baran-
New member
با اجازه ی همه ی صاحب نظرها منم یه کوچولو نظرمو راجع به داستانا بگم
البته نقد نه صرفا یه نظر ساده
حیران
دوسش داشتم.حداقل از داستان قبلیم(تنهایی ماه)بیشتر به دلم نشست.
گنج زندگی
شروع خیلی خوبی داشت یه حس صمیمیت خاصی درش بود که اول منو به خودش جلب کرد.ولی پایانش یکم حس اول و از ادم دور میکرد.شروعشو دوس داشتم.
عجب دنیای کوچکیست
یاد داستانهایی که مادربزرگم از قدیم تعریف میکرد افتادم..ربط 2عکس خوب بود
افرین
شاهزاده ایرانی
تمثیل ها و استعاره ها خیلی دلنشین بود،طوری که ادمو به تو در توی زمان میبرد ولی ان همه توصیف با پایانی به این کوتاهی جور در نمی امد!
دیگه اینکه به عکس اول توجهی نشده بود.
راز دو درخت
این داستان از لحاظ صرف داستانی خیلی خوب بود ولی بار معنایی خوبی نداشت.حتی در داستان هم جالب نیست یک سری تابو ها شکسته بشه.عشق یک مرد به زن متاهل یا بالعکس در هیچ فرهنگی پسندیده نیست!من فقط به این دلیل به این داستان رای ندادم..
تلالو یک رویا
نگاه متفاوت به عکس ها داشت ..اخرشو دوس داشتم.یاد بچگی ها که گاهی زیر کرسی غلت میزدیم و پامون کباب میشد!
افسون ماه
شبیه به حیران بود ولی با نگاهی متفاوت تر..
پایان راه
موضوعیت خوبی داشت ولی یکی از عکس هارو شامل میشد واینکه خیلی حس ارتباط بین داستان و عکس رو در من ایجاد نکرد.
دختر روی جلد
یکی از داستانهای مورد علاقم بود خصوصا که حسن ختامش باشعر بود.افرین
البته نقد نه صرفا یه نظر ساده
حیران
دوسش داشتم.حداقل از داستان قبلیم(تنهایی ماه)بیشتر به دلم نشست.
گنج زندگی
شروع خیلی خوبی داشت یه حس صمیمیت خاصی درش بود که اول منو به خودش جلب کرد.ولی پایانش یکم حس اول و از ادم دور میکرد.شروعشو دوس داشتم.
عجب دنیای کوچکیست
یاد داستانهایی که مادربزرگم از قدیم تعریف میکرد افتادم..ربط 2عکس خوب بود
افرین
شاهزاده ایرانی
تمثیل ها و استعاره ها خیلی دلنشین بود،طوری که ادمو به تو در توی زمان میبرد ولی ان همه توصیف با پایانی به این کوتاهی جور در نمی امد!
دیگه اینکه به عکس اول توجهی نشده بود.
راز دو درخت
این داستان از لحاظ صرف داستانی خیلی خوب بود ولی بار معنایی خوبی نداشت.حتی در داستان هم جالب نیست یک سری تابو ها شکسته بشه.عشق یک مرد به زن متاهل یا بالعکس در هیچ فرهنگی پسندیده نیست!من فقط به این دلیل به این داستان رای ندادم..
تلالو یک رویا
نگاه متفاوت به عکس ها داشت ..اخرشو دوس داشتم.یاد بچگی ها که گاهی زیر کرسی غلت میزدیم و پامون کباب میشد!
افسون ماه
شبیه به حیران بود ولی با نگاهی متفاوت تر..
پایان راه
موضوعیت خوبی داشت ولی یکی از عکس هارو شامل میشد واینکه خیلی حس ارتباط بین داستان و عکس رو در من ایجاد نکرد.
دختر روی جلد
یکی از داستانهای مورد علاقم بود خصوصا که حسن ختامش باشعر بود.افرین