mahsa.
New member
تفسیر آیه ۲۷ بقره
نویسنده حبیب الله بیشه ای, در تاریخ دی ۱م, ۱۳۹۱ در دسته تفسیر
[h=3](الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فىِ الْأَرْضِ أُوْلَئکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ(۲۷بقره)
[/h] ((فاسقان) کسانى هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند مىشکنند، و پیوندهایى را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع مىنمایند، و در زمین فساد مىکنند، قطعاً آنان زیانکارانند.)
آیه در وصف فاسقان است که ذکر شد. میفرماید که اینان اولاً عهد شکنانند. ثانیاً قطع کنندگان چیزهایی هستند که خداوند متعال امر به وصل آنها فرموده (مثل صله ارحام) ثالثاً در زمین فساد می کنند (قتل وسرقت و زنا و…) ودر نتیجه اینان بواسطه این حرکات جزء دسته زیانکارانند .ودر این آیه بحث هایی هست .
بحث اول در مورد عهد شکنان است که اینان چه عهدی را شکستند و یا میشکنند؟
این بحث خود به دو مبحث جداگانه دارد. اول اینکه این عهد چه روزی بسته شد.دوم اینکه آیا کسی هست که این عهد را به یاد بیاورد؟
در مورد مبحث اول قرآن می فرماید:
(وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ (۱۷۲ اعراف)(و هنگامیکه پروردگار تو از فرزندان آدم عهد گرفت وآنان را براین عهد شاهد قرار داد که آیا من پروردگار شما نیستم؟ و همگی شهادت دادند که آری(تو پروردگار مایی)(واین گرفتن پیمان از آن جهت بود) تا در روز قیامت نگویند ما ازین غافل بودیم ( ازین که تو خدای مایی و نبایستی غفلت ورزیده و چیز دیگری را محبوب و معبود خویش قرار دهیم )
——
اما در روایات اهل بیت علیهم آلاف التحیة و السلام:
(الْکَافِی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ بُکَیْرِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقَ شِیعَتِنَا بِالْوَلَایَةِ لَنَا وَ هُمْ ذَرٌّ یَوْمَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى الذَّرِّ بِالْإِقْرَارِ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّةِ وَ عَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ أُمَّتَهُ فِی الطِّینِ وَ هُمْ أَظِلَّةٌ وَ خَلَقَهُمْ مِنَ الطِّینَةِ الَّتِی خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ
وَ خَلَقَ اللَّهُ أَرْوَاحَ شِیعَتِنَا قَبْلَ أَبْدَانِهِمْ بِأَلْفَیْ عَامٍ عَرَضَهُمْ عَلَیْهِ وَ عَرَّفَهُمْ رَسُولَ اللَّهِ وَ عَرَّفَهُمْ عَلِیّاً وَ نَحْنُ نَعْرِفُهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ)
(اصول کافی از امام باقر علیه الصلوه والسلام:خداوند از شیعیان ما برای ولایت پیمان گرفت در حالی که در عالم ذر بودند.
