبت تر به مسایل نگاه کنیم خیلی بهترها...
میگـم... 20 روز مونـده؛ با هم تحمل کنیم تا کارنامه بیــاد...
حالا من می ترسم همه ی اینا فقط شایعه باشه که جوابا 24 ام میاد اخه هر جور حساب می کنم از سنجش کشور بعیده
شیلا اینی که ما داریم الان انجام میدیم که تحمل نیست .. خودکشیه تقریبا نمی بینی من تو همه ی پستا یا کفگیر دستمه یا می زنم تو سرم یا کله می کوبم دیوار من که تا 24 ام از دست رفتم دیگه سنجش می دونه و تخمین رتبه
:25r30wi:
آخخ... سپیـده... دلـم درد گرفت... :25r30wi:
خدایی خیلی عجیبـه... در عرض یک ماه...! ولی ما بهشون اعتماد کردیم. وای نگو!! یعنی الکی بهمون گفته باشن؟! سرِ کار باشیم؟! نه تو رو خـــدااااا...
یعنی اگه 24 کارنامه نیاد؛ نفر اولم هم شده باشم انصراف میدم! بخاطر بدقولی شون...!
چاره ای نداریم دیگه... منم که انگار اکسیژن این روزام انجمن شده مدام میام اینجـا... سرم گرم باشه و روزها زودتر بگذره...!
شما چقدر جو گیر شدید 24تیر فقط کارنامه اولیه میاد 5 شهریور کارنامه نهایی میاد شما 24تیر فقط رتبه تون میبینید و ظرفیت هارو که انتخاب محل تحصیل میکنید 5شهریور مشخص میشه
نمیدونم چرا تازگی ها آدم های با زبان های طعنه ای و کمی دور از ادب اینجا زیاد شدن!
از رتبه و نمره هامون؛ خودمون متوجه میشیـم که امیدی به قبولی هست یــا نه...
به من ربطی نداره ها اماشماهم همیشه توفاز درگیری بادیگرانی
آره دقیقا...منم منتظر 24 تیرم چون نمره ام رو نمیدونم و از طرفی نگرانم بابت اینکه ظرفیتا کم شن.
ولی خداییش شرایط من واسه درس خوندن سخت تر از همه بود
مریضی مامانم،عمل زن داداشم، خونه شلوغ ،تنش عصبی، درگیری سر ازدواج و و و
دفترچه سوالات رو واسم فرستادن اما من 20تا سوال رو یادم نمیاد چی زدم 24م تکلیف سوالات اشتباه و حذفی هم مشخص میشه
به همه بدن خوبه ،منظورم از حذف این بود ک مثلا ویروس ما 36 تا سواله بشه 35 تا!
به من ربطی نداره ها اماشماهم همیشه توفاز درگیری بادیگرانی
خب با دیگران یه حرفایی میزنن ادم مجبور میشه درگیر بشه باهاشون!!!!!!!!!!!!!!!
دوست عزیـز ممنــون :riz304:
نمی خواستم این حرف ها رو اینجا رو بزنم؛ ولی دیدم نمیشـه....!
اون فرد و افرادی که نوشته هاشون رو لایک میکننـد بی ادبی و خیلی از رفتارهای زشت خودشون رو که جاش اینجـا نیست که بگم، نشون میدن. تا حالا برای کسی بدی نخواستم؛ ولی اینبـار از ته دلم از خدا خواستم که نشون شون بده. دل شکسته هم خوب دعاش مستجاب میشه؛ میگن دیر و زود داره ولی سوخت و سوز نداره. ( بهش ایمان دارم. )
روزهای سختی به من گذشت. ساعت 9 شب برای اولین بار در زندگی ام که از خـدا میخوام آخرین بار هم باشه؛ زنگ زدم به اورژانس... بابا خونه نبود و برای جلسه ای به سفر رفته بود. اونقدر وقت کمبود و حالش بد بود و من نگران بودم که تنهایی تا بیمارستان باهاش رفتم... چقدر ترسیده بودم... اصلاً وقت نمیشد به فامیل زنگ بزنم و خبر بدم... دنبال تخت تا اتاق اورژانس دویدم... پزشک اورژانس رو پیدا نمیکردن؛ توی اتاق ها دنبال پزشک...چقدر التماس کردم که حالش خوب نیست و کمکش کنید... تا ساعت 8 صبح بالای سرش بودم...!
امیدوارم کسی تجربه نکرده باشه؛ ولی اگه تجربه کرده باشید میفهمید من چی میگم... :dadad4:
شرمنده موضوع تاپیک رو منحرف کردم.