وروزی که عهد و پیمان گرفت برای خداوندی خود ونبوت محمد ص…وخداوند امت محمد ص را برمحمدص نشان داد در حالی که(جسم آنها) درگِل و خودشان سایه هایی بودند و(جسم) آنهارا ازهمان گلی آفرید که آدم را خلق فرمود. وروح شیعیان مارا دوهزار سال قبل ازخلقت جسمشان آفرید .و آنها رابر رسول خدا معرفی کرد و نیز رسول خدا را برآنها معرفی فرمود سپس علی ع را بر آنها معرفی کرد..وما آنها را(شیعیانمان را)(حتی ) در لحن صدا میشناسیم)
اصول کافی:
(َ أَبُو جَعْفَرٍ ع : إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقَ شِیعَتِنَا بِالْوَلَایَةِ وَ هُمْ ذَرٌّ یَوْمَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى الذَّرِّ وَ الْإِقْرَارَ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّة)
( از کتاب اصول کافی ج۱ص۴۳۷ از امام باقر ع :همانا خداوند متعال از شیعیان ما برای ولایت ما پیمان گرفت همان روزی که برای ربوبیت خود و نبوت پیامبرص پیمان می گرفت…)
—–
عرفای بزرگ با مراقبه های زیاد و طولانی توانسته اند اطلاعات عمیق و گرانقدری به جامعه بشری تقدیم کنند که در جای خود بسی قابل تقدیر و تقدیس است. مقدمه عرض کنم که بر اثر تمرکز و مراقبه های شدید انسان از عالم کثرت(دنیای مادی ) به عالم وحدت (دنیای روح وعوالم فرشتگان وموجودات مجرد وبدون جسم مادی) قدم خواهد گذاشت. توضیح اینکه اثر عمده عالم کثرت در ذهن انسان است که هر یک از پدیده ها با جاذبه خود دل را مشغول داشته ومانع از توجه به وحدت یا عوالم غیب میشوند .
چنانچه بتوانیم توجه از مادیات که در ذهن وفکر ما به هزاران موضوع میرسد قطع کنیم ، خود به خود وارد دنیای وحدت شده ودر حقیقت ما نیز واحد شده ایم و حاضر در دنیای وحدت .
و در حقیقت محرومیت ما از مشاهده وملاحظه عوالم غیب همین ذهن ماست که به سوژه ها و موضوعات فراوان دل مشغولی دارد. و اگر بتوانیم چون عرفای بزرگ در خلوت خویش تخیلات و افکار پراکنده را از خود دور کنیم و در طول روز نیز اجازه ندهیم که خیلی دچار افکار پریشان و متفرقه شویم، کم کم خواهیم دید که ابتدا در خواب و سپس در بیداری مشاهدات و اتی بر ما عارض می شود. آری اگر افکار ما که از عالم کثرت ریشه میگیرد. توجه به کثرت یعنی سوژه های مختلف را ولو شده برای دقایقی ازخود دورکنیم به مراتبی دست خواهیم یافت باورناکردنی.
در تفسیر المیزان ج۵ ص ۲۷۱ به نقل از مسند احمد حنبل می خوانیم:
فیما رواه الجمهور عن النبی ص قال: لو لا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم لرأیتم ما أرى و لسمعتم ما أسمع……..
از رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم: اگر پرحرفی شما نبود و اگر خواطر قلبی(همان چیزهایی که دائماً به آنها فکر می کنید) شما نبود آنچه را که من می بینم و می شنوم شما هم می دیدید و می شنیدید(که همان ملکوت وپشت پرده های غیب باشد)
قال الصادق ع: لو لا أن الشیاطین یحومون حول قلوب بنی آدم لرأوا ملکوت السماوات و الأرض
(از امام صادق علیه الصلوه والسلام): اگر شیاطینی که در اطراف قلب انسان میگردند نبودند همانا ملکوت آسمانها وزمین را می دیدند…
آری این همان رمزی است که عرفای ما به آن پی برده بودند و مراقبه و مواظبت کردن از ذهن واندیشه را اساس کار خود میدانستند. عرفا عقیده دارند که اصلاً عرفان یعنی تصفیه خیال ودر حقیقت آسودگی خیال از اندیشه های پراکنده، موذی، آزاردهنده و مشغول کننده.
چنانچه انسان این توان را پیدا کرد که دنیای کثرت را که در جان آدمی به صورت تخیلات و افکار مختلف ظهور وبروز می کند از خود دور کند به دنیای وحدت قدم گذاشته و توفیق مشاهده پدیده های مجرد و دنیا های غیب را پیدا خواهد کرد ..یکی از این دستاوردهای مهم اینگونه تمرکزها اینست که انسان را به دنیایی که از آن آمده می برد یعنی همان دنیای قبل از تولد و در واقع آن دنیایی که از آن پا به این دنیا گذارده است . روح خود را می بیند که در چه شرایطی میزیسته وبا چه کسانی همزیستی داشته واز همه مهمتر پیمانی که خداوند با او بسته همه را به یاد خواهد آورد…
گذشته از همه اینها کسانی هم که تجربه نزدیک مرگ داشته اند در عوالم علوی وروحانی در ملاقات با ارواح و فرشتگان ودر مکاشفات خود پی به این حقیقت برده اند که ارواحی وجود دارد که هنوز وقت تولد آنها نرسیده . در این رابطه به کتبی که این تجربیات را جمع آوری کرده است مراجعه بفرمایید .نویسندگانی مانند: ریموند مودی ، ملوین مورس ، بتی جین و کتبی مانند درآغوش نور، در این زمینه جالب به نظر می رسد. آقای ریچارد نلسون در کتاب Beyond the Veilآمارتخمینی ده ملیونی از کسانی می دهد که فقط در امریکا دارای تجربه مرگ بوده و بعضاً اطلاعات مهمی در همین راستا برای ما به ارمغان آورده اند …
آقای «روی میلز» که سرنوشت منحصر به فردی در میان خیلی از انسانها داشته در کتاب ارزشمند در آغوش نور ج ۳ داستان ملاقات خود را با نور خداوند کریم نقل می کند.ویاد آور میشود که از همان کودکی خاطره حضور در دنیای غیب را به خاطر داشته و اینکه چگونه او را به سمت زمین روانه کرده اند متذکر میشود..
نویسنده حبیب الله بیشه ای, در تاریخ دی ۱م, ۱۳۹۱ در دسته تفسیر
[h=3](الَّذِینَ یَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَ یَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن یُوصَلَ وَ یُفْسِدُونَ فىِ الْأَرْضِ أُوْلَئکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ(۲۷بقره)
[/h] ((فاسقان) کسانى هستند که پیمان خدا را پس از آنکه محکم بستند مىشکنند، و پیوندهایى را که خدا دستور داده برقرار سازند قطع مىنمایند، و در زمین فساد مىکنند، قطعاً آنان زیانکارانند.)
آیه در وصف فاسقان است که ذکر شد. میفرماید که اینان اولاً عهد شکنانند. ثانیاً قطع کنندگان چیزهایی هستند که خداوند متعال امر به وصل آنها فرموده (مثل صله ارحام) ثالثاً در زمین فساد می کنند (قتل وسرقت و زنا و…) ودر نتیجه اینان بواسطه این حرکات جزء دسته زیانکارانند .ودر این آیه بحث هایی هست .
بحث اول در مورد عهد شکنان است که اینان چه عهدی را شکستند و یا میشکنند؟
این بحث خود به دو مبحث جداگانه دارد. اول اینکه این عهد چه روزی بسته شد.دوم اینکه آیا کسی هست که این عهد را به یاد بیاورد؟
در مورد مبحث اول قرآن می فرماید:
(وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالُوا بَلى شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا یَوْمَ الْقِیامَةِ إِنَّا کُنَّا عَنْ هذا غافِلینَ (۱۷۲ اعراف)(و هنگامیکه پروردگار تو از فرزندان آدم عهد گرفت وآنان را براین عهد شاهد قرار داد که آیا من پروردگار شما نیستم؟ و همگی شهادت دادند که آری(تو پروردگار مایی)(واین گرفتن پیمان از آن جهت بود) تا در روز قیامت نگویند ما ازین غافل بودیم ( ازین که تو خدای مایی و نبایستی غفلت ورزیده و چیز دیگری را محبوب و معبود خویش قرار دهیم )
——
اما در روایات اهل بیت علیهم آلاف التحیة و السلام:
(الْکَافِی، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ ابْنِ مَحْبُوبٍ عَنْ بُکَیْرِ بْنِ أَعْیَنَ قَالَ کَانَ أَبُو جَعْفَرٍ ع یَقُولُ إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقَ شِیعَتِنَا بِالْوَلَایَةِ لَنَا وَ هُمْ ذَرٌّ یَوْمَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى الذَّرِّ بِالْإِقْرَارِ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّةِ وَ عَرَضَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَى مُحَمَّدٍ أُمَّتَهُ فِی الطِّینِ وَ هُمْ أَظِلَّةٌ وَ خَلَقَهُمْ مِنَ الطِّینَةِ الَّتِی خَلَقَ مِنْهَا آدَمَ
وَ خَلَقَ اللَّهُ أَرْوَاحَ شِیعَتِنَا قَبْلَ أَبْدَانِهِمْ بِأَلْفَیْ عَامٍ عَرَضَهُمْ عَلَیْهِ وَ عَرَّفَهُمْ رَسُولَ اللَّهِ وَ عَرَّفَهُمْ عَلِیّاً وَ نَحْنُ نَعْرِفُهُمْ فِی لَحْنِ الْقَوْلِ)
(اصول کافی از امام باقر علیه الصلوه والسلام:خداوند از شیعیان ما برای ولایت پیمان گرفت در حالی که در عالم ذر بودند.
وروزی که عهد و پیمان گرفت برای خداوندی خود ونبوت محمد ص…وخداوند امت محمد ص را برمحمدص نشان داد در حالی که(جسم آنها) درگِل و خودشان سایه هایی بودند و(جسم) آنهارا ازهمان گلی آفرید که آدم را خلق فرمود. وروح شیعیان مارا دوهزار سال قبل ازخلقت جسمشان آفرید .و آنها رابر رسول خدا معرفی کرد و نیز رسول خدا را برآنها معرفی فرمود سپس علی ع را بر آنها معرفی کرد..وما آنها را(شیعیانمان را)(حتی ) در لحن صدا میشناسیم)
اصول کافی:
(َ أَبُو جَعْفَرٍ ع : إِنَّ اللَّهَ أَخَذَ مِیثَاقَ شِیعَتِنَا بِالْوَلَایَةِ وَ هُمْ ذَرٌّ یَوْمَ أَخَذَ الْمِیثَاقَ عَلَى الذَّرِّ وَ الْإِقْرَارَ لَهُ بِالرُّبُوبِیَّةِ وَ لِمُحَمَّدٍ ص بِالنُّبُوَّة)
( از کتاب اصول کافی ج۱ص۴۳۷ از امام باقر ع :همانا خداوند متعال از شیعیان ما برای ولایت ما پیمان گرفت همان روزی که برای ربوبیت خود و نبوت پیامبرص پیمان می گرفت…)
—–
عرفای بزرگ با مراقبه های زیاد و طولانی توانسته اند اطلاعات عمیق و گرانقدری به جامعه بشری تقدیم کنند که در جای خود بسی قابل تقدیر و تقدیس است. مقدمه عرض کنم که بر اثر تمرکز و مراقبه های شدید انسان از عالم کثرت(دنیای مادی ) به عالم وحدت (دنیای روح وعوالم فرشتگان وموجودات مجرد وبدون جسم مادی) قدم خواهد گذاشت. توضیح اینکه اثر عمده عالم کثرت در ذهن انسان است که هر یک از پدیده ها با جاذبه خود دل را مشغول داشته ومانع از توجه به وحدت یا عوالم غیب میشوند .
چنانچه بتوانیم توجه از مادیات که در ذهن وفکر ما به هزاران موضوع میرسد قطع کنیم ، خود به خود وارد دنیای وحدت شده ودر حقیقت ما نیز واحد شده ایم و حاضر در دنیای وحدت .
و در حقیقت محرومیت ما از مشاهده وملاحظه عوالم غیب همین ذهن ماست که به سوژه ها و موضوعات فراوان دل مشغولی دارد. و اگر بتوانیم چون عرفای بزرگ در خلوت خویش تخیلات و افکار پراکنده را از خود دور کنیم و در طول روز نیز اجازه ندهیم که خیلی دچار افکار پریشان و متفرقه شویم، کم کم خواهیم دید که ابتدا در خواب و سپس در بیداری مشاهدات و اتی بر ما عارض می شود. آری اگر افکار ما که از عالم کثرت ریشه میگیرد. توجه به کثرت یعنی سوژه های مختلف را ولو شده برای دقایقی ازخود دورکنیم به مراتبی دست خواهیم یافت باورناکردنی.
در تفسیر المیزان ج۵ ص ۲۷۱ به نقل از مسند احمد حنبل می خوانیم:
فیما رواه الجمهور عن النبی ص قال: لو لا تکثیر فی کلامکم و تمریج فی قلوبکم لرأیتم ما أرى و لسمعتم ما أسمع……..
از رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم: اگر پرحرفی شما نبود و اگر خواطر قلبی(همان چیزهایی که دائماً به آنها فکر می کنید) شما نبود آنچه را که من می بینم و می شنوم شما هم می دیدید و می شنیدید(که همان ملکوت وپشت پرده های غیب باشد)
قال الصادق ع: لو لا أن الشیاطین یحومون حول قلوب بنی آدم لرأوا ملکوت السماوات و الأرض
(از امام صادق علیه الصلوه والسلام): اگر شیاطینی که در اطراف قلب انسان میگردند نبودند همانا ملکوت آسمانها وزمین را می دیدند…
آری این همان رمزی است که عرفای ما به آن پی برده بودند و مراقبه و مواظبت کردن از ذهن واندیشه را اساس کار خود میدانستند. عرفا عقیده دارند که اصلاً عرفان یعنی تصفیه خیال ودر حقیقت آسودگی خیال از اندیشه های پراکنده، موذی، آزاردهنده و مشغول کننده.
چنانچه انسان این توان را پیدا کرد که دنیای کثرت را که در جان آدمی به صورت تخیلات و افکار مختلف ظهور وبروز می کند از خود دور کند به دنیای وحدت قدم گذاشته و توفیق مشاهده پدیده های مجرد و دنیا های غیب را پیدا خواهد کرد ..یکی از این دستاوردهای مهم اینگونه تمرکزها اینست که انسان را به دنیایی که از آن آمده می برد یعنی همان دنیای قبل از تولد و در واقع آن دنیایی که از آن پا به این دنیا گذارده است . روح خود را می بیند که در چه شرایطی میزیسته وبا چه کسانی همزیستی داشته واز همه مهمتر پیمانی که خداوند با او بسته همه را به یاد خواهد آورد…
گذشته از همه اینها کسانی هم که تجربه نزدیک مرگ داشته اند در عوالم علوی وروحانی در ملاقات با ارواح و فرشتگان ودر مکاشفات خود پی به این حقیقت برده اند که ارواحی وجود دارد که هنوز وقت تولد آنها نرسیده . در این رابطه به کتبی که این تجربیات را جمع آوری کرده است مراجعه بفرمایید .نویسندگانی مانند: ریموند مودی ، ملوین مورس ، بتی جین و کتبی مانند درآغوش نور، در این زمینه جالب به نظر می رسد. آقای ریچارد نلسون در کتاب Beyond the Veilآمارتخمینی ده ملیونی از کسانی می دهد که فقط در امریکا دارای تجربه مرگ بوده و بعضاً اطلاعات مهمی در همین راستا برای ما به ارمغان آورده اند …
آقای «روی میلز» که سرنوشت منحصر به فردی در میان خیلی از انسانها داشته در کتاب ارزشمند در آغوش نور ج ۳ داستان ملاقات خود را با نور خداوند کریم نقل می کند.ویاد آور میشود که از همان کودکی خاطره حضور در دنیای غیب را به خاطر داشته و اینکه چگونه او را به سمت زمین روانه کرده اند متذکر میشود..